From: Pirooz Piroozi <pipiroozi@yahoo.ca> Subject: دیکتاتوری نظامی، دیکتاتوریهای فردی و ایدولژیکی To: "sIran" <iranian_sekoolar_politic@yahoogroups.com> Cc: "Ahmadi" <aaah79@yahoo.com>, "Alireza" <ali_doc0411@yahoo.com>, "Anoosh" <anoosh_resha@yahoo.com>, "Azimi" <sir_azimi@yahoo.com>, "Bassam" <bassam_kurbani2000@yahoo.com>, "Darvish" <darvishalli@yahoo.co.in>, "Elham" <emohammadii@yahoo.com>, "Elham" <emohammadii@yahoo.com>, "H-jallayeriyan" <h_jallayerian@yahoo.com>, "Hamid4578" <hamid4578@gmail.com>, "Hasani" <al_hasani49@yahoo.com>, "HNO" <hno2005@gmail.com>, "Hoseindaee" <hoseindaee@yahoo.com>, "Jaanokherad" <jaanokherad@yahoo.com>, "JJ" <j_mah67@yahoo.com>, "Kasra" <abbasghobadi@yahoo.com>, "Kavir" <kavir_hamid@yahoo.com>, "Keywan" <arash22@versatel.nl>, "Kiani" <kiani109@yahoo.com>, "Kianoosh" <kianoosh641@yahoo.com>, "Lorestan" <lorestan1340@yahoo.com>, "Mahdi" <mrahiminia@yahoo.com>, "Mali" <mali_d2004@yahoo.com>, "Man0ucher" <manoucherhatami@yahoo.com>, "Maryam62" <maryam62ir2003@yahoo.com>, "MF" <manouf@cogeco.ca>, "Mitra" <Mitra_Bassiri@yahoo.com>, "Mostafa" <mostaf_s@yahoo.com>, "1 Mil." <forequality@gmail.com>, "Adamak" <adamak2adamakha@gmail.com>, "dHashmati" <dhashmati@yahoo.com>, "Nukamel" <nukamel@gmail.com>, "padrap" <padrap@yahoo.com>, "Payam.Metro" <payam.metro@gmail.com>, "payandehgaan" <payandehgaan@yahoo.com>, "Payman" <p_rajabi@yahoo.com>, "Peggi" <peggijaan@yahoo.com>, "Psos" <sosiransosiran@yahoo.com>, "Ramazani43" <ramazani43@yahoo.com>, "Rezvaneh" <rezvaneh_dariush@yahoo.com>, "Rozeyeh" <rozeyeh_ghalb@yahoo.com>, "Sadaf" <abishomal@yahoo.com>, "Saeed polit" <info2lovelylove@yahoo.com>, "sasha" <sasha_poya@yahoo.com>, "Sayyad" <jazaeri57@yahoo.com>, "Shagaeg Kamali" <s.kamali@gmx.de>, "sohrab nezamzadeh" <sorlyball@yahoo.com>, "sos-help" <kia_rambo@yahoo.com>, "Tanrisiz" <tanrisiz_atheist@yahoo.com>, "Tina" <trtr085@yahoo.com> Date: Sunday, December 7, 2008, 2:23 AM
در کشورهایی که اعمال حاکمیت طبقه سرمایهدار، شکل دیکتاتوری عریان و تروریستی به خود میگیرد و حقوق مدنی و سیاسی مردم از آنها سلب میشود، پارلمان یا مجلس فرمایشی نیز به تمام معنا یک مرکز انواع و اقسام نمایشهای خندهآور و مضحک است. روز چهارشنبه این هفته، نمایش دیگری در مجلس ارتجاع اسلامی برپا بود. گروهی از بازیگران، جایگاه هیئت رئیسه مجلس را به اشغال درآورده بودند تا با سخنرانی و داد و بیداد، به دیکتاتوری رئیس و هیئت رئیسه مجلس اعتراض کنند. ماجرا از این قرار است که اکنون مدتیست، در میان فراکسیون اکثریت مجلس ارتجاع بر سر سیاستهای رئیس جمهوری اسلامی ايران، شکاف ایجاد شده است. دستهای از آنها میخواهند با استیضاحهای پی در پی و برکناری وزرای کابینه، این مخالفت خود را تا جایی ادامه دهند که به سقوط هیئت دولت و رأیگیری مجدد برای کل کابینه بیانجامد. ماجرای برکناری وزیر کشور پیشین و انتخاب وزیر کشور جدید با اکثریت به اصطلاح نیم درصدی و جنجالهایی که بر سر تقلب هیئت رئیسه مجلس پیش آمد، نمونهای از همین شکاف بود. کشمکش ادامه یافت، تا جایی که روز چهارشنبه، کار به اشغال جایگاه هیئت رئیسه مجلس ارتجاع کشید. بالاخره صورت اعتراض قانونی آنها چه بود؟ میگفتند سه ماه از طرح استیضاح وزرای آموزش و پرورش، کشاورزی و ارتباطات گذشته است، اما هیئت رئیسه مجلس از اعلام وصول این طرح خودداری میکند. آنها بست نشستند و اعلام کردند، تا وقتی که استیضاح اعلام وصول نشود، از حضور در جلسات سر باز میزنند. سرانجام با وعدههایی که به آنها داده شد، کوتاه آمدند و نتیجه را به روز یکشنبه هفته آینده موکول کردند. در این میان نماینده اردبیل نیز تهدید کرد که اگر تا یکشنبه طرحهای استیضاح، اعلام وصول نشود، استعفا خواهد کرد. رئیس مجلس هم که میدانست، تهدید توخالی است، پاسخ داد: مواظب قلب ما هم باشید. به نظر میرسد که سوای اختلافات جناحی و بازار گرمی معترضینی که روز چهارشنبه، جایگاه هیئت رئیسه را اشغال کردند و اعتراضشان این بود که هیئت رئیسه نمیتواند خلاف آییننامه عمل کند، کمی هم در مورد دیکتاتوری و دمکراسی دچار توهم هستند. این توهم در کجاست؟ در این جاست که در هر جامعه طبقاتی، طبقه حاکم، اراده خود را بر طبقه یا طبقات فرودست تحمیل میکند. شکل این تحمیل اراده برای واداشتن طبقه تحت ستم یعنی دیکتاتوری طبقاتی، میتواند به حسب شرایط تاریخی و هر کشور مشخص، تفاوت داشته باشد و گاه نظیر نظامهای سیاسی پارلمانی، توهم دمکراسی ناب را به همراه داشته باشد. اما در هر حال، طبقه حاکم نمیتواند خودش، بر خودش دیکتاتوری اعمال کند. با این همه تحت شرایط مشخص و در کشورهای معین، طبقه حاکم نمیتواند سلطه طبقاتی خود را حفظ کند، مگر با استبدادی آشکار و دیکتاتوری عریان در یکی از اشکال آن. مثلاً دیکتاتوری نظامی، دیکتاتوریهای فردی و ایدولژیکی از نمونهی ، دیکتاتوریهای دولتهای مذهبی از نمونه عربستان و ایران ، ایدولژیکی از نمونه کشورهای کمونیستی مدافع کارگران و زحمتکشان و مستضعفان ویا فاشیستی در شکل مذهب و نژاد پرستی . در این جاست که مسئله کمی پیچیده میشود، تا جایی که حتا فراکسیونهایی از طبقه حاکم نیز از این دیکتاتوری بینصیب نمیمانند. در این جا نظام سیاسی به شکلی سازمان مییابد که بر طبق یک سلسله مراتب، تمام مقامات، در حیطه کار خود دیکتاتورند. در ایران، علی خامنهای، بالاترین مقامیست که در رأس هرم دیکتاتورهای کوچکتر قرار گرفته است. همه مقامات و ارگانها موظفند بی چون و چرا از وی فرمانبرداری کنند. در رده بعد، رئیس جمهور قرار میگیرد که بر خلاف صورت ظاهر آن، برگزیده، مطیع و فرمانبردار بت اعظم است. مادام که این اطاعت و فرمانبرداری وجود دارد، او هم یک دیکتاتور مطلقالعنان است که به هیچ کس و ارگانی جز بت اعظم که خامنهای باشد، پاسخگو نیست. در ظاهر امر، وی باید در مقابل مجلس رژیم پاسخگو باشد، اما وی تره نیز برای مجلس خرد نمیکند. در همین هفته قرار بود، دو روز به مجلس برود و یک روزش را در مورد طرح اقتصادیاش توضیح بدهد، اما نه فقط نمایندگان مجلس را سرِ کار گذاشت و نرفت، بلکه حتا برای حفظ ظاهر قضیه، چیزی هم به آنها نگفت که چرا عُصاره امت حزبالله را سرِ کار گذاشته است. چندین بار با تمنا و خواهش از وی خواستهاند که سری به مجلس بزند و توضیح دهد که دهها میلیارد دلار از درآمد نفت را چگونه خرج کرده است؟ چرا به مجلس اطلاع نداده و خارج از بودجه هزینه داشته است، اما کمترین محلی به آنها نگذاشته است. سران دیگر نهادها و ارگانهای رژیم نیز تیول انحصاری خود را دارند و دیکتاتوری مختص خودشان. مجلس فرمایشی اسلامی هم بر همین منوال. رئیس و هیئت رئیسهاش باید در نقش دیکتاتوریهای مجلس عمل کنند. آنچه را که خود صلاح میدانند و یا فرموده و اشارهی بت بزرگشان است، پیش میبرند. نمایندهای که خود به لطف حمایت و تأیید دستگاه حاکم به مجلس فرستاده شده، غلط کرده است که بخواهد اعتراض کند. گروههای موسوم به اصلاحطلب نیز دچار همین توهم شدند که چون بخشی از طبقه حاکماند، باید از گزند دیکتاتوری برکنار باشند و برخوردار از دمکراسی. حال آن که در ایران، دیکتاتوری، عریان است و حتا حرف زدن فراکسیونهای طبقه حاکم تا آن جا مجاز که خدشهای به دیکتاتوری عریان، به رأس هرم دیکتاتورها و دولت دینی وارد نیاید. و الا اگر خیلی به آنها لطف شود و سر و کارشان با وزارت اطلاعات و زندان نیفتد، فلّهای تصفیه میشوند. تا یکشنبه باید منتظر ماند و دید که چه پیش خواهد آمد، اما به احتمال زیاد با هم کنار میآیند. حتا اگر کار به استیضاح هم بکشد، رئیس مجلس از هم اکنون حرف آخر را زده است و میگوید در چند ماهی که به پایان دوره ریاست جمهوری احمدینژاد باقی مانده است، دیگر نباید از وزرای وی کسی برکنار شود. تسویه حساب به چند ماه دیگر موکول شده است. | Yahoo! Canada Toolbar : Search from anywhere on the web and bookmark your favourite sites. Download it now! |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر