سالها پیش طی یک دوره تقریبا یک ساله بیشتر کتابهای شریعتی را مطالعه کردم ، حقیقت این است که در باره شریعتی حرف بسیار است و البته شاید لازم باشد در آینده تحقیق کاملی در مورد وی و همچنین همه نیروهای مذهبی در سالهای پیش از انقلاب صورت گیرد . این تحقیق باید با چند رویکرد انجام شود به عنوان نمونه : 1- نقش امپریالیسم آمریکا در شکل گیری جریان های مذهبی برای مقابله با جنبش چپ در دهه های چهل و پنجاه شمسی 2- ارتباط نیروهای مذهبی با جنبش دانشجوی قبل از انقلاب 3- ارتباط تقویت نیروهای مذهبی با خطر کمونیسم 4- ارتباط اندیشه های شریعتی در باب وحدت اسلامی با عقاید جنبش های نوین مذهبی در کشورهای اسلامی همچون القاعده ، اخوان المسلمین و جهاد اسلامی فلسطین این جند مورد را از آن جهت می گویم چون شریعتی اعتقاد داشت که تفرقه میان مسلمان ها اعم از شیعه و سنی توطئه غرب است و باید مسلمان ها به دنبال احیای وحدت از دست رفته پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی باشند . در عین حال در زمانی که شریعتی مطرح شد غرب هنوز در وحشت کمونیسم و نیروهای انقلابی چپ در منطقه بود و به همین دلیل توجه چندانی به جنبه های ارتجاعی و حتی نژاد پرستانه افکار شریعتی و افراد مانند او نداشت و توجه خود را تنها به مقابله با نیروهای چپ معطوف کرده بود و درست به همین دلیل در حالی که داشتن حتی یک کتاب از صمد بهرنگی یا ماکسیم گورکی برای دستگیری و شکنجه روشنفکران کفایت می کرد و اگر فردی مظنون به ارتباط با گروه های چریکی می شد سرنوشتی جز شکنجه و مرگ در انتظارش نبود اما شریعتی با وجود انتقادهای بسیار تند از حکومت شاه آزادانه در حسینیه ارشاد سخنرانی می کرد و به این ترتیب خواسته یا ناخواسته تلاش شریعتی در جهت مقابله با اقبال دانشجویان به نیروهای روشنفکری آن روزگار ایران بود . حتی در حال حاضر نیز با وجود اینکه بسیاری از عقاید تند شریعتی بر علیه روحانیت در کتاب تشیع صفوی و تشیع علوی به مذاق روحانیون حاکم خوش نمی آید با این وجود خود تئورسین های حکومت اذعان دارند که شریعتی نقش مهمی در مبارزه با نیروهای کمونیست داشته و به قول معذوف باعث شده تا تعداد زیادی از دانشجویان بجای جذب شدن در گروههای چپ به جریانهای مذهبی ملحق شوند . باید توجه داشته باشیم که بسیاری از سران کنونی رژیم از جمله مستمعین و شاگردان شریعتی بوده اند و مسلما نسبت به افکار شریعتی سمپاتی دارند . همانطور که ذکر کردم صحبت در باره شریعتی بسیار است و باید در یک تحقیق منطقی و عمیق با استناد به افکار وی و همچنین با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی ایران در آن سالها یک بار دیگر نقش وی را مورد بررسی قرار داد . در پایان دو نکته را برای دوستان منتقد شریعتی ذکر می کنم که امیدوارم مورد توجه ایشان قرار گیرد اول : به نظر من با توجه به جمیع احوال همچنان که در سالهای اخیر جریان القاعده و طالبان با حمایت آمریکا شکل گرفت و البته هدف اولیه آمریکا مقابله این گروهها با شوروی بود اما در ادامه به دشمن خودش تبدیل شدند ، جریانهای مذهبی در قبل از انقلاب و از جمله شریعتی از جانب امپریالیسم برای مقابله با جنبش چریکی دهه چهل و پنجاه حمایت و تقویت شدند . باید توجه کنیم که آنچه می گویم به معنای مزدور بودن شریعتی نیست بلکه این حمایت در راستای منافع آمریکا و احتمالا بدون توافق های خاص صورت گرفت و درست به همین دلیل در آستانه شکل گیری توطئه بزرگ 57 و شروع حکومت اسلامی با استفاده از ارتجاعی ترین جریانهای سیاسی آن روزگار ، شریعتی که مورد قبول روحانیت نبود می توانست آلترناتیو خطرناکی برای این گروه جدید باشد و به همین خاطر زودتر از اینکه خطری را متوجه خمینی و دارودسته اش کند طی یک زدوبند مخفیانه کشته شد و برای همیشه خطر او از میان رفت فراموش نکنیم که تا چند سال پس از انقلاب کتابهای شریعتی از کتابخانه ها جمع آوری شد و این نشانه بسیار بارزی از ضدیت جریان حاکم با شریعتی است . اما در سالهای اخیر که تمایلات تجاوزگرانه در حکومت اوج گرفته و همچنین نسل جدیدی که قدرت را دردست گرفته از شاگردان و یا کسانی هستند که با توسل به عقاید شریعتی جذب انقلاب شده اند یکبار دیگر به اندیشه های شریعتی در باب اتحاد مسلمان ها و تشکیل امپراتوری اسلامی توجه شده است دوم : توصیه دوستانه من به دوستان منتقد شریعتی این است که بجای فحاشی کردن نسبت به او سعی داشته باشیم تا با شناخت دقیق وی و تاریخ ایران در سالهای قبل از انقلاب به این نکته فکر کنیم که چرا امپریالیسم توانست با توسل به افکار فاشیستی یک مذهبی کراواتی جنبش بزرگ نیروهای چپ را به چالش کشیده و نهایتا نابود کند . نهایتا تصور من این است که کم سوادی نیروهای روشنفکر در آن سالها ، ناآشنائی با اندیشه های مذهبی و کم تجربگی سیاسی موجب شد تا نیروهای مذهبی با کمک و هدایت آشکار آمریکا قدرت را درایران بدست گیرند و بزرگترین جنبش روشنفکری خاورمیانه را با کمترین هزینه و به دست ارتجاع نابود سازند و اکنون نیز اگر باز به همان شیوه سابق بجای اینکه سعی کنیم به کنه اندیشه و عقاید مذهبی ها آگاه شویم فقط به دشنام گوئی بسنده کنیم چیزی عاید مردم ما نخواهد شد و در نهایت اینبار نیز گروهی دیگر با رنگ و لعاب جدیدی توسط امپریالیسم علم شده و باز آش و کاسه همین خواهد شد که تا بحال بوده است .
From: majid rezaee <majid_rezaee84@ |
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch format to Traditional
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر