مريم مهتدي-سالنامه روزنامه اعتماد : در سال 87 تعداد زيادي از رمان ها و مجموعه داستان ها لغو مجوز شدند؛ آثاري پر مخاطب که برخي از آنها جوايز معتبر ادبي را به دست آوردند که شايد بتوان استقبال وسيع از اين آثار را يکي از دلايل اداره کتاب براي بررسي مجدد آنها دانست. در سال 87 تعداد زيادي از رمان ها و مجموعه داستان ها لغو مجوز شدند؛ آثاري پر مخاطب که برخي از آنها جوايز معتبر ادبي را به دست آوردند که شايد بتوان استقبال وسيع از اين آثار را يکي از دلايل اداره کتاب براي بررسي مجدد آنها دانست. علاوه بر اين نکته، به نظر مي رسد اداره کتاب تصميم دارد اغلب کتاب هاي پر مخاطبي که در دولت پيش مجوز انتشار گرفته اند، مجدداً براي چاپ هاي بعدي بررسي کند. «ده جستار داستان نويسي»، «سالمرگي»، «عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشک...»، «خاطره دلبرکان غمگين من»، «اتاقي از آن خود» و «دل تاريکي» برخي از اين کتاب ها هستند. «ده جستار داستان نويسي»، حسين سناپور در «ده جستار داستان نويسي» بحث هايي مثل داستان گوتيک، چگونگي شيء شدن اجزا و خود داستان، برعکس بودن شيوه روايت با موضوع آن، تعريف نکته هايي مثل گره افکن و گره گشا و نسبت ميان آنها، شيوه همينگوي و مقايسه آن با شيوه کارور با نگاهي جزيي نگر و با زبان ساده بيان شده اند. ده جستار داستان نويسي را نخستين بار نشر چشمه در سال 83 چاپ کرد. حسين سناپور درباره لغو مجوز اين کتاب مي گويد؛ بعد از تمام شدن چاپ دوم اين کتاب، ارشاد مجوز چاپ آن را گرفت و درخواست ناشر براي مجوز چاپ سوم آن تا الان بي جواب مانده. به نظر من اين کتاب چون مجموعه مقالات آموزشي درباره داستان نويسي ا ست، نبايد مشکلي داشته باشد و فکر مي کنم چون اجازه چاپ نخست آن در اين دولت داده نشده، مجوز را لغو کرده اند که دوباره بررسي کنند. اين کار بيهوده يي است و قاعدتاً بايد بنا را بر اعتماد به همکاران شان در دوره قبلي بگذارند اما ظاهراً بنا بر بي اعتمادي است و جز اينکه هزينه يي براي خودشان، ناشر و نويسنده داشته باشد، سودي نخواهد داشت، «سالمرگي»، اصغر الهي سالمرگي روايت خاصي از زندگي و مرگ است که شيوه روايي خاصي دارد. تمام داستان را راوي اول شخصي روايت مي کند اما اين راوي اول شخص مرتب تغيير مي کند و هرکدام از شخصيت هاي داستان، ماجرا را از چشم خود مي بينند و به خواننده منتقل مي کنند. سالمرگي با مرگ شروع مي شود و در يک برش زماني به گذشته و زندگي مي رسد تا دوباره مرگ ديگري آغاز شود و اين دايره هر بار تکرار مي شود. مجوز انتشار اين کتاب نيز در اواخر سال 86 لغو شد که خبر آن در زمان نمايشگاه کتاب سال 87 اعلام شد. «عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشک لغو مجوز انتشار رمان «عقرب روي پله هاي...» بسياري از مخاطبان را شگفت زده کرد. اين رمان روايت شخصي نويسنده از جنگ است که جايزه بهترين رمان اول جايزه گلشيري و جايزه ادبيات متفاوت (واو) را در سال 86 به دست آ ورد. آبکنار در گفت و گوي چندين ماه پيشش با «کارگزاران» در اين باره گفت؛ من شاکي ام. من به عنوان سرباز در دوران خدمت، اجباري به جنگ رفتم و نه داوطلبانه، اما حالا که رفته ام و جنگ را تجربه کرده ام از آنها مي پرسم چرا نمي گذارند روايت فردي خودم را بگويم؟ تجربه ملموسم را. چرا تحمل نداريد روايت شخصي من را بشنويد؟ «عقرب...» نگاه من است به جنگ. بايد حذف شود؟ من در موقعيتي قرار گرفته ام و چيزهايي را ديده ام، آيا بايد وانمود کنم همان هايي را ديده ام که ديگران مي گويند يا ديده اند؟ من نمي توانم دروغ بگويم، «خاطره دلبرکان غمگين من»، گابريل گارسيا مارکز خاطره دلبرکان غمگين من شرح ماجراهاي يک سالي است که طي آن روزنامه نگار سالخورده تلخ ترين عذاب ها را تاب مي آورد تا به دلپذيرترين شادکامي ها برسد و عشق ناب و پاک و بي چشمداشت را به مثابه والاترين موهبت کهنسالي از آن خود کند. مارکز نوشتن اين کتاب را در مه 2004 به پايان رسانده که نشر نيلوفر آن را با ترجمه کاوه مير عباسي منتشر کرد و استقبال از آن به حدي بود که در چند هفته نزديک پنج هزار نسخه از آن فروش رفت. آخرين رمان مارکز به فاصله کوتاهي از انتشار نخستين چاپش، لغو مجوز شد و همين اتفاق در آن زمان حاشيه هاي زيادي به دنبال داشت. «اتاقي از آن خود»، ويرجينيا وولف، ترجمه صفورا نور بخش ويرجينيا وولف به خاطر نوشتن مقاله داستاني «اتاقي از آن خود» تبديل به يکي از مهم ترين فمينيست هاي قرن بيستم شد. او معتقد بود هر زن براي نوشتن احتياج به يک اتاق و 500 پوند درآمد ماهانه دارد تا بتواند با خيال راحت بنويسد. وولف در اين کتاب زندگي خود را از گذشته تا حال روايت مي کند و حقوق زن هاي امروزي را به آنها يادآوري مي کند؛ حقوق ساده يي که گاه فراموش مي شوند. او در اين کتاب تاريخ ادبيات زنان، تاثير و سبک ارزش هاي مردانه در نوشته هاي زنان و خشم و نفرت و مخاطرات آن را بررسي مي کند. اتاقي از آن خود، با نثري مدرن با محوريت زن و تبعيض جنسيتي روايت مي شود. اين کتاب که نشر نيلوفر آن را منتشر کرده، بعد از به پايان رسيدن چاپ سومش، مجوز انتشارش لغو شد. «دل تاريکي»، جوزف کنراد، ترجمه صالح حسيني جوزف کنراد نويسنده لهستاني به اعتقاد برخي منتقدان پدر رمان نويسي قرن بيستم در انگلستان به حساب مي آيد. دل تاريکي رماني ماندگار است که در تمام اين سال ها کارگردان هاي بسياري در فکر اقتباس از آن بوده اند. اين رمان سرشار از توصيف هاي زيباست که در کنار احساس هاي ناب انساني که در آن وجود دارد، خواننده را با خود همراه مي کند. مجوز انتشار اين کتاب نيز همزمان با اتمام چاپ سوم آن باطل شد. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر