کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

[farsibooks] قفس ، قبر ، قيامت ....ا

 

راستی چرا زمانی که در اکثر نقاط دنیا به تهاجم ارتش وحشی امریکا و انگلیس و سایر غارتگران دنیا به عراق و افغانستان اعتراض های زیادی شد!  در ایران حتی یک تظاهرات (تا آنجاییکه بنده اطلاع دارم از طرف مردم و نه دولت سرکوبگر و آدم کَش جمهوری اسلامی) صورت نگرفت، شما فکر میکنید علت چیست؟ بهر رو مطلب زیر و چند مطلب دیگر را از این رو خدمتتان ارسال میدارم که با فجایع و جنایاتی که ارتش وحشی آمریکا در افغانستان بوجود آورده بیشتر آشنا شوید و یادتان نرود که این وحشی های غارتگر "هرگز" دلسوز ما و میهن ما نیستند/ با احترام

مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع رنگارنگ آن 

 در ضمن " میهن پرستان وطن فروش" خواب تاریخی سلولهای مغزشان را برای پاسخ به این سوال بر هم نزنند 

 

http://www.baaba.eu/Gaproz/Htmlha/Qafas.htm

قفس ، قبر ، قيامت ....

 

 اين سه کلمه هم آوا و هم معنا ، قانونمندی های کشوری را مي سازند که خود هر روز در آتش ( بی قانونی ) ها مترمتر خاکستر ميگردد ؟!

فريب کاران ( قانونی ) با اتکاء به قانون خودساخته ، که خدمتگار بی بديل منافع شان است با خوپزيری برای انباشتن پول از مجرای غيرقانونی ، غيراخلاقی و فساد اداری سرزمينی را به قفس و قبر و قيامت تبديل نموده اند هرزنده جانی « اگر به معنای واقعی آن زنده باشند » درآن سرزمين خود را زندانی ( قفس ) ستم ، حق تلفی و زورگوی می بينند ، آنها زاغه های ويرانه ، سرد ، خالی و تاريک خويشرا ( قبر ) می انگارند ، وقتی بمب و تفنگ حرف اول را ميزند و زمان هرلحظه خون تازه ميخورد ، خون تازه بيگناهان را ، وقتی خاک با خون رنگ ميشود و بوی اندامهای سوخته آدمها بوی باروت بمب های انتحاری را مضاعف ميسازد ، آنها در زيستبوم شان  ( قيامت ) را بوضاحت مشاهده مينمايند ... مگر قيامت اينگونه تعريف نشده است : که آتش های مذاب وسرکش شعله ميکشد ، که سيلاب خون جاريست و پيکرهای مسله شده شش جهت ميدوند ، که صدای ضجه وشيون ازستم و زجر کارگزاران جهنم به هفت آسمان ميرسد ، که وحشتناک ترين صحنه های تحمل ناپزير و جانگداز قيامت را ميسازند پس قيامت آنجاست ، درسرزمين من ، درآنجا بدست کارگزاران جهنمی ، خون وآتش و درد ، اشک و فرياد و ماتم نصيب باشندگانش ميگردد ؟!! با تفاوت اينکه در قيام قيامت گنهکاران مجازات ميشوند ، اما ، درسرزمين من مردم بيگناه عذاب قيامت را مي بينند .... 

( قانونی ) های غير قانونی باسلطه جويی ها ، فوقيت طلبی ها ، زدوبندها وسازش های رزيلانه خود در آن سرزمين هيچ چيز نمانده اند ، معنويت را تيرباران کرده  وشرافت انسان را به دار زده اند ، بدترين نوع حکومت در آنديار  حُکم ميراند ، دستگاه فاسد با قصاب های ( قانونی ) استفاده جو ، رشوه ستان و وجدان مُرده اش در رده های بالای حکومت ( غيرقانونی ) به زالو های قانونی اجازه تطبيق قوانين پوچ و ابلهانه ای را ميدهند تا زندگانی را درمرثيه ای اندوهبار « قفس و قبر و قيامت » برای انسانهای آن سرزمين تعريف نمايند .

آن مسخره های ( قانونی ) با ترويج نژاد پرستی ، تاراج دارايی های عامه ، بيکارگی ، کارشکنی ، تعصب عقيدتی زبان زور ، بی بازخواستی ، فرار از منطق و استدلال ، سازش های مزورانه ، ترويج جنگ های داخلی ، قتل عام مردم غيرنظامی با بمبارد هواپيما های « فرشته های نجات » و فراهم نمودن زمينه اشغال وطن ، کشور را به پرتگاه سقوط کشانده اند ؟!!

آن قانونی های ( قانون فرار ) برای چپاول فزونتر ، و بدست آوردن پول ودارايی های زيادتر هر رذالتی را پزيرا ميشوند ، حتا خيانت بوطن و مادر خود را ... آنها ، آن وجدان مُرده های قانونی چشمه های انسانيت و آرامش را می خشکانند ، مهر و محبت ، لطافت عشق و مفهوم خانواده را با بی رحمی نابود ميسازند ، آن حرامباره های قانونی تمام داشته های مادی و معنوی ملتی را تباه ميکنند ، و مُراوده های انسانی را با توليد وترويج فقر ،گرسنگی ، وحشت ، مواد مخدر ، بی دانشی ، بيکاری ، آوارگی و دهها مصيبت دگر آلوده ، گنديده ، کثيف و خالی از باور و اعتماد ميسازند .

( اميران غيرقانونی ) در سايه های قانون جنگلی شان ، گذشته از دريای اشک و خون ملت به سرير و مسند که    « قانونی » حق شان نيست با زور « تفنگ و ترياک و تقلب » تکيه زده اند و به توده های تحت ستم دهن کجی مينمايند ، توده های که نگاه های غضب آلود وپُردرد شان مانند پيکان های تيز به صورت تاريخ ميخورد ، زمان   اين را بياد خواهد داشت .

( قانونی ) های غير قانونی برای کارگزاران اموردينی ، دکاندارهای ترفندباز و ريايی عقيده و ايمان هم حق قانونگزاری ميدهند ، تا با انجام امور دولتی در سايه دين ، يا کار دينداری در پناه دولت ، خرد و باور انسان را نابود بسازند ، و نور حق و دانش را درپستوی تاريک انديشه سود جويانه شان بکُشند ، تا معنای قفس و قبر و قيامت  شکل قانونی اختيار نمايد ... اگر خرد آزاد باشد همواره در روشنايی انديشه ، سازنده و انسانی قضاوت خواهد کرد  ، اما آنها ، آن مارمولک های دين ، خردگرايی را نمی خواهند ، برای اينکه دکان دين پرستی های زمينی شان برای هميشه بسته ميگردد ، مثل دين پرستی سرمايه ، دين پرستی زور ، دين پرستی حرص و آز و شهوت ، دين پرستی سياست های مردم فريبانه ، دين پرستی نژاد و زبان ، دين پرستی استعمار ، استثمار و استبداد و غيره کار های ( غيرقانونی و غير دينی ) شان .

« آنهای که جاهل بدنيا می آيند ، کودن ميمانند و نافهم از جهان ميروند ، مواد کار آمد برای مرام های غير انسانی بی دين های ( دين ساز ) اند ، تا با نشان دين در پيشانی و کليد بهشت در گردن ، خود را منفجر سازند و سرزمينی را به قفس و قبر و قيامت تبديل نمايند ؟! »

بعد انفجار دستوری ، و بعد نابودی ها و يرانی ها ، رژيم غيرقانونی ( قانونی ها ) با چهره معصومانه روحانی واژه های ( نفرين و تقبيح ) را روی سنگ مزار نا پيدای کشته شدگان ترور و توطيه مينويسند ، ودر آنطرف محراب رنگ شده با خون کسان ، ناکسان ضجه های درناک بيوه ها ، يتيم ها و بازماندگان شهدا را با بی اعتنايی از گوش بدر ميکنند ، بعد آن حرام خور های ( غيرقانونی ) در مقابل خدای زور وسرمايه ، به سر وسينه شان بار بار صليب ميکشند که اهل و تبار ، و زن وفرزند شان دور و دور از حيطه قفس و قبر و قيامت آنطرف اقيانوس ها زنده استند ، آن دشمنان وطن و مردم بسيار رذيلانه در دل می خندند وبا خود ميگويند : که ما به يک اشاره بادار و به يک عشوه مقام اين سرزمين را برای مردمان ( قانونی ) آن « قفس و قبر و قيامت » ساختيم ؟!!

***

به باور اينکه از ژرفنای اين قيامت ، از دل سرد اين قبر و از تنگناه اين قفس قيامی برخيزد عصيانگر ، پُرستيز ، خاشه سوز و مردمی ، قيام آتشين وشعله ورتر از قيام های « سوم حوت ، هرات ، چنداول ، بالاحصار ، کنرها ، افشار و ... » ودگر بخش های افغانستان سرزمين آزادگان تاريخ ، قيامی درکاراست تا قيامت خدا برپا شود برای نسل از خراتين ، تا تبار تبرکشان تباهی را قيد قفس دست ساخت خودشان نموده و باقضاوت برحق مردم ستمديده افغانستان و به حُکم « قانونی » تاريخ ديار رنجبران قبر خودرا بدست های تبه کار خود با بدنامی های ماندگار برکنند .

آنگاه از همه گور های دسته جمعی از هرگوشه اين مُلک ، از پيکر سوخته هزارها شهيد گمنام اين صدا راجهان خواهد شنيد (( نفرين ابدی بر شما ، بی وجدان ترين برده ها و غلام های حلقه بگوش سيستم های آدمخوار استعمار جهانی ، نفرين برشمـــــــــــا ))    

ناتور رحمانی


__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ