 ماجرای خلیج عربی یا خلیج فارس از مدتها پیش شروع شده و هنوز هم ادامه داره. چند روز پیش 15 مسافر ایرانی در فرودگاه دبی بدون هیچ نشانه ی شک برانگیزی برهنه و در حین شنیدن دشنام های رکیک از مامورین تفتیش می شن. به ایرانیها در بیشتر کشورهای دنیا با چشم حقارت نگاه میشه. حتما برای شما هم خیلی پیش اومده که برای ثبت نام در سایتی در لیست کشورها , اسم کشورتون رو پیدا نکنید. یا موقع دانلود یه نرم افزار پیغامی به این مضمون که کشور شما تحریم است رو ببینید. پارسال به ناشران ایرانی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به دید دزد کتاب نگاه می کردن. ترکیه که معامله گندم و نمک رضاشاه رو موردشون می دونیم پارسال مجموعه ای به نام Pars narko teror از تلویزیونش پخش میکنه و ایرانی رو تحقیر می کنه. در این مدت اخیر به به اندازه ی کافی به زائران ایرانی در عربستان اهانت شده. از مساله انگشت نگاری از ایرانیان و برخورد با اونها به دید مجرم در فرودگاه های دنیا بگذریم. به سوالات عجیب و غریب فرم های سفارت های خارجی در مورد تروریست بودنمون هم عادت کردیم. به طولانی تر شدن مداوم نوبت برای گرفتن ویزا هم داریم عادت می کنیم. این اواخر هم که در ماجرای موشک های فوتوشاپی , دنیا تا جا داشت بهمون خندید. در این شرایط انتظار ندارم که رئیس جمهورم در مصاحبه های رسانه ای از مردم به خاطر این مشکلاتی که به خاطر رفتار اونها به وجود میاد عذر خواهی کنه اما انتظار دارم که حداقل با قبول مساله , چیز هایی رو که در قبال تحمل این تحقیر ها بهشون قراره برسیم رو بهمون معرفی کنه. اما امشب رئیس جمهورم اعلام کرد که وجهه ایرانی هر روز در دنیا داره بهتر میشه. وقتی رئیس جمهورم , بی اعتبار شدن پاسپورت ایرانی و تحقیر ایرانی در دنیا رو به کل تکذیب می کنه حال خوبی بهم دست نمیده. من دانشجوی نرم افزار هستم. فکر می کنید در دانشگاه قراره من با زیر و بم برنامه نویسی و شبکه و … آشنا بشم؟ اشتباه می کنید , در چارت درسی من رسما درسهایی مثل اندیشه اسلامی 1 , اندیشه اسلامی 2 , اخلاق اسلامی , وصایای امام , تاریخ تحلیلی صدر اسلام , تاریخ امامت , تفسیر موضوعی نهج البلاغه , تفسیر موضوعی قرآن , قرائت و روخوانی قران , انقلاب اسلامی ارائه شده اما هر چه در این چارت درسی بگردید هیچ اثری از تاریخ ایران نمی بینید. امشب رئیس جمهورم می گفت که در این دولت ما برای اولین بار تاریخ تمدن ایران رو وارد متن کتابهای درسی کردیم. من که با کنار هم گذاشتن این حرف و درس هایی که باید پاس کنم چیزی متوجه نمی شم. امشب احمدی نژاد به مدالهای ورزشی ایران در 3 سال اخیر افتخار می کرد. با همین سواد اندکم میدونم که موفقیت در زمینه هایی مثل ورزش هیچ وقت یک شبه به وجود نمی آد و به سالهای خیلی خیلی زیادی زمان احتیاج داره. مثلا امروز ازبکستان داره رو فوتبال سرمایه گذاری میکنه, مطمئن باشید نتیجه ی این سرمایه گذاری رو زودتر از 10 سال آینده نمی بینه. اما خب دیگه. من توسط رئیس جمهورم احمق فرض میشم و باید باور کنم همین که علی آبادی شد رئیس ورزش مدالها رو باید به پای اون بنویسیم. البته بگذریم از ماجرای تلاشش برای ریاست فدراسیون فوتبال حتی به قیمت تاخیر یکساله در انتخابات ریاست فدراسیون و همین طور بگذریم از بسیاری صحبت های عجیب مثل اینکه "نامجو مطلق در بازی امارات آماده نبود." هنوز یادم نرفته سرنشینان جوان ماشینی که چند ماه پیش تصادف کرده بودند و در کنار جاده خونین و مالین در انتظار کمک هم وطناشون بودن, یه اتوبوس به اونها میرسه , کلی آدم ازش پیدا میشن اما به جای کمک به اونها شروع به جمع کردن پول های اونها از روی زمین می کنن , سوار میشن و به راهشون ادامه میدن. نوشته ام طولانی شد و ذکر مصداق هایی از مشکلات نوظهور فرهنگی ما رو به بعد موکول می کنم. اما این نمونه ها رو در ذهنم مرور می کنم و این جمله رو از رئیس جمهور و عمده مسوول این مشکلات مشنوم که " الان فضای فرهنگی ما خیلی خوبه ! ما الان به لطف خدا سالم ترین و الهی ترین فرهنگ رو در دنیا داریم." از اينجا |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر