کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

[farsibooks] تعالیم دیانت بهایی و ایران امروز (1) - ترک تقلیدها و جستجوی حقيقت

 


http://negahedigar1.blogfa.com/post-567.aspx 



تعالیم دیانت بهایی و ایران امروز (1) - ترک تقلیدها و جستجوی حقيقت

نویسنده : مقدم

فروردین 88

"ای احمد از تقیید تقلید به روضه قدس تجرید و فردوس عزّ توحید بخرام" (حضرت بهاالله)      

  

دیانت بهایی كه 160 سال پیش از ایران برخاست دیدگاه و تعالیمش جهان شمول و عالمگیر است . به فرموده شارع قدیرش ، حضرت بهاالله " این ندا و این ذكر مخصوص مملكتی و یا مدینه ای نبوده و نیست باید اهل عالم طرا به آنچه نازل شده و ظاهر گشته تمسك نمایند تا به آزادی حقیقی فائز شوند " [i]

اما در دیانت بهایی نظری مخصوص به ایران و اهالی آن گشته و در مواضیعی اهل ایران از سوی پروردگار و آفریننده هستی مورد خطاب مستقیم واقع شده‌اند و به زبان ملی و دینی ایرانیان یعنی فارسی و عربی با این ملت بزرگ و شایسته‌ی دارنده جایگاهی شامخ به سخن و تعلیم ایشان پرداخته است . گرچه هنوز برای برخی از هموطنان بسیار عزیز ، بنا به وجود موانع و حجبات متعدده و شبهات القایی، این حقیقت بر ایشان مكشوف نگردیده است ، اما چه شورانگیز است كه از بین ممالك عالم و ملتهای جهان ، مملكت ایران به چنین فخر و منقبتی متباهی و سرافراز شده و حضرت ذوالجلال و مكلم طور این بار در سینای ایران و از آتشكده‌های پر حرارت خود ، و در نهایت محبت و احسان و به لسان شفقت و مهر بیكران با ایشان به سخن پرداخته و بشارت بخشدكه شما را برای ایجاد و آغاز تمدنی جدید و روحانی برگزیدم. در مناجاتی از آثار حضرت عبدالبهاء چنین زیارت مینماییم

" به نام یزدان مهربان  پاك یزدانا ، خاك ایران را از آغاز مشك بیز فرمودی و شورانگیز و دانش خیز و گوهر ریز.  از خاورش همواره خورشیدش نورافشان و در باخترش ماه تابان . كشورش مهرپرور و دشت بهشت آسایش پرگل و گیاه جانپرور ، و كهسارش پراز میوه تازه و تر و چمنزارش رشك باغ بهشت . هوشش پیغام سروش و جوشش چون دریای ژرف پرخروش..."[ii]

 آن تمدن ؛ جلوه شكوهمندش وحدت عالم انسانی و صلح جهانی است . یزدان مهربان جهت نیل و انجام این هدف والا ، راه و طریق صریح و تعالیم واضح و بسیط معین فرمود. اما اسفا كه تاخیری نسبتا طولانی در اجرای این فرمان آسمانی و الهی واقع شده و شبهات ناقضین میثاق الهی ، اهالی ایران را از مقام و جایگاه بلندی كه خالق كیهان برای ایشان در نظر گرفته است محروم داشته . حضرت عبدالبها مبین آیات الله میفرمایند : "

هُواللّه

ای دوستان حقیقی حقّ مبین ، الحمدللّه به فضل و موهبت کبری انوار حقیقت بر شرق و غرب تافته و در جمیع اقالیم نفحات قدس مانند نسیم صبحگاهی وزیده و آگاهی بخشیده کشور خاور منوّر گشته و ممالک باختر مطلع انوار جلیل اکبر گردیده در هر روز مژده انتشار نور مبین میرسد و در هر صبحی بشارت اشراق نیر قدیم میآید امروز در آفاق عالم ولوله‌‌‌ئی جز ذکر نیر اعظم نه و صیت و صوتی جز بشارت جمال قدم نیست سبحان اللّه با وجود آنکه در جمیع اقالیم عالم بین جمیع امم آثار حقّ ظاهر و باهر و جمیع آذان مستعدّ استماع این حوادث  باز این ایرانیان اکثری الی الآن به خواب غفلت گرفتار و محتجب از مشاهده انوار و حال آنکه باید در هر دمی صد هزارشکرانه بر زبان رانند که شمس حقیقت از آن افق طلوع نمود و ندای الهی از آن اقلیم برخاست و هر یک به بشارت کبری به اقصی اقالیم دنیا بشتابد و مژده موهبت آسمانی دهد اگر چنین کرده بودند حال ایران کوکب رخشنده عالم امکان بود و کشور معطّر و معنبر آفاق چه بسیار که موهبت کبری توجّه به انسان کند و دَر خانه بکوبد و صاحبخانه عوض از شکرانه به جنگ و ستیز برخیزد و خاک مذلّت بر سر خویش بیزد و آن موهبت کبری را به کمال همّت براند... " [iii]

 

باری همانطور كه مذكور گردید رب الجنود به جهت نیل به این مقصد اعلی و ذروه علیا ،‌تعالیمی بسیط و قابل اجرا برای همه نوع انسان نازل فرمود ، تعالیمی كه اجرای آنها ضامن ظهور و تحقق صلح و سلام در عالم امكان خواهد بود و شگفتا كه این تعالیم در تضاد با منافع دنیاخواهان و حاكمان زمان كه مردمان را در بند و اسارت اوهام خویش خوش داشته و چنگال خود را بر زندگانی ایشان انداخته بودند نازل گردید و مژده آزادی آنان را بشارت داد این بشارت تاكنون به گوش بسیاری از هموطنان شریف و پاك نهاد نرسیده و آنچه از تعالیم ظهور جدید الهی به آنان تلقین شده ، جز مشتهیات نفسانیه و ناپاك كژاندیشان و بهایی ستیزان چیز دیگری نبوده است.

اما از جمله تعالیم حضرت بهاالله ، تحری حقیقت و ترك تقالید است كه آن حضرت در یكی از نخستین آثار خود موسوم به كتاب مستطاب ایقان تعلیم مزبور را به سادگی و تفصیل تشریح می فرمایند و پس از آن در سایر الواح مباركه خویش به آموزش و تعلیم آن آموزه اساسی به مردمان جهان ادامه میدهند و ایشان را دعوت میفرمایند كه از ظلمت تقلید به عالم نورانی توحید وارد شوند . تصریح میفرمایند كه یزدان مهربان تحدید و تقلید را از كتاب محو فرمود . تقلید را همچون سرابی در بیابانی سوزان تشبیه میفرمایند كه تشنگان را عطش ننشاند و هرگز سیراب ننماید. و تاكید میفرمایند كه معرفت حقیقی هیچگاه از راه تقلید حاصل نشود. اهل عالم را دعوت میفرمایند كه از آن سراب فانی چشم برداشته به سرچشمه جاودان آثار حضرتش كه از سما ربانی نازل شده درآیند و چشم را بر مروارید قدرت ربانی باز نمایند زیرا لولو مصنوعی در مواجه با ناملایمات زمان سریعا فانی و معدوم شود و لولو حقیقی به ملاقات آب ، صاف و منیر گردد. حیات مشعشع حضرت بهاالله دلیلی اتم و اقوم بر قدرت صمدانی آن حضرت است كه با وجود زندان و حبس شدید ، تبعید و سرگونی‌های پیاپی و مادام‌العمر ، وقایع شهادتهای جانگداز پیروان آن حضرت در ایران ، فوت فرزند دلبند ایشان در سجن عكا و نزول طوفان مصائب و بلایایی كه به رغم بهایی ستیزان به آن حضرت وارد گردید هیچیك نتوانست در اراده الهی و مشیت نافذ ربانی ادنی تاثیری داشته باشد و بر خلاف آن اتفاقات سخت و جانكاه ، حضرتش با كلماتی روح بخش و پرنوید اهل عالم و ابنا بشر را صلا میزنند كه همچو ابراهیم " اصنام تقلید را به قوّت توحید بشکنید و  به فضای  رضوان  قدس رحمن وارد شوید "[iv]

همچنین در آثار حضرت عبدالبهاء تاكید بر محو تقلید شده ، از جمله در رساله مدنیه كه حدودا در 130 سال قبل ، خطاب به اهالی ایران صادر و نازل فرمودند و در آن رساله مباركه جلوه‌ای از مدنیت الهیه برای ایرانیان و جهانیان به تصویر كشیده ، كه در نوع خود بی نظیر و شاهكار بینش و دورنمایی آن حضرت و تشخیص ایشان از بیماری ایرانیان و جهانیان می‌بود به صریح عبارت همه ایرانیان را مخاطب ساخته و میفرمایند :

"... ای اهل ایران چشم را بگشایید و گوش را باز كنید و از تقلید نفوس متوهمه كه سبب اعظم ضلالت و گمراهی و سفالت و نادانی انسان است مقدس گشته به حقیقت امور پی برید و در اتخاذ تشبث به وسایل حیات و سعادت و بزرگواری و عزت خود بین ملل و طوایف عالم بكوشید... "[v]

و اصولا با ظهور دوره جدید وحی و نسخ چنین طریقی از طرف حضرت حق ، دیگر نفسی در جهان نمی‌تواند و نباید و نشاید كه خویش را مطاع و مرجع دیگر آدمیان بداند و چنین ادعایی نه تنها اعراض از حق محسوب شده بلكه معارضه با امر حضرت پروردگار و حكم مبرم حضرت ذوالجلال است . همچنین هیچ نفسی در جهان نباید با تقلید از این و آن مانع از ترقی و اعتلای روح خود گردد و ذلت و حقارت را بر خویشتن بپسندد و خرد و اراده خود را در اختیار ارباب خدعه و تزویر قرار دهد. حضرت مسیح صبیح وقتی به ظهور رسید كه شخص امپراطور روم خود را خدای آدمیان می دانست از همین رو از جمله اتهامات وارده به آن پیامبر رافت و مهربانی ، كه ابنا بشر را به خدای واحد فرا میخواند ، معارضه با حكومت نامبارك رومیان و براندازی پایه های جهل و نادانی بود. وضعیت زمانه حضرت محمد نیز متاثر از روسای قریش و تقالید بت پرستی و دیگر رسوم جاهلیه بود. اما اوضاع زمان ظهور حضرت بهاالله از بسیاری جهات وخیمتر از زمان پیامبران سلف بود . آن حضرت اكنون با خیل تاجداران وعلمای ادیان گذشته كه خود را میرات داران آیین حضرت رحمن می پنداشتند مواجه شده كه به هیچوجه حاضر نبودند قدرتی كه به شیوه غصبی آن را تصاحب نموده بودند را به كناری گذشته و آزادی قلعه نشینان خود را ببینند و راضی نشده و نخواهند شد كه مانند یك فرد عادی از طریق كسب و كار معمول و زحمت دوران ، زندگی خود را بگذرانند.  اینست كه ناقضین میثاق الهی و معاندان امر حضرت منان ، با جد و جهد تمام ، نه تنها سعی داشته كه چهره ناصحیحی از دیانت جدید به مریدان نشان دهند بلكه مقلدان خود را حتی از نزدیك شدن با بهاییان برحذر داشته و حكایت رنج و مرارت مومنین این ظهور جدید را رقم زدند . به ثمن بخس از فرمان حق سرپیچیدند و آبادی كاشانه خود را در خرابی عمارت و خانه‌ی روح و روان و حتی حیات ظاهره مریدان و تابعان خود یافتند تا بدانجا كه آنها را در بیابان سوزان تقلید سرگردان و حیران رها ساخته تا عمر گرانبها و عزیزشان به انتها رسد بدون آنكه به مقصود از حیات كه معرفت حضرت حق است ، پی برند. حال دیگر حساب مومنین به شریعت جدید را باید در نظر گرفت كه چه سان رقت‌آور و زجردهنده بوده است كه جرات بیان چنین اندیشه‌ و فرمان الهی را به جان خریدند.

این نوشتار را با برخی از بیانات حضرت بهاالله در باره تحری حقیقت می آراییم و ادامه میدهیم چه كه كلام الهی را نفوذی است كه سایر كلمات از آن بی‌بهره اند . ایشان در یكی الواح خویش میفرمایند :‌

" ... انسان چون به مقام بلوغ فائز شد باید تفحّص نماید و متوکّلا علی اللّه و مقدّسا عن الحبّ و البغض در امری که عباد به آن متمسّکند تفکّر کند و به سمع و بصر خود بشنود و ببیند چه اگر به بصر غیر ملاحظه نماید از مشاهده تجلّیات أنوار نیر عرفان الهی محروم ماند * احزاب مختلفه در عالم موجود و هر حزبی خود را حقّ دانسته و میدانند بقوله تعالی ﴿کلّ حزب بما لدیهم فرحون ﴾ ... "[vi]

آن حضرت طریقه شناسایی دیانت جدید الهی را طهارت قلب از حجبات تقلید بیان میفرمایند:

" ... قل من لن یطهّرَ قلبه عن حجبات التّقلید لن یقدرَ أن یقبلَ الی هذا الوجه الدّرّی الرَّفیع ... "[vii]

و جهت سالك برای ورود به این مقام و مرحله شرایطی را تعیین میفرمایند كه در كتاب مستطاب ایقان مشروحا ذكر گردیده كه خوانندگان محترم را به مطالعه آن كتاب شریف دعوت می نماییم. اما با مطالعه و تدقیق در این حكم منیع درمی‌یابیم كه این تعلیم تنها برای عبور از یك مرحله از حیات تعیین نگشته بلكه تا پایان زندگی و در جمیع احیان همعنان آدمی است حتی عبادت و نیایش اگر به سنت و تقلید تبدیل شود ، فارغ از روح تاثیرگذار و عمیق در اخلاق بوده و از حیز انتفاع و قبول ساقط خواهد گردید .

همچنین ترك تقالید و تحری حقیقت تنها به جستجو در حقایق دینی منحصر و محدود نشده بلكه در هر امری كه بر روح و شخصیت آدمی تاثیر گذارد و عقل و احساس را به سمت و سوی خویش جذب نماید، معطوف میباشد. این آموزه الهی به وجود آورنده قوه اعتماد به نفس ، شجاعت و ظاهر كننده قوای خلاقه در آدمی است . این امر نه تنها نیاز این زمان كه قطعا لازمه استمرار حیات روحانی و مادی سالم نسل های آتی نیز خواهد بود. زیرا عدم آن ، موتور فعاله عقل و هوش و نبوغ آدمی را از حركت باز میدارد و او را به موجودی بی اراده و بازیچه و ملعبه جاهلان تبدیل میسازد. رنسانس اروپا زمانی آغاز شد كه هر انسانی توانست با احساس آزادی و تعین شخصیت خویش و اعتماد به نفس ، سوای میل انحصارطلبان كلیسا راه زندگانی خویش را در پیش گیرد . اما دیر زمانی است كه رنسانسی جهانی و بسیار عظیمتر از اروپا آنهم از خاك ایران ، آغاز گشته كه كل جهان را مدنظر قرار داده و تمامی ابنا بشر را فراخوانده است و در جمیع شئون زندگانی ایشان تحولی بنیادین و شگرف كه لازمه ورود به جهانی بدیع و جدید است ایجاد ساخته . گرچه بدخواهان و نامردمان را خوش نیامده اما نیاز و ضرورت زمانه را نمی توان از حركت و پویایی مانع گردید ولو آنكه با جباری و ستم ، ساكنان دیار جانان و خاك مشكبار  را بیازارند.

آنچه كه در باب تحری حقیقت و ترك تقالید مذكور گردید بیانی بسیار كوتاه و البته ناقص در باره این حكم آسمانی است و در حد شنیدن نام این تعلیم مباركه بود  البته شائقان كعبه حضرت مقصود از سرچشمه حیات یعنی آثار وحیانی این دیانت جدید استفاضات لازم را خواهند برد و آن كلمات دریات را مشاعل راه فرا روی خود قرار خواهند داد.

جانتان خوش باد

 

 

منابع و مآخذ


[i]  - مجموعه الواح مباركه چاپ مصر ص 291

[ii]  - مجموعه مناجاتهاي حضرت عبدالبهاء ص 490

[iii]  - مكاتيب حضرت عبدالبهاء ج 6 ص 146

[iv]  - مجموعه الواح مباركه چاپ مصر ص 186

[v]  - رساله مدنيه ص 73

[vi]  - مجموعه الواح مباركه چاپ مصر ص 276

[vii]  - همان ص 302

 

__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ