تماشای بازیهای جام ملتهای اروپا -خصوصا مسابقه فینال و تمام مسابقات تیم ترکیه- ضمن تعمیق نفرتم از این رویه برخورد تلویزیون با مردم، به چند سوالی که درباره اهداف سانسور مسابقات فوتبال در ذهنم باقی مانده بود و برایشان جوابی منطقی نداشتم پاسخ داد.
بارها با مقایسه فیلم مسابقات فوتبالی که از طریق تلویزیون به خوردمان می دهند با یک سورس اصلی، متحیر شده بودم که چرا علاوه بر حذف تصاویر خانمهای تماشاگر، صحنههایی سانسور میشود که اصلا مغایرتی با معیارهای عرفی و مذهبی کشور ایران ندارد. حتی به طور میانگین میتوان گفت هفتاد یا هشتاد درصد صحنههای حذف شده از زنان تماشاچی به هیچ وجه دارای موارد ممنوعه نیستند. از خودم میپرسیدم چرا دیدن این تصاویر دارای اشکال است ولی همین خانمهای بیحجاب را با اندام کامل و حتی دارای پوشش کمتری از آنچه در استادیوم شاهدیم، میتوانیم در سریالهای تلویزیون و یا فیلمهای سینمایی ببینیم!
پس از دقیقتر شدن در این مسابقات که امشب و با قهرمانی اسپانیا به پایان رسید، به علت سوالاتی که پیشتر برایم مطرح بود پیبردم و البته دانستم که به طرز احمقانهای پاسخم روشن و واضح بوده! اما اینکه چرا اینجا به این جواب رسیدم را گمان کنم افراط و جهت مشخص سیما در سانسور بازی های یورو2008 -که دارای بیشترین حجم جرح و تعدیل در میان بازیهای جهانی پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی تا کنون بوده است- پاسخ دهد.
در ابتدا و پس از شروع سانسورهای تلویزیون که دقیقا یادم نیست بعد از بازیهای جامجهانی چه سالی شروع شد، می اندیشیدم حتما تصویر زنانی سانسور میشود که دارای پوشش اسلامی نیستند. با خودم میگفتم لابد یا رکابی پوشیدهاند یا سرپا ایستادهاند و نمایی از پاهای بیرون از دامن کوتاهشان! گرفتهشده که بر طبق معیارهای جامعه اسلامی ایران مستحق سانسور میباشند. یادم هست که تا چهحدی این سانسورها مضحک و نمیدانم خنده یا گریهدار بودند! در حین تماشای داغترین مسابقات آن جامجهانی ناگهان تصویر ثابتی از استادیوم آزادی پخش میشد که یعنی اینجاها را شما نباید ببینید! این قطع و وصل شدنها همچون مسخرهبازیهای اداره برق با لوازم برقی مردم، تا انتهای بازی روح و روان انسان را آزار میداد.
سپس این شیوه مدرنتر و البته مضحکتر شد! دیگر خبری از استادیوم آزادی نبود و بجای آن استایل، صحنههایی از تماشاگران مسابقات دیگر لابهلای بازی پخش میشد. تصور کنید چقدر خندهدار است که در حین بازی آلمان و اسپانیا مرتب صحنههای تماشاگران بازی مثلا هلند و ایتالیا پخش شود. شوخی نمیکنم. باور کنید دقیقا به همین شکل بود.. دورنمای تماشاگران بازی، پوشیده از رنگهای مثلا قرمز و زرد بود و ناگاه تصاویری از جایگاه تماشاگرانی با لباسهای آبی و نارنجی وسط بازی سبز میشد! حتی از پخش صحنه نمادهای خاص تماشاگران جایگزین هم فروگزار نمیشد. آه که چقدر ابلهانه بود نمایش پرچم کشورهایی که هیچ ربطی به طرفین مسابقه ندارند توسط این قیچیبهدستان بیکلاس! آنها فکر میکردند اگر خروسی که در کنار زمین میگشته یا کبوتری که روی چمن نشانده شده را در لحظات سانسور نشاندهند کار جالبی است و مثلا از طبیعت مایه گذاشتهاند! در حالیکه خروس نماد فرانسه و کبوتر نمادی از آلمان میباشد و این تصاویر فقط در همان مسابقاتی که گرفته شدهاند دارای مفهوم است و نه در بازی گاوبازهای اسپانیا با مثلا گاوچرانهای مکزیک!
بعدها یاد گرفتند که در حین پخش با تاخیر مسابقه، تصاویری از تماشاگران همان بازی را بگیرند و به کرّات پخش کنند. این روش هم با سپری شدن مدتی از بازی به شدت آزارنده میشد و سانسورچیها کمکم پیشرفت کردند و اسلوموشن دقایق حساس بازی را با صحنههای مجاز! تماشاگران همان بازی مخلوط میکردند و با کیفیتی خیلی پایینتر از مسابقه اصلی و خیلی تابلو! به خورد خلقالله میدادند... و این روش مبارک تاکنون ادامه دارد.
اما اینکه چرا اینگونه است و چرا نباید زنان را در استادیومها ببینیم؟! بخش دوم این سوال همان جوابی است که نداشتم و فکر میکردم چرا باید تصاویر بسیاری از خانمها صرف خاطر اینکه زن هستند سانسور شود. خب علت واضح است. حضور زنان در استادیومهای فوتبال در جامعه ما ممنوع است و بهنظرم این سانسورها از زمانی شروع شد که کمکم بحث احتمالی حضور خانمها در زمین فوتبال مطرح شد و هرچه این بحث داغ تر شد، دامنه سانسور مسابقات فوتبال و سختگیری روی نمایش صحنههای حاوی این انسان ممنوعه! بیشتر شد. البته گاهگداری صحنههایی بسیار بیخطر! از بعضی خانمها نشان داده میشود که یا از دستشان در میرود و یا با این هدف صورت میگیرد که علت اصلی این نوع سانسور را صرفا حذف صحنههای مغایر با شئونات مملکت نشان دهند. اما اگر مسابقه اصلی را دیدهاید نیک آگاهید بخش بزرگ صحنههای حذف شده ابدا تضادی با قوانین جاری و عرف اسلامی ندارد!
ضمنا خندهدارترین سانسور تصاویر زنان در یورو2008 و در کل مسابقات پخش شده از تلویزیون مربوط به تماشاگران محجبه ترکیه بود که با دقت تمام بریده شدند تا مبادا باز هم فریاد اعتراض زنان گوشهای سنگینشان را بیازارد که ببینید حتی در قلب اروپا هم میشود با حجاب کامل و با آرامش مسابقه فوتبال تماشا کرد، پس چرا نباید این اتفاق اینجا بیفتد و ما هم میخواهیم و اینها...!
بخش دیگری از جراحاتی که بر پیکر فیلم یک مسابقه فوتبال وارد میآورند حذف صحنههای مربوط به شادی انسانها و به طور کل انسانهای شاد است. شادیهایی سوای هلهلهها و تشویقهای جمعی.
این نوع سانسور در بازیهای یورو 2008 بیش از همیشه انجام پذیرفت و این مؤید همان حساسیتهای جامعه است که در هر زمینهای بالا بود، تیغ سانسور نیز در آن مورد برانتر خواهد شد.
به همان موازاتی که خواجه حافظ شیرازی در گور به نیکی آگاه و آگاهتر میشود که این سالها چه بر سر این مردم ستمکش می رود و تا چه حدی مردمان این مرز و بوم بلاخیز اسیر غم و رنج و اندوهند، دستورهای حذف صحنههای شادی انسانها در تمام پخشهای سیما بیشتر و بیشتر به اطاق سانسور واصل میشود و اینگونه است که در مسابقات اخیر تمامی صحنه های هلهله تکتماشاچیهای شکار شده توسط دوربین حرفهای میزبان حذف میشوند. این تیغ غمبار سانسور در مسابقه فینال، حتی شادی نیمکت ذخیرههای اسپانیا را هم به کنام خود کشید و بسیاری از تصاویر انسانهای خوشحال روی این نیمکت حذف شد که مورددار ترین آن تنها تکانهای کوچک و نامحسوسی بود که یکی از بازیکنان ذخیره به اندام خود میداد که البته هیچ شباهتی هم به رقص نداشت اما خب... شادی بود دیگر و البته که شادی ممنوع است. همچنان که بیشتر و بیشتر ترانه قدغن با صدای شهریار قنبری در مغزم میخواند سر و ته این پست را -که قرار بود دوخط بزند به حذف رقتبار! (و دور از تمدن و انسانیت) صحنه دست دادن میشاییل بالاک و انگلا مرکل- را میبندم و چند سوال اساسی از تعیینکنندگان سیاست سانسور در سیمای جمهوری اسلامی ایران را میگذارم برای پست بعدی. شما نیز همواره شاد باشید. هرچه بیشتر غمگینتان میخواهند بیشتر شادی کنید. حتی اگر داغ و خون در دل دارید. اگر نمیتوانید اقلا خود را شاد نشان دهید و بخندید حتی اگر دهن کجی باشد! روزگار ناخوش بر شما خوش!
|
__._,_.___ This is a non-political list.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر