کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

[farsibooks] چهره دیگری از توابین (توابین مخفی)ا

 

http://www.siahkal.com/publication/Tavaab.htm#D

رژیم بجای صرف بودجه و استخدام مزدور، یکسری از کارها و برنامه‌هایش را در زندان‌ها، توسط آنها انجام می‌داد؛ تواب‌ها نیز برای آزادشدن از زندان و جلب "لطف و مرحمت" جمهوری اسلامی نسبت به خود، به هر عمل جنایتکارانه و رذیلانه‌ای در حق زندانیان سیاسی کمونیست و مترقی دست‌می‌زدند.

چهره دیگری از توابین (توابین مخفی)

انجام کارهای تولیدی برای جبهه‌های جنگ و یا کارهای به‌اصطلاح فرهنگی در زندان‌ها که در آغاز علناً از کارهای توابین به شمار می‌رفت، تحت شرایطی که سرکوب سیستماتیک جمهوری اسلامی همچنان ادامه داشت، به بستری تبدیل شده بود که زندانیانی (نه الزاماً تواب) با پرداختن به آن سعی می‌کردند به صورتی دل اژدهای جمهوری اسلامی را در مورد خودشان نرم کنند. در میان چنین زندانیانی البته افراد تازه‌دستگیرشده‌ای نیز بودند که ممکن بود به خاطر ردگُم‌کردن در آنجا حضور داشتند. در هر حال، کارگزاران امنیتی رژیم از این بستر برای عضوگیری‌های جدید استفاده نموده و سعی می‌کردند از میان آن زندانیان، برای خود جاسوس پرورش دهند. مسلم است که این کار با واردآوردن فشار و با تهدید و ارعاب زندانی صورت می‌گرفت. در عین حال پس از افول دوره توابیت علنی (تقریباً از سال 64 به بعد)، وزارت اطلاعات از طریق تحت‌فشارگذاشتن زندانیان همواره می‌کوشید از آنان جاسوس بسازد. مسلم است که کسانی که به این کار تن می‌دادند، به رژیم جهت سرکوب و کنترل زندانیان سیاسی از طریق جاسوسی کمک زیادی می‌نمودند. این نوع جاسوسان بخصوص به زندانیانی که قبلاً با آنها دوستی و نزدیکی داشتند، خیانت نموده و از لحاظ روحی ضربات زیادی به آن زندانیان وارد می‌ساختند. مواردی نیز در خاطرات زندانیان قید شده که مبارزی که از طرف بازجو برای جاسوس‌شدن تحت فشار قرار گرفته بود، پس از برگشت به بند دست به خودکشی زده است. در ضمن بعضی نیز ممکن بود اگر تحت فشار تن به خیانت داده بودند، در شرایطی دست از جاسوسی بکشند... .

 

شکی نیست که بحث در مورد حوزه‌های مختلف زندان‌های جمهوری اسلامی و از جمله توابین بسیار وسیع می‌باشد. به هر حال اجازه دهید بر اساس آنچه گفته شد، توابین را در زندان‌های جمهوری اسلامی بازشناخته و با وضوح هرچه بیشتری به تعریف درآوریم:

 

تواب‌ها در دهه 60 در زندان‌های جمهوری اسلامی، بخشی از زندانيان سياسی در هم شکسته‌ای بودند که عليرغم ندامت از گذشته مبارزاتی خود و حتی اعلام انزجار نسبت به مبارزه و شرف و انسانيت، باز رژيم آنها را در زندان نگاه داشته و از وجودشان در جهت پیشبرد اهداف سرکوبگرانه‌اش در حوزه‌های مختلف استفاده می‌نمود. تواب‌ها نیز در جهت اثبات وفاداریشان به جمهوری اسلامی، از هیچ کوششی در این راه دریغ نمی‌ورزیدند- بخصوص آنها در بندهای عمومی در طول سالیان برای تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر زندانيان سياسی مقاوم و کنترل آنها فعالیت می‌کردند. بطور کلی، تواب عنصری بود که علیرغم موضع سیاسی قبلی خود که عموماً و یا ظاهراً به نفع توده‌های مردم بود، حال در جبهه مقابل توده‌ها قرار گرفته و به یک نیروی ضدمردمی و ضدانقلابی تبدیل شده و به پیشبرد اهداف جنایتکارانه رژیم در زندان‌ها، خدمت می‌نمود. توابین، به دلیل آنکه در ارتباط با فعالیت‌های سیاسی، در زندان بودند، در بیرون به عنوان زندانی سیاسی شناخته می‌شدند (همانطور که مرتجعین ضدکمونیست از نوع "لاجوردی"ها، در زندان‌های رژیم شاه نیز هرچند با چنین تواب‌هائی فرق داشتند، "زندانی سیاسی" نامیده می‌شدند.) ولی در حقیقت و در واقعیت امر، آنها جزئی از دستگاه سرکوب رژیم در زندان‌ها بودند؛ افراد بخت‌برگشته‌ای که رذالت و پستی وجودشان آنها را "مجبور" کرده بود بدون این که مزدی دریافت کنند، برای پیشبرد اهداف رژیم، تن به رذل‌ترین و جنایت‌بارترین کارها بدهند. بین آنها و جمهوری اسلامی توافق اعلام‌نشده‌ای وجود داشت: رژیم بجای صرف بودجه و استخدام مزدور، یکسری از کارها و برنامه‌هایش را در زندان‌ها، توسط آنها انجام می‌داد؛ تواب‌ها نیز برای آزادشدن از زندان و جلب "لطف و مرحمت" جمهوری اسلامی نسبت به خود، به هر عمل جنایتکارانه و رذیلانه‌ای در حق زندانیان سیاسی کمونیست و مترقی دست‌می‌زدند. بنابراین، واقعیت را بخواهیم در شرایط وخامت‌بار سرکوب توده‌ها و تداوم جنگ ارتجاعی ایران و عراق که در دهه 60 بر جامعه ایران حاکم بود، توابین در نقش حافظین و مجریان نظم ضدخلقی حاکم و پلیس سیاسی رژیم در زندان، گوئی دوره "خدمت اجباری" خود را می‌گذراندند. یا می‌توان گفت که تواب‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی در حقیقت، "مزدوران" بی‌مزد بودند. بر این اساس، اگر کسانی بخواهند  نام بی‌مسمای "تواب" را رسا کنند، این محتوا را حتماً باید در آن مستتر سازند. مثلاً عبارت "پاسدار بی‌مزد زندان" می‌تواند به جای واژه "تواب" و یا مترادف با آن مورد استفاده قرار گیرد! این بحث البته نباید با بحث کسانی که از تغییر واژه تواب صحبت می‌کنند قاطی شود. صرف نظر از این که امروز چه هدفی از تغییر اسم تواب تعقیب می‌شود، سئوال این است که واقعاً چرا نباید این کلمه، همه زشتی‌هایش را خود نمایندگی کند! تازه با دیگر واژه‌های زشت همزاد رژیم جمهوری اسلامی چکار باید کرد!

 

لازم است در مورد تفاوت بین تواب‌ها نیز در اینجا اندکی تأمل نمائیم. زندانیان سیاسی، اغلب از توابینی که در بندهای زندان در کنار آنها بسر می‌بردند به عنوان "کاسه‌های داغ‌تر از آش" یاد می‌کردند- در حالیکه به وجود تفاوت در بین آنها نیز واقف بودند. در واقع نه فقط در بین توابین بلکه در بین اجزای هر پدیده‌ای تفاوت‌هائی موجود است؛ به همانگونه که در میان پاسداران نیز یکدستی کامل وجود نداشته و ندارد. ما دیدیم که بعضی از توابین با انجام کارهای عملی و بعضی با کارهای نظری در کار سرکوب شرکت نمودند؛ یا دیدیم که بعضی از توابین "مسئول" بند بودند در حالیکه بعضی فقط سِمَت نوچه‌گی آنها را داشتند. در این میان بعضی آشکارا بسیار بی‌رحم و خشن بودند در حالیکه بعضی تنها نتیجه کارهایشان جنایتکارانه بود و ممکن بود خودشان در شرایطی "مهربان"(!!) هم جلوه کنند. در مقاطعی بعضی صرفاً به کار کثیف جاسوسی می‌پرداختند و با این کار خانواده‌هائی را داغدار و یا زندانیانی را روانه "زیر هشت"، سلول انفرادی و یا انواع و اقسام "تنبهات" می‌نمودند- که گاه در شهرستان‌ها اشکال بسیار وحشیانه‌تری داشت. زندانیان معمولاً از تیپ‌هائی در میان توابین به عنوان "تواب تیر" و یا "تواب صفر کیلومتر" یاد می‌کنند که به این ترتیب بر سرسپردگی کامل و جنایتکار بودن آنان تأکید می‌ورزند. چنین عنوان‌هائی در واقع بیانگر تفاوت آن توابین با توابینی است که تحت شرایط خاصی مثلاً تن به کار کثیف جاسوسی داده بودند و ممکن بود که در شرایطی دیگر دست از این کار بردارند. با این حال باید توجه داشت که اگر عملکرد‌ها را معیار قرار دهیم و نه چیزهائی از قبیل تمایل و نیت و اراده و احساس و غیره را، علیرغم اذعان به همه تفاوت بین توابین، باید تأکید کرد که هیچ تفاوت ماهوی آنها را از همدیگر جدا نمی‌کند. وقتی ماهیت همه توابین یکی بود، باید گوناگونی و اشکال مختلف این پدیده را به گونه‌ای دیگر و در رابطه دیگری مد نظر داشت. مثلاً واقعیت این است که از میان توابین به قول خودشان صفر کیلومتر و یا توابین تیر تعداد بیشتری به استخدام وزارت اطلاعات درآمدند و امروز در این دستگاه به کار مشغولند. در حالیکه بعضی از توابین مثلاً از نوع صرفاً جاسوس، ممکن است دیگر در بیرون از زندان به همکاری خود با نیروهای امنیتی رژیم ادامه نداده باشند و عده‌ای واقعاً همین کار را کردند.

http://www.siahkal.com/publication/Tavaab.htm#D 


__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

All together now

Host a free online

conference on IM.

Yahoo! Groups

Auto Enthusiast Zone

Love cars? Check out the

Auto Enthusiast Zone

Yahoo! Groups

Mental Health Zone

Mental Health

Learn More

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ