اعترافاتی رو که از تلویزیون توی این هفته ها پخش میشه رو دیدید؟
به نظر شما اگه دروغ گوهایی مثل آرمان و فقیری و میثم و شمسی جون و پسر مامانی . . . دستگیر بشن چی میگن؟
ضمنا اگه به دوستان برخورد، خب بخوره !!!! هندونه میخورن پای لرزشم میشینن به امید خدا............ .......
آرمان مسافر:
قبل از دستگیری: مرگ بر دیکتاتور-من سبزم-من مبارز خستگی ناپذیرم و . . .
در دادگاه:
من از همون اول میدونستم تو توهم دارم زندگی میکنم
وقتی میدیدم فضا مجازیه چون دوست داشتم خودمو نشون بدم هرچی دهنم میومد میگفتم
به خدا من قصد براندازی نداشتم-اینها(خطاب به رفیقاش) منو تحریک میکردن
آقای ابطحی شما مجازاتتون چیه که منو به اینجا کشوندی!!!!!!!
بابا من کجا مبارزه کجا-حالا ما یه چیزی گفتیم
بخدا من نبودم که خبرهای دروغ و ساختگی پخش میکردم-بخدا من نبودم که ذهن مردم رو آلوده میکردم
فقط یه چند تا مورد خیلی جزئی بود که به من بصورت میل رسید منم طبق عادت فورواردشون کردم-اصلا هم از محتواش اطلاع نداشتم!!!
آقای قاضی من از شما طلب عفو و بخشش دارم
ضمنا تشکر میکنم از برادران سپاه و وزارت اطلاعات که من رو به موقع متوجه اشتباهم کردند و قبل از اینکه با دوستان سیا و موصاد ارتباط برقرار کنم بهم گوشزد کردند!!!! منم دیدم اینجوریه گفتم گور بابای دوستام بذار هرچی میدونم بگم!!!
علی فقیری:
قبل از دستگیری:مرگ بر کودتا-ما برای انقلاب جان میدهیم-این راهی است که من خودم انتخاب کردم و . . .
در دادگاه:
آقا به خدا من نمیدونستم اینجوریه
اینها همش به من میگفتن تقلب شده-همش میگفتن کودتا شده-همش میگفتن دروغگو هستن اینا
خب منم باورم شده بود-جو منو گرفته بود-یک لحظه جنون آنی منو گرفت!!!! و این کارها رو کردم
توی ستاد آقای موسوی(صداوسیما سانسورش میکنه)که بودیم 2ماه قبل انتخابات به ما میگفتن قراره صددرصد تقلب شه!!
آقا گوه خوردم ببخشید دیگه فهمیدم
میثم:
قبل از دستگیری: جنبش سبز را ادامه خواهیم داد-مرگ بر شکنجه گر-مرگ بر هرکی بجز من و . . .
دردادگاه: آقا گوه خوردم آقا غلط کردم آقا ببخشید
باور کنید اینها منو توی توهم انداخته بودن
باور کنید من تقصیری ندارم-اقا طلب عفو میکنم
باور کنید من نبودم که روزی حداقل 20 تا ایمیل جعلی و ساختگی پخش میکردم
آقا من تشکر میکنم از برادران سپاهی گروه گرداب که منو متوجه اشتباهاتم کردن!!!!!!
آقا قول میدم تا آخر عمرم گوه بخورم فقط بهم هیچی نگید
انقلاب سبز هم بخوره تو سر همون(سانسور میشه)
مانی:
قبل از دستگیری: اندکی صبر سحر نزدیک است-به امید آزاداندیشی-وزرای دولت قبل از معرفی همه دروغگواند!!
دردادگاه: به نام خداوند بخشنده مهربان و با تشکر از تمامی مسئولین خوشگل جمهوری اسلامی ایران و با تشکر از برادران وزارت اطلاعات که اینچنین من را مورد عطوفت خود قرار دادند!!!!
به من القا شده بود به آزادی اصلا در کشور نیست
ما طی یک پروسه باید اقدام به واردات آزادی میکردیم
طی ملاقاتهایی که اول میگفتن دوستهای ما هستن به این نتیجه رسیدیم
ولی بعدا فهمیدم که این دوستانه دست از برادران موصاد می باشند
من هیچ خیانتی نکردم-البته قبول دارم که اشتباهاتی داشتم-ولی از شما خواهش میکنم منو ببخشید
با گوه خوردم-حالا یه غلطی کردیم
لیلا محمدی:
قبل از دستگیری: زنده باد زن ایرانی-ما برای گرفتن حق خودمون حتی از چیزمون هم میگذریم-آزادی آزادی-مرگ بر دیکتاتور
در دادگاه:بسم الله الرحمن الرحیم-الحمدالله رب العالمین و . . . (حدود نصف یک حزب قران)
من زمانی که به این سن رسیدم یک هو در خودم احساس نوعی بزرگی و بلوغ نمودم
با گذشت زمان که به شدت هرچه تمامتر سرکوب شده بودم و با نزدیکی انتخابات به این نتیجه رسیدم که تنها راه آزادی وطن شرکت در اجتماعات و اغتشاشات می باشد
لذا با همراهی آقایان X,Y,Z,.... در تجمعات حضور پیدا می نمودم
آن یک مورد هم که تصویرش را نشان دادید باور کنید من نبودم
یعنی من بودم فقط یک لحظه از بین اونهمه آدم که داشتن آتیش میزدن عکس من افتاد
خب چیکار میکردم
(یه دفعه با گریه) بابا منکه مال این حرفها نبودم یکدفعه نمیدونم چی شد
انقدر بهم گفتن دروغ میگن-انقدر گفتن تقلب شده که باورم شده بود-دچار نوعی توهم آنی شده بودم!!!!!!!!!
ببخشید گوه خورده بودم فقط ولم کنید دیگه از این غلطها نمیکنم
اینها رو هم بعدا میگم
سپیده:
ایران بانو:
پسر مامانی:
شمسی جون:
و .. . . .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر