کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه

Re: [farsibooks] : مقاله اي از يثربي

این مقاله از بنیان اشتباه است

آنجا که میخاهد حکومت اسلامی را با یک حکومت دمکراتیک مقایسه کند. اسلام کجا و دمکراسی کجا؟ درست مانند این است که بخاهیم کره خری را با صندلی ارج مقایسه کنیم. اسلم دشمن دمکراسی است و جایی برای مقایسه باقی نمیماند. اما مضحک و خنده دار اینجاست که میگوید حکومت اسلامی بر آگاهی و تقوا استوار است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کدام آگاهی؟ کدام علم و دانش؟ و اگر تقوا یعنی اداب طهارت و خلا رفتن و به قول دوستمان درویش الی سر در لای لنگ مردمان داشتن است که چقدر خوشحالم متقی نیستم. ارسال این مقاله‏ی چاپلوسانه که کوشش دارد حکومت ولی وقیح را به دیگر نوع حکومتها تنقیه کند، توهین به شعور عضوهاست.

این پلیدیها و تحریف تاریخها جایش پای منبر همان بارگاه امام جنایتکاران جماران است 

 


--- On Sun, 6/29/08, mo om <mohsen_681@yahoo.com> wrote:

From: mo om <mohsen_681@yahoo.com>
Subject: [farsibooks] : مقاله اي از يثربي
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Sunday, June 29, 2008, 1:39 PM









 

 

 

 

 

 

 

 http://www.porsojoo .com/fa/node/ 11699

 

از سايت پرس و جو

 

استبداد، سکولاریزم و حکومت دینى / دکتر سید یحیی یثربی

 

 

مقدمه:

حکومت دینى، در ایران اسلامى، عملا"بعنوان یک رژیم سیاسى جدید مطرح گردید وسنتهاى سیاسى موجود در دنیا را در هم ریخت.هدف این مقاله، بنحو اجمال، مقایسه تطبیقى‏این حکومت‏با دو نوع حکومت دیگر یعنى‏استبدادى و دمکراتیک است. اما حکومتهاى‏دیگر، از جمله کمونیستى که سالها در تعدادزیادى از کشورها دائر بود و نیز حکومتهاى‏فاشیستى که علیرغم چهره تجددگرائى و دانش‏دوستى، یا دیندارى و مردم دوستى، بنوعى‏انحراف از اصول و مبانى عقلانى است، بعلت فرط تنوع و تغیر، از حوزه این بررسى خارج‏مى‏مانند.

اکنون براى امکان مقایسه مزبور محورهایى‏را که از اهم عناصر قوام بخش و مورد توجه حکومتهاست، مورد توجه قرار مى‏دهیم از قبیل:منشا حاکمیت، هدف حاکمیت، منشا حقوق وقوانین، رابطه حکومت و مردم، گزینش ترکیب‏حاکمیت، برخورد با مخالفان داخلى، برخورد بامخالفان خارجى، عوامل واهرمهاى کنترل‏حاکمیت، و سرانجام اقدام به تغییر حاکمیت.

مسلما" در مقام مقایسه، نکات جزئى‏بیشترى را مى‏توان مطرح کرد که در این جا به‏خاطر رعایت گنجایش مقاله، تنها به ذکر چندنکته، اکتفا مى‏کنیم.

 

1- منشا و خاستگاه حاکمیت

در یک نگرش تحلیلى مى‏توان عوامل‏پیدایش قدرت را در سه نوع حاکمیت‏یاد شده‏بررسى کرد.

1-1- حکومتهاى استبدادى: در این گونه حکومتهاتنها سرچشمه و خاستگاه قدرت، غلبه است. هرکس بر اساس توارث یا تبانى و توطئه برجامعه‏اى غلبه یابد، حاکم آن جامعه شده و«الحق لمن غلب‏»!!. چنانچه یعقوب لیث آشکارا برزبان راند. در نیشابور شایع شد که یعقوب لیث،فرمان خلیفه ندارد و حاکمیتش مشروع نیست.یعقوب، سران شهر را جمع کرده در مجلسى که ازسراپاى آن نشان غضب، هویدا بود، بر تخت‏نشست و در حالیکه شمشیر برهنه‏اى در دست‏داشت این شایعه را با حاضران در میان نهاد.مردم از بیم جان منکر شدند. یعقوب گفت من‏کارى ندارم که شما باور کنید من فرمان از خلیفه‏دارم! شما را براى این کار به اینجا نیاورده‏ام، امامى‏پرسم مگر نه اینست که خلیفه در بغداد باقدرت این شمشیر، حکومت مى‏کند؟ من هم‏شمشیر دارم پس دیگر چه جاى این سخن که ازکس دیگر فرمان دارم یا ندارم؟!

طبیعى است که در چنین حاکمیتى، حاکم‏براى بدست آوردن قدرت و حفظ غلبه خود از هروسیله‏اى نیز بهره مى‏جوید.

2-1- دولتهاى دمکراتیک: در این گونه حاکمیتهامنشا حاکمیت، ظاهرا قرارداد اجتماعى است ومجموعه‏اى از مردم براى حفظ منافع و دفع‏زیان، دولتى با رضایت اکثریت‏بر سر کارمى‏آورند و جامعه مدنى غرب در این سنت،مفهوم یافته است.

3-1- حاکمیت اسلامى: در حاکمیت دینى،خاستگاه حاکمیت، صلاحیتهاى واقعى نظرى وعملى است و این صلاحیت‏به عنوان نوعى برترى‏منطقى و صلاحیتهاى شخصیتى حاکم مطرح‏مى‏شود و تنها بر دو مبنا مى‏تواند استوار باشد:آگاهى و تقوا. در نظام حاکمیت ولائى دینى،تخت‏حاکم، یکى دو متر بلندتر از جایگاه دیگران‏نیست، بلکه شخصیت اوست که نسبت‏به دیگران‏در علم و عمل، جایگاه برترى دارد و او به این‏جایگاه بلند با بالهاى معرفت و اخلاق بالا رفته‏است نه آنکه مانند یعقوب لیث و دیگران به زورشمشیر و نیزه بر تخت نشسته باشد. از اینجاست‏که قاعدتا باید انتخاب و راى مردم به معنى‏متداول غربى آن رکن منحصر در تعیین حاکم‏نباشد براى اینکه واقعیت‏با راى و قرارداد آنان‏تغییر نمى‏کند و اگر کسى صلاحیت این کار رانداشته باشد، با راى ما، داراى صلاحیت‏نمى‏شود. در نظام دینى، باید «ولى‏» و فرد صالح راکشف وبااو بیعت نمود. در جامعه اسلامى، شخص‏ولى،نقش مهمى دارد که بدون او حتى ازوجودکتبى کتاب و سنت هم کارى ساخته نیست.

گر انگشت‏سلیمانى نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینى

در نظام ولائى دینى، رهبرى منوط به وجودشرایط لازم است. مولوى مى‏گوید:

چونکه مردى نیست‏خنجرها چه سود چون ندارد دل، ندارد سود خود از على میراث‏دارى ذوالفقار بازوى شیر خدا هستت، بیار کشتئى سازى ز توزیع و فتوح کو یکى ملاح کشتى همچو نوح بت‏شکستى گیرم ابراهیم وار کو بت تن را فدا کردن به نار؟ چون زنا مردى دل آکنده بود ریش و سبلت موجب خنده بود!

(مثنوى دفتر 5)

 

2- منشا حقوق و قوانین حاکمیت

هر حاکمیتى بر پایه اصول و قوانینى،انتظاراتى از مردم دارد و هماهنگى آنان را طلب‏مى‏کند. این قوانین و حقوق در حکومتهاى‏مختلف، منشاهاى جداگانه دارند.

1-2- حاکمیتهاى استبدادى: در این گونه حاکمیتهامنشا همه


__._,_.___
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Attention, Yahoo! Groups users! Sign up now for a one-month free trial from Blockbuster. Limited time offer.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

PC-to-PC calls

Call your friends

worldwide - free!

Yahoo! Groups

Familyographer Zone

Learn how to capture

family moments.

Yahoo! Groups

Everyday Wellness Zone

Check out featured

healthy living groups.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ