کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

Re: [farsibooks] آگر ابطحی زاد شود چه میشود؟


ـ زمانی، خود فرد منحرف ناآگاه را به زندان می بردند و در آنجا بازجوها آنقدر با او دوست می شدند و به او احترام می گذاشتند و با او دوستی می کردند که تغییر می کرد و "برمی گشت به مواضعش" و می آمد در تلویزیون ا(ببخشید، رسانه ی ملی) عتراف می کرد. حالا دیگر با پیشرفت علم؛ و با عنایت به این که دیگر "در دهه ی چهارم انقلاب شکوهمند اسلامی قرار داریم"، افرادی که در استخرها و سوناهای بازداشتگاه ها به بازشناسی می رسند، اعترافاتشان را به روزنامه های ایران و جوان و کیهان و سردار جعفری می گویند تا آنها به مردم اعلام کنند. حالا اگر آدم منفی باف و "سیاه نما"یی باشید، هزار جور فکر بیخود و "دشمن شاد کن" می کنید؛ مثلا فکر می کنید بازجوها ارتباط تنگاتنگی با این "سخنگوها" دارند. اما اگر یک فرد روشن انقلابی باشید، خیلی راحت می توانید بفهمید که این پدیده ی جدید، ادامه ی همان استخر و سونا و "وبلاگ نویسی در زندان" و دوست یابی در اوین است؛ یعنی این که در راستای ارائه ی خدمات بیشتر به اغتشاشگران نادم عزیز، از این به بعد برای ایشان سخنگو هم تعیین کرده اند.

ـ «شاید برخی بگویند که این اعترافات منتشر شده همچون سخنان آقای ابطحی بر اثر فشار و زور بوده است، این افراد مدعی چاره‌ای ندارند جز اینکه دروغ بگویند. آقای ابطحی در مدتی که در زندان بود با خروج از جوی که دیگر بر او حاکم نبوده و دور شدن از آن دوستان خود، با بحث آزاد، تحولی در او به وجود آمده و این سخنان را گفته است.
»
اگر اهل خرد و تفکر باشید می فهمید که ابطحی بیچاره و دوستانش تا وقتی این بیرون بودند، تحت فشار و شکنجه ی اطرافیان، مجبور به اعتراف می شدند و به نفع اصلاح طلبان و علیه اصلاح ناطلبان و اصلاح ناپذیران دائما از خودشان اعتراف منتشر می کردند؛ اما چند روزی که از این بیرون آزاد شدند و به آغوش بازداشتگاه و انفرادی بازگشتند: "با خروج از جوی که دیگر بر او حاکم نبوده و دور شدن از آن دوستان خود، با بحث آزاد، تحولی در او به وجود آمده و این سخنان را گفته است". دستها رو به آسمان: بار الها! پس کی ما را نیز از فشار و زور این بیرون نجات میدهی و دوران محکومیتمان، دوران تلخ و جانکاه دوری از دیوارهای زندان، به پایان میرسد و روزی زندانبان اسممان را صدا میزند که "فلانی! نوبت توئه، بار و بندیلت رو جمع کن بیا برو تو"؟

ـ"
آقای نبوی می‌گوید: "باید سعی کنیم احمدی‌نژاد را کاندیدای رهبری معرفی کنیم..."
آقای نبوی واقعا انسان ناآگاهی است و از اوضاع اطراف خودش کاملا بی خبر است؛ چرا که سرش را کرده توی کتاب های جورج سوروس و ماکس وبر و ایزاک آسیموف و غیره. وگرنه می دید که نیازی به تلاش او نیست؛ مقام رهبری بارها خودش این وظیفه ی سنگین را به دوش کشیده؛ او بارها احمدی نزاد را کاندیدای خود معرفی کرده؛ مشتی نمونه ی خروار این که در جمع هیات دولت گفت: (نقل به مضمون)«شما فکرنکنید دوره ی چهار ساله ی این دولت تمام می شود و باید فقط برای یکسال باقی مانده [از عمر دولت نهم] برنامه ریزی کنید؛ شما برای پنج سال آینده برنامه ریزی کنید.» و پس از انتخابات هم بارها این امر را ثابت کرد؛ تبریک زودهنگام، عجولانه و غیرقانونی او را در روز بس از کودتا به یاد بیاورید، و حمایت علنی اش را در نمازجمعه ی پیش از کشتار. آقای نبوی! از فرصت دور بودن از فشار بیرون و دوستان گمراه استفاده کن و تو هم زودتر آگاه شو.

ـ "به گفته عضو شورای عالی امنیت ملی، ابطحی دومین شاخصه اصلاح‌طلبان را آلوده شدن به فسادهای مالی عنوان می‌کند و می‌افزاید: "ریشه همه مشکلات همین موضوع بود."
ای اصلاح طلبان فاسد مال پرست، چرا همه ی پروژه های نفتی و عمرانی و صنعتی و معدنی کشور را در دست گرفته اید؟ چرا قرارگاه های شما در تمام پروژه های عمده ی کشور دست دارند؟

ـ "متأسفانه برخی از نخبگان به این نکته مهم که ولی‌فقیه فصل‌الخطاب موضوعات است، توجه کافی نکردند و به راحتی نقدهای نادرستی به آن وارد می‌کنند و اگر آنها اینگونه رفتار کنند، نباید ادعای پیروی از راه امام و طرفداری از نظام را داشته باشند."
به کلمه ی "نادرست" زیاد فکر نکنید؛ منظور همان نقد است؛ چون هر نقدی به «ولی فقیه»، نقد به «ولایت فقیه» است و نقد به نماینده ی خدا، نقد به خداست و ... استغفرالله. امام خمینی بارها گفت من هم مانند شما هستم و معصوم نیستم و خطا می کنم، مبادا خطایی از من ببینید و خاموش بنشینید. و امام علی نیز بارها این نکته را در مورد خود به یارانش تذکر داده است.

ـ "وی با انتقاد از کسانی که دفاع از احمدی‌نژاد را مساوی با دفاع از رهبری می‌دانند، گفت: رهبری کجا و ماها یعنی دیگر مسئولان نظام کجا؟"
منظور سردار هرکه باشد، قطعا مصباح یزدی نیست، مصباح اصلا در سخنان خود از کلمه ی دفاع استفاده نکرد؛ و اصلا هم به رهبری کاری نداشت؛ او مستقیما رفت سر اصل مطلب و گفت: «مخالفت با رئیس جمهور، مخالفت با خداست». پس اولا: مخالفت، نه دفاع؛ و ثانیا: خدا، نه رهبری.


From: R.nabati <nabati61@yahoo.com>
To: farsibooks@yahoogroups.com
Sent: Wednesday, September 2, 2009 11:15:17 PM
Subject: [farsibooks] آگر ابطحی زاد شود چه میشود؟

Note: Forwarded message is attached.

You chose to allow farsibooks@yahoogroups.com even though this message failed authentication
Click to disallow


-----Inline Message Follows-----




به نظر شما اگر ابطحی آزاد شود و باز هم همین حرفهایی را که در دادگاه زد را بزند دوستان ایشان چه می گویند
آیا بازهم نمیگویند تحت شکنجه است؟
 

With Regards, Nabati







New Email names for you!
Get the Email name you've always wanted on the new @ymail and @rocketmail.
Hurry before someone else does!

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ