کدام زرتشت: انديشه ورز يا پيام آور؟
فرارسيدن ششم فروردين، زادروز خيالی (تصوری، قراردادی اما بجا و خجسته) ی زرتشت، يکی از شخصيت های افسانه ای شده و جهانگير ايرانزمين، فرصتی يگانه را برای پرداختن به برخی از نکات قابل بررسی فراهم می سازد که من نيز می خواهم مقالهء اين هفته ام را به چند نظر گذرا در همين زمينه اختصاص دهم؛ بی آنکه مدعی باشم «زرتشت شناس» ام و نيز بی آنکه قصدم طرح مسائل مربوط به نوانديشی های مذهبی باشد؛ چرا که نوانديشی مذهبی کار اهل مذهب است، کار مؤمنان به عالم غيب، واقعی بودن رسالت و پيامبری و وجود داشتن کلام قدسی و هدايت آسمانی؛ و من ـ خوشبختانه يا بدبختانه ـ مدت هاست که از اين همه بکلی بری شده ام. پس، آنچه که مطرح می کنم صرفاً نگاهی است پديدارشناسانه و جامعه شناختی به آنچه که می توان «معمای زرتشت» خواند ـ «معما» بدان خاطر که دربارهء اين چهرهء تاريخی / افسانه ای که حدود 3500 سال پيش در خراسان بزرگ می زيسته (و من نيز با آنها که معتقدند «مزار شريف» در افغانستان آرامگاه اوست هم عقيده هستم) حرف ها و حديث های گوناگون و متضادی مطرح می شود
http://www.newsecularism.com/
برای من نيز زرتشت يک پيام آور است، اما نه آن پستچی آورندهء نامه ای از اعماق کهکشان عالم غيب، که بازگويندهء پيام های ريشه کرده در انديشه هائی آگاهانه و برآمده از اندورنهء تحول يابنده و دگرديسی پذير ذهن انسانی خويش. او پيام آور گوهر خردمدار وجود انسان منتشر است، برای انسان های منفردی که ـ اگر بخواهند ـ می توانند به مدد گوهر بالقوه ای که جهان در جانشان نهاده، خود را مرکز هستی ببينند، کرامت بی بديل خويش را درک کنند، و عليه همهء بت های ذهنی انسان ظلوماً جهولا برخاسته و، در اين راستا، به آزادی خويش و ساختن بهشتی بر خاک واصل شوند. اين آفتابی است که ـ در ميان ابرهای سوء تفاهم های ساخته شده به دست مذهب سازان و دينکاران ـ آتش انديشهء زرتشت را همچنان زنده، روشنائی بخش و گرما آفرين نگاه داشته است.
Yahoo! Canada Toolbar : Search from anywhere on the web and bookmark your favourite sites. Download it now!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر