کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

[farsibooks] نقدی بر فیلم اعترافات، ساخته ی جمهوری اسلامی

 

 
 

نقدی بر فیلم اعترافات، ساخته ی جمهوری اسلامی

 

نگارش: آنتـــی وار

Antiwar.a@gmail.com

 

بلاخره قرعه بنام بهائیان افتاد تا آنها نیز مانند بسیاری از هموطنانشان در سیمای حکومتی ایران ظاهر شده و دست به اعتراف بزنند! همانگونه که انتظار می رفت حاکمیت ایران، بعد از دور اول اعتراف گیری و نمایش آن در تلویزیون، این بار با شروع دور دوم قصد دارد حلقه ی این چرخه را کامل کند.

دور اول اختصاص به سیاسیون و روحانیونی داشت که تا پیش از انتخابات خرداد ماه از فرزندان همین نظام بودند و بسیاری از آنها در دوران پهلوی به زندان رفته و حتی در تسخیر سفارت آمریکا نیز نقش داشته اند. اما دور دوم گروههایی نظیر "مجاهدین" و "تندر"، را شامل می شد. البته در این دور بهائیان نیز حاضر بودند. قرار دادن بهائیان در کنار قربانیانی که اعتراف به عضویت در گروههایی هستند که اقدامات مسلحانه را در دستور کار خود دارند، نشان دهنده سناریوئی است که حکومت برای بهائیان تدارک دیده است.

با شروع اعترافات در دور اول، در خاطر اکثر فعالین سیاسی چهره ی دادگاههای استالین تداعی شد. دادگاههایی که متهم بجای دفاع از خود، بر اتهامات خویش می افزود! حال هر چه بیشتر دادگاههای رژیم ایران به پیش می رود، قرابت و نزدیکی درژیم استالین با رژیم ایران مشهودتر می شود. دادگاههایی که متهمین از بازجوهای خویش تشکر کرده و وکیل مدافع باتوجه به اقرار صریح متهم دفاع را ناممکن می داند![1]

اما بهائیان ایران که همواره تحت ظلم و ستم بوده اند، طیف دیگری از متهمین هستند که اکنون در حال محاکمه می باشند. در چند روز گذشته فیلم هایی از اعترافات آنان نیز پخش و اخبار آن به کرات در سایتهای خبری و شبکه های تلویزیونی منتشر شده است. نکته مهم این است که رژیم ایران اینگونه وانمود می کند که بهائیان بازداشتی در روز عاشورا دستگیر شده اند که این مهم کذب محض است و افراد دستگیر شده با فاصله زمانی یک هفته ای از روز عاشورا در منازل خود بازداشت شده اند.

جدای از نکته ی بالا، دقت در اعترافات متهمین بهائی، نکات مهمی را آشکار می سازد که همین نکات، مهر تائیدی است بر جعلی وساختگی بودن اعترافات.

ایرنا[2] در خبر خود از سومین جلسه دادگاه متهمین حوادث عاشورا اعترافات یکی از متهمین بهائی را اینگونه گزارش می کند:

«...این متهم در تبیین موارد اتهامی خود که تبلیغ بر علیه نظام ، ایجاد اخلال در امنیت، شرکت آگاهانه در آشوب های روز عاشورا و استفاده از تجهیزات ارتباط با ماهواره را دارد، افزود: قبل از انتخابات دوره هشتم بیت العدل به ما از طریق ضیافت هایی که در ایران داریم، اعلام شد که حق شرکت در انتخابات را ندارید.»

جای سوال دارد که منظور از تبیین موارد اتهامی آن هم توسط متهم چیست؟ توضیح و تفسیر موارد اتهامی وظیفه چه کسی است؟ آیا متهم بجای دفاع از خود، دست به دست مدعی العموم و دادستان و قاضی و بازجو داده و سعی در هرچه سنگین تر کرده پرونده ی خویش دارد؟ اگر چنین است باید اولاً در سلامت روانی متهم شک کرد و دوماً در صحت و سقم دادگاه با دیده ی تردید نگریست. در مورد صالح بودن دادگاه که جای بحث بسیار است. علنی نبودن آن یکی از مهم ترین ایرادات وارده بر آن است. حضور نداشتن هیات منصفه، حاضر نبودن خبرنگاران مستقل و رسانه های بین المللی همه و همه دست به دست هم داده تا صالحه بودن دادگاه در سایه ای تاریک و در شک و تردید قرار بگیرد.

اما متهم، براستی کدام انسان عاقل و بالغی بجای دفاع از خود برجرم خویش می افزاید؟ در اینجا تنها می توان علت چنین اعترافاتی را فشار شکنجه بر روی متهمین عنوان کرد. فشاری که هر انسانی درجه ای از تاب و توان را درمقابل آن دارد. شکنجه های روانی و جسمی ای که این روزها به زندانیان دربند اعمال می شود، ورای تصور است. ازاین منظر نمی توان ونباید از کسانی که اعتراف می کنند انتقاد کرد.

اما جدای از این مسئله متهم اعلام کرده است که بیت العدل تا قبل از این به بهائیان از طریق ضیافت هایی که در ایران دارند ، اعلام کرده که حق شرکت در انتخابات را ندارند. این موضوع نیز دروغ محض است. عدم دخالت در سیاست یکی از اصول دین بهائی است و توسط شارع آن وضع شده نه بیت العدل. همچنین بیت العدل در پیامهای خود به بهائیان هیچگاه اعلام نکرده اند که در انتخابات شرکت نکنند.

برای مثال در تاریخ 1 می 2008 بیت العدل در نامه ای به هیات یاران (همان هیات هفت نفره ای که مدیریت امور بهائیان ایران را در دست داشتند و اکنون در زندان هستند) در پاسخ به پرسش یکی از بهائیان ایران در مورد شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات نکاتی را بیان می کنند که حائز اهمیت هستند. اهمیت نکات مطروحه وقتی بیشتر می شود که تاریخ ارسال نامه قبل از برگزاری انتخابات ایران است و این سند مهم نشان میدهد که موضع بیت العدل در حال حاضر با گذشته تفاوتی نداشته است و همیشه بهائیان را از شرکت در امور سیاسی منع کرده اند. در ادامه قسمتی از آن پیام را که به شرکت در انتخابات اختصاص دارد برای اطلاع شما در اینجا نقل می کنم:

«در خصوص شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان، توجه شما را به ترجمه ای از نامه ی مورخ 18 آپریل 1956 که از طرف حضرت ولی عزیز امرالله خطاب به یکی از احبا مرقوم گردیده معطوف می دارد:

به نظر حضرت ولی امرالله شرکت افراد در انتخابات اعضای پارلمان بدون وابستگی ایشان به احزاب سیاسی مجاز است. در برخی از کشورها این امر ممکن است، زیرا یک فرد می تواند به راحتی و بدون وابستگی به هیچ حزب سیاسی به فرد دیگری رای دهد. در سایر کشورها این مورد بسیار مشکل است.»[3]

نامه بالا بخوبی نشان میدهد که موضع دیانت بهائی نسبت به شرکت در انتخابات چگونه است. در واقع در این نامه بهائیان از شرکت در انتخابات منع نشده اند، اما شدیداً توصیه شده است که بدون جانب داری سیاسی شرکت کنند و باز تاکید شده که در سایر کشورها این مورد که همان رای دادن بدون جانب داری سیاسی است مشکل است. در نتیجه یک شخص عاقل و آگاه با کنار هم قرار دادن این بیانات می تواند درک کند که چرا بهائیان ایران همواره از شرکت در انتخابات احتراز کرده اند.

اما اشاره به ضیافت و القا اینکه در جمع ضیافت به بهائیان چنین دستوراتی داده می شود، یکی دیگر از شگردهای بهائی ستیزان است برای مبارزه با جامعه بهائی ایران. بهائی ستیزان حکومتی می خواهند اینگونه جلوه دهند که جمع های ضیافت محل هایی برای طرح و برنامه ریزی علیه نظام است. از آنجائی که برای شناخت دستورات هر دینی باید به سراغ منابع دست اول آن دین رفت برای درک بهتر اینکه اصولاً ضیافت چیست و به چه دلیلی تشکیل می شود نظر شما را به تعریف زیر از ضیافت جلب می کنم:

«در خصوص ضیافت در هر شهر بهائی (ماه بهائی) سؤال نموده بودید. مقصود از این ضیافت الفت و محبّت و تبتّل و تذکّر و ترویج مساعی خیریه است . یعنی بذکر الهی مشغول شوند و تلاوت آیات و مناجات نمایند و با یکدیگر نهایت محبّت و الفت مجری دارند و اگر میان دو نفر از احبّاء (بهائیان) اغبراری (کدورت) حاصل هر دو را دعوت نمایند و باصلاح ما بین کوشند ".[4]

این تعریف کاملا مشخص می کند که ضیافت محلی برای دعا و نیایش و همچنین موجب برقراری اتحاد و محبت بین بهائیان است و نه «حركت ضد ارزش‌های نظام».[5] ضیافت را شاید بتوان به نمازجمعه در اسلام، کلیسا رفتن در روزهای یکشنبه برای مسیحیان و ... توصیف کرد. هرچند که این تعریف شاید جامع و کامل نباشد چرا که نماز جمعه در اسلام گردهمایی ای مذهبی-سیاسی است. اما ضیافت یک گردهمایی کاملا مذهبی است و از بحث های سیاسی در آن هیچ خبری نیست.

با توجه به مطالب گفته شده سخنان متهم که در ادامه گفته است: «... تغییر موضع بیت العدل بهائیان در انتخابات دهم ریاست جمهوری، خبر داد وگفت: از طریق ناظم ضیافت خود به ما اعلام شد که در انتخابات و فعالیت های سیاسی حضور فعال داشته باشیم.» بیشتر به توهمان کیهان و فارس نیوز و ... علیه بهائیان شبیه است تا حرفهای یک بهائی.

در بالا ثابت کردیم که بیت العدل به هیچ عنوان تغییر موضع نداده و از بهائیان نیز برای شرکت در انتخابات و یا حمایت از کاندیدایی خاص حمایت نکرده است. اما اینکه متهم اعتراف می کند که توسط ناظم به آنها اعلام شده که شرکت کنند جای تعحب دارد. تاکید بسیار زیاد متهم بر روی این موضوع نیز سوال برانگیز است. ظاهراً حکومت می خواهد با القا اینکه ضیافت و ناظمین نقش اساسی در هدایت بهائیان دارند، مجوز تازه ای را برا سرکوب های خود فراهم کند.

باید توجه داشت که بهائیان، برخلاف مسلمانان مرجع تقلید ندارند وناظم یک ضیافت هم همانطور که از اسمش پیداست تنها بر نظم اجرای برنامه ها نظارت دارد و سخنان او برای بهائیان به هیچ وجه حجت نیست. اما متاسفانه درک وهضم این موضوع برای کسانی که عمری کورکورانه وادی تقلید را پیموده اند سخت است. باید از آنها پرسید که اگر ناظمین چنین قدرتی را دارند، چرا تنها همین 10 نفر در اغتشاشات عاشورا شرکت کرده اند؟

درواقع اگر شرکت در اغتشاشات دستور بیت العدل به بهائیان بود باید همه بهائیان ایران در این روز به خیابان می آمدند نه همین عده ی اندک. آنچه مسلم است در هر دینی عده ای هستند که به دستورات دین عمل نمی کنند و یا با برداشتهایی شخصی دست به فعالیتهایی می زنند که با اصل دین نیز منافات دارد. برای مثال توجه به این نکته که قریب به اتفاق تروریست های کنونی از مسلمانان هستند نباید باعث شود که دین اسلام را تخطئه و تمامی مسلمین را تروریست بنامیم.

همین حالت در مورد بهائیان هم ممکن است پیش بیاید. ممکن است عده ای با برداشت های شخصی خود از برخی پیام های بیت العدل، دست به حرکت هائی بزنند که کاملاً در تضاد با دیدگاه بهائی باشد، اما این دلیل نمی شود که کل دین بهائی و بهائیان را زیر سوال برده و از آنان انتقاد کنیم.

اما مسئله مهم دیگر این است که در این خبر بجای بیت العدل واژه ی بیت العهد آمده[6]!! که واقعا جای تعجب است که یک بهائی به دین خود بگوید فرقه و به بیت العدل نیز بگوید بیت العهد!! خب البته این موضوع را میتوان در ارتباط با شدت شکنجه ها وهمچنین بیسوادی کسانی که متن اعتراف نامه را تایپ کرده اند دانست. گاف آقایان آن قدر مشهود است که دیگر نیازی به توضیح بیشتر نمی باشد.

متهم در ادامه اظهار می دارد که: «اگر از بیت‌العهد تبعیت نمی‌داشتیم از این مجموعه مطرود می‌شدیم»[7]. با توجه به تمام توضیحاتی که گفته شد، کاملاً مشخص است که شرکت این تعداد در روز تجمع عاشورا کاملا شخصی بوده وهیچ ربطی به بیت العدل و دیگر بهائیان ایران ندارد. اما وقتی که متهم میگوید اگر اطاعت نمی کردیم مطرود می شدیم، باید از ایشان پرسید که چرا تمامی بهائیان مانند شما شرکت نکردند؟ آیا اکنون تمام بهائیان ایران بغییر از شما مطرود گشته اند؟

کاملاً مشخص است که این اعترافات ساختگی، نمایشی و سراسر دروغ است و تنها فایده ی آن دادن مجوز به تندروهای حکومتی برای انجام اعمال خشونت بار در آینده علیه جامعه مظلوم بهائیان ایران می باشد.

اما با تمام این تفاسیر یک نکته مثبت نیز وجود دارد! بهائیان ایران امروز مرتباً متهم می شوند که با دولت پهلوی مراوده داشته و در دربار نفوذ بسیاری داشته اند و ... با اتفاقی که اکنون در جریان است، در دولت آینده دیگر کسی نمی تواند بهائیان ایران را متهم کند که با رژیم اسلامی مراوده و دوستی داشته اند و می توان امیدوار بود که بهائیان دیگر از اتهام همکاری با دولت های جابر رهائی یافته اند.

 

__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ