کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

[farsibooks] نکاتی پیرامون معنای کتاب

 

نکاتی پیرامون معنای کتاب

     کورش koropolise@yahoo.com                                         

در مقالات اخیر راجع به خاتمیت ، احادیثی نقل شد دال بر اینکه قائم با کتابی تازه مبعوث می شود.گرچه هنوز مباحثی در این زمینه بین حقیر و محمد عزیز در جریان است و همین جا بابت وقفه پیش امده از ایشان پوزش می طلبم ، ولی همراه محترم و قدیمی وبلاگ جناب علیرضا مطالبی راجع به "معنای کتاب " فرمودند که گرچه کاویان عزیز پاسخ ایشان را مرقوم نمودند ولی ایشان بدون در نظر گرفتن و توجه و نقد،  سخن ایشان را نادرست و ناکافی خواندند و سوال خود را دوباره تکرار نمودند و مبحثی دیگر هم گشودند.

همین شیوه را در برخورد با حقیر هم داشتند جایی که در مورد معنای "امر" صحبت می کردیم. آیاتی قرانی در مورد این واژه برای ایشان آورده شد که بدون توجه به ان ایات ، برای دنبال کردن معنای "ا̀͑مر" به کتاب لغت نامه و قاموسی قرانی رجوع نمودند و انرا حجت قرار دادند.وقتی از ایشان پرسیدم که چرا در این ایات قرانی که با توضیحی هم همراه بودند،امر به معنای "دین" و " مجموعه تعالیم پیامبران " نیست و اصولا امر در این ایات به چه معنا است؟ ایشان فرمودند که " البینه علی المدعی"

از اصول اولیه تفکر چنین است که وقتی دلیلی یا پاسخی برای مساله ای ذکر می شود در صورت نادرست بودن آن، با ادله و براهین چنین بطلانی ثابت شود . و الا که اینکه بگوییم  "پاسخ شما درست نیست"  و مطلب بی ربط دیگری در پاسخ بگوییم که از قضا آن مطلب درست باشد ولی پاسخ سوال نباشد ، و بدین وسیله برای خود حقی قائل شویم که انرا در همه کامنتها تکرار کنیم ، این شیوه نه تنها غیر علمی است بلکه روش مجادله کنندگانی می باشد که برای اثبات ذهنیت از پیش ساخته خود گفتگو می کنند.

بررسی ادله طرفین و ارائه مطلب جدید ، شیوه متکلمین بنام اسلامی هم بوده است و امید وارم علیرضای عزیز ، هم رعایت بفرمایند.

و اما مساله کتاب:

گرچه واژه و مفهوم کتاب در عمل و کاربرد برای همه انسانها در ظاهر معنای واحدی دارد ، ولی کلماتی که در آثار  الهی استفاده می شود لزوما چنین معنایی ندارد و گاهی استعاره یا تشبیهی است  که برای معنا و مفهوم گسترده تری می باشد.در این نوشتار تلاش می کنیم با توجه به ایات قرانی ، چنین مفاهیمی را استخراج کنیم.

این گفتگو از انجا شروع شد که جناب علیرضا فرمودند:

ایا "دلالت لفظ کتاب در احادیث بر شریعت جدید" چون شما می گویید چنین است یا بر این مدعا قرینه ای دارید؟از انصاف به دور است که معنای کتاب را نیز مصادره به مطلوب نمایید . شاید در فرهنگ بهایی واژگان معنایی غیر از آنچه در میان است دارند؟

سرتان را به طاق نکوبید ، تا روشن شدن این مطلب ، ره به جایی نخواهیم برد؟

خدمت دوست عزیزم معروضم که سرمان را هم به طاق نمی کوبیم ولی فکر می کردیم که واژه کتاب در میان مسلمانان هم معانی مختلفی دارد.اما گویا این فکر ما مانند خاتمیت توهمی بیش نبوده است. لذا شما را با معنای کتاب در فرهنگ اسلامی آشنا می کنیم.

در جای دیگر فرمودند:

تارتا کتاب را بی خیال شده و انرا به شریعت معنا نمودید بار دیگر مقصود از ان را کتب بابی و بهایی موجود در کتابخانه ی بهایی ذکر نمودید

و در ادامه باز هم اصرار بر رای خود فرمودند که کتاب مصداق شریعت نیست. بدین گونه:

بنده متذکر شدم که اگر بر فرض نادرست هم،کلام شما را مبتنی بر تفسیروتاویل از لفظ کتاب قبول کنیم(که بنده به لطف الهی بحثی را تا زمانی نه چندان دور برای عزیزان طرح خواهم کرد)...

در ادامه گفتگو ایشان به دنبال کتب حضرت اعلی بودند و اعتراض ایشان چنین بود که در حدیث یک کتاب آمده و کتب حضرت اعلی چند تا است:

مجموعه تعالیم این دیانت تازه در کدام کتاب تازه امده است

 

لازم به ذکر است که در متن حدیث از لفظ مفرد برای کتاب استفاده شده است (کتاب جدید)و نمی توان تمام کتب حضرت اعلی را از مصادیق ان بر شمرد.

 

با در نظر گرفتن گزاره های فوق از جانب علیرضا بدین نکته می رسیم که برداشت ایشان از کتاب ، همان چند برگ صحافی شده فیزیکی قابل لمس است.

البته به نظر حقیر برای فرد مسلمان باید در حدیثی مانند ذیل:

 

یقوم القائم بامر جدید، و کتاب جدید و قضاء جدید. (الغیبة ص 233 باب 13 ح 19.)

قائم با دینی تازه و کتابی تازه و قضاء جدید قیام خواهد کرد.

 

تنها برداشتی که از کتاب می شود این است که در ان کتاب مجموعه تعالیم نو برای هدایت انسانها وجود دارد. به خصوص که امر و قضا هم انرا تایید می کنند.و کتاب در اینجا مصداق مجموعه تعالیم آن که  همان دین است باشد .و در واقع کتاب نو مصداق دین نو است.

ولی ظاهرا برداشت علیرضای عزیز چنین نیست و ایشان به دنبال قرینه ای برای ان هستند.گرچه این از واضحات است باز هم برای ایشان شواهدی ذکر می گردد.

در قران کتاب به معانی و مفاهیم مختلفی به کار رفته است و بر خلاف تصور ایشان ، فرهنگ قرانی ،کتاب را مانند ایشان نمی پندارند.همانطور که قبلا  هم گفتم و کاویان عزیز هم در مقاله ای به طور مبسوط شرح دادند ، در زمان نزول آیات الهی قران که هنوز کتابی  شکل نگرفته بود و حتی چنین اسمی هم بعدها بر آن گذاشته شد، قران خود را کتاب  می خواند. قران پس از صعود پیامبر اکرم گرداوری شد و شکل کتاب گرفت.در زمان خود ایشان آیات الهی به صورت محفوظاتی پراکنده در ذهن مومنان یا بر پوست حیوانات کتابت شده بود.با این حال در همان زمان قران خود را کتاب می خواند:

وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ  (6-155)

و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد

در اینجا به هذا الکتاب اشاره می کند که مخاطب حاضر می پرسد کدام کتاب؟همان که بعدها گرداوری خواهد شد؟ لفظ کتاب در چنین ایاتی برای ما مفهوم دارد ولی برای شنونده حاضر و مومنان هم عصر حضرت رسول اکرم این لفظ یعنی شریعت. یعنی وحی و تعالیم الهی .

در اینجا ممکن است گفته شود که قران دو بار نازل شده است (به باور مسلمانان) یکبار تدریجی در طی 23 سال و یک بار هم در ماه رمضان یکباره نازل شده است.دو نکته راجع به چنین باوری شایان توجه است:

اول اینکه به هر حال باز با چنین مساله ای مواجه می شویم که در آن زمان هم به صورت کتاب در نیامده بود(البته این باور کسانی است که در مورد کتاب گونه ای خاص می اندیشند)

دوم اینکه قرینه های قرانی و تاریخی به باور مسلمین ، حکایت از تازگی وحی برای پیامبر هنگام نزول تدریجی آیات الهی دارند.اینکه پیامبر اکرم هنگام وحی چه حالی به ایشان دست می داد خود گویای تازگی وحی در آن زمان است.

حال باز هم در ادامه به دیگر معانی کتاب که در قران به کار رفته می پردازیم.

یکی از معانی که برای کتاب در نظر گرفته می شود دین و شریعت است.قران بارها و بارها پیروان و اهل ادیان گذشته را "اهل کتاب " می خواند.چنین تعبیری آنقدر در قران به کار رفته که فقط چند تایی ذکر می گردد.در چنین ایاتی اهل کتاب منظور پیروان ادیان گذشته می باشندو قران اجمالا آنها را اهل کتاب خطاب می کند.

 

یا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَاءنَا مِن بَشِيرٍ وَلاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

 

 در این ایه به جای اینکه ادیان را دانه دانه ذکر کند و بگوید مسلمانان ،مسیحیان ، یهودیان ، زرتشتیان و ... هرگاه به سوی شما رسولی امد ...... می فرماید "اهل کتاب" یعنی همه متدینین و دین داران.

کتاب در این ایه مصداق ادیان است. ان هم نه یک دین بلکه همه ادیان. با وجودی که در این ایه از یک کتاب ذکر شده است ولی منظور همه کتابها و ادیان از ان به راحتی برداشت می شود و خواننده با غرض هم نمی تواند بگوید که در اینجا کتاب مفرد است و منظور ان فقط پیروان یک دین بوده اند. البته نه اینکه نمی تواند بگوید ، چرا که سبیل وهم باز است و دراز. منظور اینکه چنین اعتراضی وارد نیست. نه منطقی است و نه سوال کسی است که به متحریان حقیقت می نمایاند.

و یا

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ  توبه 29

با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏خود جزيه دهند

بدون شک در این ایه معنا و مفهوم الذین اوتوا الکتاب دین داران هستند. کتاب مصداق دین و شریعت انان است.

علاوه بر این کتاب به معنای وحی الهی در ایه 8 سوره حج نیز به کار رفته است.(تفسیر المیزان ج 14 ص 492)

اما در قران کتاب به معانی گسترده ای دیگری هم به کار رفته است.یکی از مواردی که قران بارها در مورد کتاب و به طور کلی در مورد مجموعه تعالیم الهی که به صورت وحی نازل شده است، می فرماید آنچه نزد اهل کتاب است نصیبی از کتاب الله است:

 

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ    3-23

آيا نديدي كساني را كه بهره‏اي از كتاب (آسماني) داشتند، به سوي كتاب الهي دعوت شدند تا در ميان آنها داوري كند، سپس گروهي از آنان، (با علم و آگاهي،) روي ميگردانند، در حالي كه (از قبول حق) اعراض ‍ دارند؟

 

در ایه فوق با وجودی که هنوز قران کامل نشده است ، انرا کتابی همپایه انچه متدینیین سابق(اهل کتاب) دارند می داند و به قران لقب کتاب می دهد.و در حالی که می گوید شما کتاب دارید ولی نصیبی از کتاب است و بخش دیگر ان هم اینجاست.

باز هم یک برداشت دیگر از کتاب. اگر انچه اهل کتاب دارند و آن به عنوان کتاب است ، پس این کتاب که به سوی ان فرا  خوانده می شوند کجاست؟ قران که هنوز کتاب نشده است؟

پس مفهوم کتاب نه چند برگ کاغذی و یا کتابی از پوست شتر ، بلکه کتاب الله همان تعالیمی است که به تدریج به صورت وحی نازل می شود می باشد.باز هم کاربردی دیگر از کتاب به معنای شریعت و وحی الهی در این ایه مشهود است.

در ایه ذیل:

 

الَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ3-23   ال عمران

 

آيا داستان كسانى را كه بهره‏اى از كتاب [تورات] يافته‏اند ندانسته‏اى كه چون به سوى كتاب خدا فرا خوانده مى‏شوند تا ميانشان حكم كند آنگه گروهى از آنان به حال اعراض روى برمى‏تابند (

 

با وجودی که این ایه در مورد نافرمانی یهودیان شبه جزیره نازل شده باز تعبیر کلی تری به کار برده است.و الذین اوتوا نصیبا من الکتاب را جایگزین یهودیان کرده است.

در این ایه هم به کسانی که نصیبی از از کتابهای اسمانی برده اند هشدار می دهند که انچه از کتاب دارید همه کتاب نیست.بلکه ایشان را دعوت می فرماید به کتاب الله.

بدون شک معنای کتاب الله قران نیست.یعنی قران هست ولی قران هم همه کتاب الله نیست.لذا همه کسانی که نصیبی از کتاب الله برده اند چه مسیحی و چه یهودی و چه مسلمان و چه بهایی با چنین ایاتی دعوت می شوند تا خود را از کتاب الله محروم نسازند که هر بار نصیبی به انها می رسد و همه ان در اختیار انان نیست.

چنین ایه ای مفهوم انچه در دست پیروان است را مشخص می سازد. انچه دارید کتاب است ولی همه کتاب نیست. با این وجود کتاب است.چون در جای دیگر تصدیق می فرماید که به شما کتاب دادیم.برای مثال مسیحیان را صاحب کتاب می داند.ولی اینجا می فرماید بهره ای از کتاب دارید.با چنین ایه ای نمی توان گفت که چرا در دیانت بابی یا بهایی یک کتاب وجود ندارد و چندین کتاب هست.چون در احادیث فقط به یک کتاب وعده داده شده است.

خداوند تعالیم خود را مصداق کتاب می داند چه یک جلد باشد چه چندین جلد.سخنان خداوند تمامی ندارد چرا که :

 

قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا کهف109

بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعا دريا پايان مى‏يابد هر چند نظيرش را به مدد [آن] بياوريم

لذا سخنان خداوند انقدر زیاد است که انچه تا کنون نازل شده نمی از یمی است.وچه در یک جلد گرداوری شود و چه در 100 جلد تفاوتی ندارد.همان کتاب الله است و البته باز هم نصیبی از انست.

در ایات ذیل به صراحت می فرماید انچه تا کنون (زمان نزول قران) نازل شده است همه اینها بخشی از ام الکتاب است که نزد یزدان پاک است:

 

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (3) وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيم (4)

ما آن را قرآنى عربى قرار داديم باشد كه بينديشيد(3)

و همانا آن (قران) در كتاب اصلى ]ام الکتاب] که  نزد ما ست سخت والا و پر حكمت است(4)

 

و یا :

يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ               13-39

خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى‏كند و اصل كتاب نزد اوست.

با توجه به چنین ایاتی ، قران هم خود نصیبی از کتاب الهی است.بدیهی است با در نظر گرفتن چنین ایاتی مهم نیست که این نصیب در چند جلد تدوین شود یا یک جلد.این مساله ای کاملا قرار دادی برای مومنان است که چگونه آثار الهی را تدوین کنند.نکته مهم انست که همه اینها قسمتی از اموزه های الهی  است. چنانچه قران هنگام خطاب کتب اسمانی گذشته ، انها را گاهی به صورت مفرد و گاهی جمع می اورد ، پس کتاب قائم را هم هر چند جلد که باشد می توان به عنوان یک کتاب در نظر گرفت.

در واقع کلام الهی حجت است چه یک جلد باشد و چه صد جلد باشد.

و اما خود ام الکتاب:

قطعا مومنان مسلمان ،پروردگار عظیم الشان را بی نیاز از داشتن چنین کتابی می دانند. تعبیر "کتاب الله" یا  " ام الکتاب" هم باز هم اراده الهی است که به صورت مجموعه تعالیم و به صورت وحی در قالب دین و ایین برای بشر ارسال می شود.

 

بشاراتی که در مورد کتاب آینده در قران امده است:

در برخی ایات ، خداوند، مومنان را بشارت به کتابی می دهد که در اینده خواهد امد:

1-    ایه 2 سوره بقره: ذلک الکتاب لا ریب فیه ...

که در مورد ان مقاله ای به تفصیل نوشته شد و همراهان عزیز می توانند انرا در ادرس ذیل مطالعه کنند:

http://www.negahedigar1.blogfa.com/post-551.aspx

 

2-در ایه مذکور زیر ، خداوند بین قران و کتابی که انرا "لاریب فیه"  می خواند  (اشاره به ایه 2 سوره بقره) فرق قایل می شود و قران را فصلی و توضیحی از ان می داند:

 

 

 

وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَى مِن دُونِ اللّهِ وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لاَ رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ  یونس 37

 

و چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مى‏باشد و توضيحى از آن كتاب است كه در آن ترديدى نيست [و] از پروردگار جهانيان است

 

 در ایه فوق الکتاب لا ریب فیه قران نیست. بلکه کتاب الله منظور است.و البته کتاب الله در اینجا کتاب قائم است.که در ایه 2 سوره بقره هم به ان شاره شده است: لاریب فیه هدی للمتقین.

چرا که در عین اینکه همه کتب اسمانی در زمان خود کتاب الله هستند ولی همه انها هم بخشی از این کتاب هستند.هر کتاب در زمان و اجل خود کتاب الله محسوب و در عین حال جزیی از ان است.

اگر بنا بر این ایه مبارکه قران بخشی از ان کتاب است پس ان کتاب روزی خواهد امد.

 

 

3-در آیات زیر بشارت کتابی را به مومنان می دهد که فقط مقربون می توانند آنرا مشاهده کنند.نکته مهم در این آیه تعبیری است که از  "مشاهده " کرده است. مشاهده در اینجا به معنای ایمان است.نه مشاهده با چشم.چرا که چنین کتابی پس از نازل شدن قابل مشاهده برای همه خواهد بود ولی فقط به لقای دل مقربون خواهد رسیدو انها به ان ایمان خواهند اورد.

 

 

كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ           نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است  

وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ                       و تو چه دانى كه عليون چيست

كِتَابٌ مَّرْقُومٌ                                كتابى است نوشته‏شده

يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ                            مقربان آن را مشاهده خواهند كرد.

(آیات 18 الی 21 سوره مصطففین)

 

نتیجه:

1-    معنای کتاب در قران با انچه که در جامعه کاربرد دارد متفاوت است. کتاب در قران به معنای شریعت ، وحی ، کتاب ، اراده الهی یا ام الکتاب  آمده است.

2-    قران در زمانی که هنوز شکل کتاب به خود نگرفته بود و هنوز حتی ایات ان کامل  نازل نشده بودند خود را کتاب می خواند.

3-    3- قران همه کتابهای اسمانی رابخشی از ام الکتاب می خواند.

4-    ام الکتاب واقعا یک کتاب به معنای فیزیکی نیست . چرا که خداوند از داشتن چنین چیزی بی نیاز است.

5-    همه کتب آسمانی هم کتاب الله هستند و در عین حال بخشی از ان می باشند.

6-    سخنان خداوند هیچ گاه تمامی ندارند. حتی اگر مرکبی به وسعت همه دریا ها تمام شود.

7-    کتابهایی (تعالیمی) هم بعد از قران خواهند امد.

                                    خوب و خوش باشید. 

--------------------------------------------------------------

http://negahedigar1.blogfa.com/post-622.aspx

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ