کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

[farsibooks] روز زن

 

روز زن

 

 

الکساندرا کولنتای

برگردان: صبا راهی

 

روز زن چیست؟ آیا برگزاری این روز واقعا ضرورت دارد؟ آیا "روز زن" به نوعی امتیاز دادن به زنان بورژا، به فمینیست ها، طرفداران حق رأی (زنان) به حساب نمی آید؟ آیا این روز به وحدت جنبش کارگری آسیب وارد نمی کند؟

این سوالات هنوز در روسیه شنیده می شود، اگر چه در خارج از کشور چنین سوالاتی شنیده نمی شود. زندگی به خودی خود پاسخ روشن و کاملی به سوالات می دهد. "روز زن" حلقه ای از زنجیره­ی نیرومند جنبش کارگری زنان است. بیست سال قبل اتحادیه های کاری شامل گروه های کوچکی از زنان شاغل پراکنده در این جا و آن جا بود که به طور پراکنده به صفوف حزب کارگری پیوسته بودند.

اما، امروز اتحادیه های کارگری انگلیسی بیش از دویست هزار عضو دارند، در آلمان حدود دویست هزار زن، عضو در اتحادیه های کارگری و صد و پنجاه هزار زن، عضو احزاب کارگری هستند، و در اطریش چهل و هفت هزار زن عضو اتحادیه و حدود بیست هزار نفر عضو حزب هستند. همه جا – در ایتالیا، در یوگسلاوی، دانمارک، سوئد، نروژ و سوئیس – زنان طبقه­ی کارگر در حال سازماندهی خود می باشند. ارتش زنان سوسیالیست تقریبا یک میلیون عضو دارد. یک نیروی قوی! نیروئی که قدرت های این جهان باید زمانی که موضوعاتی نظیر هزینه­ی زندگی، بیمه­ی زایمان، کار پرورش و تربیت کودک و قوانین حمایت از کار زنان را به بحث جهت تدوین و تصویب قانون می گذارند، آن را به رسمیت بشناسند.

روزگاری، مردها فکر می کردند که فقط آنان می بایست فشار مبارزه علیه سرمایه را بر روی شانه های خود تحمل کنند، که فقط آنان می بایست با "دنیای کهنه" بجنگند، بدون کمک زنان هم طبقه شان. اما، از زمانی که زنان طبقه­ی کارگر به صف مبارزه­ی انسان هایی که نیروی کارشان را می فروشند، زنانی که بالاجبار به دلیل نیاز – و به دلیل این که همسرانشان و یا پدرانشان بیکار شده اند، به بازار کار رانده شدند – کارگران مرد این واقعیت را تشخیص دادند که تنها گذاشتن زنان و رها کردن آنها در ناآگاهی طبقاتی در عمل به هدف های مبارزاتی خود آنها لطمه زده و مانعی در متحقق شدن اهداف آنها می باشد. به این دلیل که: "هر اندازه صفوف مبارزین آگاه وسعیتر باشد، به همان اندازه امکان پیروزی بیشتر خوا هد بود". زنی که از طلوع تا غروب در آشپزخانه کار می کند، زنی که نه حقوقی در جامعه دارد، نه در دولت حقوقی دارد و نه دارای حقوقی در خانواده است، چه میزان آگاهی طبقاتی می تواند کسب کند؟ در حقیقت، در چنین وضعیتی، زن نمی تواند قادر باشد که از خود "عقیده و نظر" داشته باشد؛ چرا که کلیه­ی امور او تحت فرمان و اراده پدر و یا همسر وی می باشد.

عقب ماندگی و بی حقوقی زنان، بی تفاوتی و بی علاقگی آنان نسبت به مسایل، نه تنها سودی به حال طبقه­ی کارگر ندارد، بلکه در واقع ضرری مستقیم به این طبقه است. اما، چگونه می شود زنان کارگر را بیدار و آ گاه کرد؟ چگونه باید آنان را به شرکت در جنبش تشویق نمود؟

سوسیال دموکراسی خارج از کشور راه حل های درست را سریعا پیدا نکرد. درهای سازمان های کارگری را به روی زنان کا رگر باز گذاشته بودند، با این وجود، تعداد کمی به آن وارد شدند. چرا؟  به دلیل آن که طبقه­ی کارگر در ابتدا تشخیص نداد که یک زن کارگر، از منظر قانون و اجتماع محروم ترین عضو طبقه­ی کارگر است، به دلیل آن که به او نهیب زده شده است، مرعوب شده است، از زاویه حقوقی قرن ها مورد شکنجه قرار گرفته است، و برای این که بتوان در جان و دل او اثر گذار بود، باید با کلامی قابل فهم و آشنا از محرومیت حقوقی او با او به عنوان یک زن، سخن گفت.

در ابتدا البته، کارگران بلادرنگ این واقعیت را درک نکردند که: در این دنیای پر از محرومیت و استثمار، زن نه تنها به عنوان یک فروشنده­ی نیروی کارش، "بلکه" به عنوان یک مادر و به عنوان یک زن نیز مورد ستم و سرکوب قرا ر می گیرد.

زمانی که حزب سوسیالیستی کارگران به این واقعیت پی برد، شجاعانه به حمایت و دفاع از زنان در هر دو مورد – چه به عنوان یک کارگر مزدبگیر، چه به عنوان یک زن و یک مادر- بپا خاست. با همین هدف، سوسیالیست ها در هر کشوری در دفاع از حقوق زنان کارگر شروع به طرح مطالبات ویژه ای – از جمله برقراری بیمه برای مادران و کودکان، حقوق سیاسی برای زنان – نمودند. و در همین راستا، هر اندازه که احزاب کارگری – و هم چنین خود کارگران زن – با روشنی هر چه بیشتر اهمیت زاویه دوم را درک کردند، با میل و رغبت بیشتری به این احزاب پیوسته، و بیشتر به ا ین امر پی بردند که احزاب مذکور مدافعان واقعی آنها می باشند، و طبقه­ی کارگر در راستای مطالبات عاجل و ویژه­ی آنها نیز مبارزه می کند. در این رابطه زنان کارگر خود نیز با سازماندهی منظم و آگانه شان برای ثابت کردن این امر تلاش می کنند. اکنون بار این کا ر، یعنی جذب هر بیشتر زنان کارگر به جنبش سوسیالیستی بر دوش خود زنان است. احزاب سوسیالیستی در هر کشوری، کمیته ها، هئیت ها و بخش های ویژه­ی زنان برقرا ر نموده اند. کمیته های زنان در بین بخش وسیعی از جمعیت زنانی که از نظر سیاسی هنوز از آگاهی های لازم برخودار نیستند فعا لیت کرده و آنان را آگاه و سازماندهی می کنند. به همین طریق این کمیته ها آن دسته از موضوعات و خواسته های مطرح شده که بیشترین تاثیر در موقعیت زنان را دارند بررسی می کنند، موضوعات و خواسته هائی نظیر: حمایت و امتیازاتی برای زنان باردار و شیرده، تنظیم و برقراری آیین نامه های قانونی برای کارگران زن؛ مبارزه علیه تن فروشی و مرگ و میر نوزادان، مطالبه­ی حقوق سیاسی برای زنان، بهبود مسکن، مبارزه با افزایش هزینه های زندگی و غیره.

در نتیجه، زنان کارگر در عین حال که به عنوان اعضای این حزب برای پیشبرد اهداف عمومی طبقاتی خود مبارزه می کنند، هم زمان نیز با مطرح کردن نیازها و مطالبات ویژه خود – به عنوان یک زن، یک مادر و بانوی خانواده – آنها را به پیش می برند.

در "روز زن"، زنان، تظاهراتی که توسط خود آنها بر علیه بی حقوقی خویش سازماندهی شده را بر پا می کنند. اما، بعضی ها خوا هند گفت: چرا "روز زن" ویژه، چرا اعلامیه های ویژه­ی زنان کارگر، چرا جلسات و کنفرانس های ویژه­ی زنان طبقه­ی کارگر؟ چرا بدین طریق زنان کارگر را از بقیه­ی طبقه­ی کارگر جدا می کنید؟ آیا این کار در نهایت قایل شدن یک امتیاز ویژه برای فمینیست ها و بورژواهای طرفدار حق رأی (برای زنان) نیست؟ تنها آن کسانی که تفاوت های ریشه ای مابین جنبش زنان سوسیالیست و بورژوهای طرفدار حق رأی را درک نکرده باشند، چنین طرز تفکری دا رند.

هدف فمینیست ها چیست؟ هدف آنها کسب موقعیت مشابه، قدرت مشابه و حقوق مشابه همانند همان موقعیت هایی می باشد که در حال حا ضر همسرانشان، پدرانشان و برادرانشان در جامعه­ی سرمایه داری از آنها برخوردار هستند.

هدف زنان کارگر چیست؟ هدف آنها از میان بردن و لغو تمام امتیازاتی است که از رابطه های ارثی و یا دارائی افراد نشات گرفته است. برای زن کارگر فرقی نمی کند که "کارفرما" زن باشد یا مرد. به این دلیل که زن کارگر قادر خوا هد شد که به همراه تمام اعضای طبقه­ی خود شرایط کاری خود را بهبود بخشد.

فمینیست ها همیشه و در همه جا حقوق برابر می خواهند. زنان کارگر پاسخ می دهند: ما خواهان احقاق حقوق همه شهروندان هستیم، چه مرد و چه زن. اما در همان حال، این واقعیت را هم حاضر نیستیم فراموش کنیم که ما نه تنها کارگر و شهروند هستیم، بلکه مادر نیز هستیم! و به عنوان مادران، به عنوان زنانی که خالقان آینده اند، ما خواهان مطالبات ویژه ای نسبت به شرا یط خود و فرزندانمان هستیم و خواستار حمایت های ویژه از طرف دولت و جامعه می باشیم.

فمینیست ها برای به دست آوردن حقوق سیاسی مبارزه می کنند، به هر رو، در این جا جهت و راه ما جداست. برای زنان بورژا، حقوق سیاسی به سادگی به این مفهوم است که خودشان را مجاز بدانند که در دنیایی که بر مبنای استثما ر توده­ی زحمتکش پایه ریزی شده، اموراتشان را راحت تر و مصون تر به پیش برند. در حالی که برای زنان کارگر، حقوق سیاسی تنها یک گام در امتداد راهی سخت و دشوا ر می باشد که منجر به حاکمیت نیروی کا ر می گردد.

مسیر مبارزاتی زنان کارگر و بورژواهای طرفدار حق رأی، مدت ها قبل از هم جدا شده اند. در حقیقت، جریان زندگی، مابین اهداف و افق های مبارزاتی این دو، تفاوت بسیار بزرگی قرار داده است. اختلاف های بسیار عظیمی مابین منافع یک زن کارگر و منافع یک خانم مالک وجود دارد، بین یک خدمتکا ر و کسی که ارباب او می باشد تضادهای بسیار بزرگی نهفته است… هیچ گونه هم سوئی؛ هیچ نقطه­ی تلاقی و هیچ گونه امکان آشتی بین این دو ، نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد.

بنابراین، مردان کارگر نباید از برگزار شدن روز ویژه ای به نام روز زن، یا از کنفرانس های ویژه­ی زنان کارگر، و یا از نشریات ویژه­ی زنان کارگر وحشت داشته باشند. هر گونه شکل روشن و مشخص فعالیت در بین زنان طبقه­ی کارگر، در واقع وسیله ای است در جهت آگاهی زنان کارگر و کشاندن آنان به سمت صفوف انسانهایی که برای آینده ای بهتر مبارزه می کنند. روز زن و هر گونه کوشش و تلاش خستگی ناپذیری که در جهت روشنگری در میان زنان کارگر و خودآگاهی آنان صورت گرفته، نه در جهت تفرقه، بلکه در خدمت به اتحاد طبقه­ی کارگر قرار دارد.

باشد که احساس شعف خدمت به طبقه­ی کارگر در راستای نیل به اهداف مشترک طبقاتی و هم زمان خدمت در راه مبارزه برای رهائی زن الهام بخش زنان کارگر برای شرکت در جشن روز زن گردد.

 

- – - – - -

«پراودا»، شماره­ی چهل، هفدهم فوریه ١٩١٣، سنت پیترزبورگ

 

- – - – - -

پانویس:

(١) مقاله "روز زن" نوشته الکساندرا کولنتای در روزنامه «پراودا» یک هفته قبل از تنها باری که در روسیه روز زن برگزار می شد، منتشر گردید. این جشن در "روز همبستگی سرا سری زنا ن طبقه کا رگر" در بیست و سوم فوریه (هشتم ما رس) ١٩١٣ برگزار گردید. در سنت پیترزبورگ این روز، روز کمپن علیه بی حقوقی اقتصادی و سیاسی زنان کارگر، برای اتحاد طبقه کارگر، و برای هوشیاری طبقاتی و خودآگا هی مابین زنان کارگر نام گرفت.

 

http://www.hafteh.de/?p=17105


__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ