کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

[farsibooks] بحث انجیل و ادعای قران-بخش چهارم

 


http://negahedigar1.blogfa.com/post-540.aspx 



بحث انجیل و ادعای قران-بخش چهارم

 مروری بر ادعاهای مطرح شده و سوالات پاسخ داده نشده

 

گرچه مایل بودم که مبادی مطرح شده در مبحث آیه 6 سوره صف بررسی شود سپس دریچه های جدید گشوده شود ولی به دلیل اینکه هنوز پاسخی از طرف جناب تهرانی یا سایر دوستان و همراهان مسلمان ارسال و نصب نشده و با وجودی که مدتی از نصب آخرین نوشتارم گذشته است بر ان شدم تا این نوشتار را که جمع بندی است بر انچه که تاکنون از طرف جناب تهرانی ادعا شده و سوالاتی که مطرح شده و از طرف ایشان تا کنون بی پاسخ مانده است را برای نصب ارسال کنم.و بخش بعدی را با اندکی تاخیر می فرستم تا اگراز طرف  دوستان در این مدت تحقیقاتی صورت گرفته نیز ارسال گردد تا ما نیز بهره مند شویم.

قبل از شروع متذکر می گردد آنچه در این مقالات مطرح می شوداشاره و اثبات یک اشتباه و غلط در قران  نیست بلکه بررسی بی طرفانه و عقلانی آیه 6 سوره صف می باشد و قطعا هر نتیجه ای که از چنین گفتگویی در پایان بدست آید قابل تامل خواهد بود.

همانطور که قبلا هم گفته ام توضیح چنین مواردی در آیین بهایی برای بهاییان بسیار اسان است ولی از انجا که جناب تهرانی و سایر همراهان مسلمان وبلاگ چنین دیدگاهی ندارند اذا با همان معیار عقلی و کلامی و قرانی و نقلی اسلامی گفتگو را ادامه خواهیم داد. البته با نگاهی کاملا بی طرفانه و استدلالی .

 

طبیعتا اگر در نوشتارهایی که از این پس می اید از آثار امری بهایی استفاده نمودم به دلیل استناد به انها به عنوان یک دلیل برای اثبات ادعاهایم نمی باشد بلکه هدف تنویر افکار دوستان غیر بهایی  برای اطلاع از دیدگاه بهاییان راجع به موضوعات و بیاناتی است که جناب تهرانی از دیانت بهایی نقل می کنند و آنها را به عنوان یک دلیل برای بهاییان ارایه می دهند.در پیش فرض ذهنی و باورهای هر بهایی حقیقت مهمی وجود دارد که در ادیان دیگر نیست و آن حقیت " عالم امر" می باشد که مافوق عالم خلق و بشریت است . در ایین بهایی کلام مظهر ظهور خود معیار حق است که سخنان و معیارهای دیگر باید با ان سنجیده شود نه اینکه برای اثبات کلامی که مظاهر ظهور فرموده اند  دلیل و حجت بیاوریم.اگر تا کنون مباحث کلامی در ایین بهایی رواج داشته به دلیل جبر تاریخی است که این ایین برای دفاع از خود در برابر پیروان دیگر ادیان وپاسخ به  ردیه های انان داشته است. و قطعا چنین مباحثی مابین خود بهاییان جایگاهی ندارد و در اینده هم نخواهد داشت. به امید خدا شاید در مقاله جداگانه مفصلا به این موضوع بپردازم.

منظور از طرح چنین مطلبی این بود که اگر قرار است در مورد چنین موضوعی که در حال گفتگو هستیم بیاناتی از دیانت بهایی به عنوان حجت و دلیل برای شنونده بهایی( نه برای گوینده غیر بهایی) ذکر گردد باید از دیدگاه و چارچوب امری به ان نگریست و برداشت احبا را نسبت به ان داشت نه برداشت گوینده غیر بهایی را. برای مثال از دیدگاه بهاییان بسیاری از آیات قرانی استعاره و یا تشبیه به مساله دیگری غیر از انچه در ظاهر می نماید می باشد . مصداق چنین مسایلی قیامت و یا مساله طول عمر میباشد.گرچه گاهی جمال مبارک و یا سایر طلعات مقدسه بهایی ایات و روایات را به همان گونه که میباشند مورد استناد قرار می دهند ولی هر فرد بهایی به روشنی مفهوم در پس آیه یا روایت را متوجه میشود بدون اینکه برای او سوالی ایجاد شود.طبیعتا در چنین موردی توضیح همه پیش فرضهایی که بهاییان پذیرفته اند برای گوینده و قبول ان از طرف وی کاری اسان نخواهد بود.مثلا همه بهاییان میدانند که در این جهان طول عمر غیر عادی محال است و همه بهاییان می دانند که نوح 950 یا 2000 سال عمر نکرده و منظور قران از ذکر چنین طول عمری برای ان نفس مبارکه چیزی غیر از معنای ظاهری می باشد. بهاییان به محدودیتهایی که قوانین علمی برای بشر در این زندگی ایجاد نمو ده اند باور دارند.جمال مبارک در ایقان می فرمایند:

 " و از جمله انبياء نوح بودکه نهصد و پنجاه سال نوحه نمود و عباد را به وادی ايمن روح دعوت فرمود و احدی او را اجابت ننمود.  "  ایقان-4

همه بهاییان می دانند که منظور جمال مبارک در این بیان ذکر طول عمر نوح برای مدت 950 سال نیست و اصلا چنین طول عمری بر حسب سالهای شمسی امکان ندارد.لذا یک گوینده غیر بهایی اگر استناد به طول عمر زیاد بر اساس بیان جمال مبارک بفرماید استدلال وی باطل است. چون احبا بیانات را نه منفردا بلکه مجموعا در نظر می گیرند و توضیح ایاتی این چنینی برای انها به طور جز و یا کلی در جای دیگر اورده شده است و در اینجا شنونده بهایی به راحتی منظور از سخن حضرت بهاءالله را متوجه میشوند.

با این توضیح امیدوارم که چنین مبحثی برای دوستان جا افتاده باشد. لذا بر همین اساس در اولین مقاله راجه به بحث انجیل و ادعای قران نیز گفتم:

گرچه بسیار مایلم که از چارچوب و دیدگاه بهایی این مساله مطرح شود ولی به دلیل متاخر بودن آیین بهایی نسبت به اسلام( و روشن و بدیهی بودن بسیاری مسایل مانند این برای بهاییان) و اینکه مخاطب این مقاله یک فرد محترم مسلمان شیعه میباشد که چارچوب  فکری و استدلالی وی نیز معلوم و مشخص است لذا برای علمی شدن گفتگو با همان دلایل عقلی و قرانی و نقلی اسلامی گفتگو را پیش خواهم برد.گرچه همیشه در نگرش من  این مهم هست که حقیقت این مطلب همان سخن حق است که در کتب بهایی ذکر شده و جلوه دیگری ازآن در قران کریم و سخن ائمه شیعه آمده است".

و بارها نیز متذکر شدم که در این گفتگو استناد به بیانات مقدسه امری جایگاهی ندارد.

حال با این توضیح ابتدا ادعاهای دوست و سرور فاضل جناب تهرانی را مرور کرده و سوالات پاسخ داده نشده را نیم نگاهی می کنیم:

نقل قولهای جناب تهرانی بدون نقد انها

1-شالوده منطق و استدلال جناب تهرانی چنین است که مخاطب قران در آیه 6 سوره صف غیر مومنان نیستند.

-"-نکته مهم اول دقت به مخاطب این آیه قرآن است. در آیه مورد اشاره جناب میلانی، مخاطب، یک مسیحی نیست و این آیه استدلالی در اثبات حقّانیت اسلام برای یک مسیحی نیست بلکه همانطور که از آیات قبلی برمی آید مخاطب خدای متعال در این آیه مومنینی هستند که به حضرت محمد به عنوان فرستاده الاهی ایمان آورده و سخن او را حق می دانند. همانند اِخبار از غیب و آیات بی شمار دیگری در موضوعات مختلف نظیر حکایات انبیاء در قرآن که با این محتوا بیان شده است."

و نظر ایشان نسبت به ایقان هم چنین است :

2-"ایقان کتابی است که برای مخاطب غیر مومن، نگاشته شده است"

هرچند این نظر ایشان میباشد ولی امیدوارم بحث مفصلی راجع به مخاطبان قران و ایقان داشته باشم.

و بر پایه استدلال ایشان ایراد هیچ غیر مسلمانی به یافتن مرجع احمد در جایی غیر از قران وارد نیست .در نقل قول زیر:

3-"این اشکال به صورتیکه جناب میلانی مطرح فرمودند، چه از جانب مسیحی بیان شده باشد و چه از جانب بهائی، منطقی نیست. چرا که در قرآن بیان نشده است که این سخن در انجیل آمده است که بعد سوال شود چرا در نسخه های انجیل چنین چیزی نداریم"

در جمله بالا ایشان به نقل قول جناب میلانی اعتراض می کنند و انرا وارد نمی کنند . اولین گفته کاویان عزیز این چنین بود:

"در قران ادعا شده است که مسیح به ظهور پیامبر بعدی وعده داده و این پیامبر بعدی اسم مبارکش "احمد" خواهد بود. در انجیل چنین چیزی نداریم و مطالعه نسخ ابتدایی و آغازین انجیل ها و انجیلهای دیگر و متون دیگر نیز چنین چیزی را نمی رساند"

البته بدیهی است که اگر بشارتی از حضرت مسیح باشد رد انرا باید در انجیل گرفت نه در قران.ولی منظور جناب تهرانی این است که رد این بشارت را نباید در انجیل گرفت بلکه مومنان انرا در قران یافته اند مانند اخباری که حضرت رسول اکرم از غیب برای مومنان اورده است.اینکه چرا باید حضرت محمد برای مومنانی که به او ایمان اورده اند چنین ایه ای بیاورند مشخص نشده است. قطعا نوعی حجت نیست چون مومنان بهایشان قبلا به وی ایمان اورده اند.

منطق دیگر ایشان چنین است که در ایه مبارکه قرانی و هیچ جای دیگر ذکری نشده که نام حضرت محمد در انجیل احمد است.: 

"-نکته مهم بعدی اینکه در آیه قرآن، اساساً سخن از انجیل نیست. در هیچ کجا ادّعا نشده است که حضرت مسیح در انجیل چنین فرموده است، که آنگاه یک مسیحی و یا هر غیر مسلمان دیگری بگوید این سخن در نسخه های ابتدایی انجیل یافت نشده است. انتقاد بر مبنای ادعا، صحیح است و نه تحمیل پیش فرض ذهنی خود به آیه"

در مورد انجیل هم چنین نظری دارند:

"--هیچ کس ادعا نکرده که انجیل، حاوی تمامی فرمایشات حضرت مسیح است و هر آنچه از دو لب مبارک مسیح خارج شده است در انجیل ثبت است تا بعد به عنوان ملاک سنجش کلام قرآن قرار گیرد"

و راجع به اعتقاد مسیحیان هم فرموده اند:

"کدام مسیحی چنین اعتقادی دارد که تمام بشارات، دانه به دانه توسط حواریون نوشته شده است ضمن آن که هیچ کدام از مسیحیان نیز اناجیل فعلی را دربردارنده تمام فرمایشات حضرت مسیح نمی دانند"

از قضا در این زمینه از یک هم وطن مسیحی دعوت نموده ام که وارد چنین گفتگویی شود تا نظر یک مسیحی را هم راجع به انجیل بدانیم.و اینکه نظر جناب تهرانی ایا با نظر مسیحیان یکی است؟ امیدوارم دعوت را پذیرا باشد. در غیر این صورت دوستان را به گفتگویی که بین حقیر و ایشان در وبلاگ ان دوست محترم در حال انجام است ارجاع میدهم.

و در پایان مقاله آخرشان هم متذکر شدند که برداشت شخصی ما از قران نمی تواند ملاک باشد بلکه معیار باید کلام مبینین معرفی شده از حضرت رسول اکرم باشد.:

"مثلا اینکه فهم و برداشت ما از قرآن چگونه است و آیا ملاک برداشت های ما، نظرات شخصی است یا بیانات مبیّنین قرآن که توسط پیامبر اکرم معرفی شده اند و یا اینکه جایگاه طلعات مقدسه بهائی در تاویل و تفسیر قرآن کجاست و نیز موضوعات مهم دیگر"

مخلص تمام ادعاهای  جناب تهرانی همین بود که اورده شد.

 

 

دوست عزیز جناب کاویان هم طی مقاله ای عالی و خواندنی نکاتی پیرامون مبحث نوشتند که خوانندگان محترم می توانند در ادرس زیر انرا مطالعه کنند و من هم در طی مقالات بعدی از بسیاری از نکات مطروحه ان استفاده خواهم نمودولایه های مطرح شده در انرا کنار خواهم زد.لذا از ایشان هم زمینه تشکر میکنم.

http://www.negahedigar1.blogfa.com/post-489.aspx

 

و سوالات مطروحه بی پاسخ مانده من  هم چنین بود :

1-جناب تهرانی می فرمایند منظور قران از ایه 6 سوره صف اشاره به وجود نام احمد در انجیل نیست.اگر چه همه مسلمانان اعم و شیعه و سنی خلاف جناب تهرانی فکر می کنند و به دنبال مصداقی انجیلی برای این ایه هستند خواستم نظر جناب تهرانی راجع به این آیه را بدانم؟

البته ایشان به طور پراکنده و غیرواضح پاسخی نامفهوم داده اند ولی جواب محکم و متقنی از خود نداده اند که بگویند نظر قطعی من چنین است.نظر جناب تهرانی این بوده که منظور قران در این ایه اشاره به وجود نام احمد در انجیل نیست.و این سخنی از غیب توسط پیامبر برای مومنان است.

2-در مقاله زیر در نکته و سوال اول با دلایل قرانی برای ایشان استدلال نمودم که لزوما خطاب ایه مومنین نیستند بلکه همه خوانندگان قران می باشند.پس مرجع تاریخی این بشارت کجاست؟در انجیل یا متون دیگر باید مرجعی برای ان باشد.

http://www.negahedigar1.blogfa.com/post-487.aspx

 

 

3-در مقاله فوق سوال نمودم که به فرض ایه قران خبری از غیب باشد دنباله ایه بر بنای خبری که از غیب است مدعی است که قوم یهود در زمان حضرت محمد نافرمانی نموده اند.خوب سوال این است که ایا یهودیان باید از اخبار غیب که به حضرت رسول اکرم می رسیده مطلع باشند؟

 

 

4-اگر مخاطب ایه به فرض جناب تهرانی  مومنین به حضرت رسول باشند که به انها یک خبر غیبی و نه یک واقعه تاریخی گفته می شود نباید بر مبنای خبر غیبی ادعای دانستن ان توسط غیر مسلمانان وجود داشته باشد. قران ادعا دارد که یهود باید انرا می دانسته و با علم به ان از حضرت محمد و قران پیروی می کردند . با توجه به اینکه معیار حقیقت برای مسلمانان کلام الاهی است نه فرضیه جناب تهرانی اذا فرض علی عزیزبرای مومنان به حضرت رسول اکرم باطل است و وارد نیست و سخن قران که کلام الاهی است معیار است. لذا باید قرینه تاریخی برای ایه وجود داشته باشد یعنی بشارت به احمد توسط حضرت مسیح  باید در جایی موجود باشد.این بشارت توسط مسیح کجا ذکر شده؟این سوالی است که مسلمانان باید به ان پاسخ دهند.

 

 

5-سوال دیگر در همان مقاله راجع به اوردن دلیل از دیانت بهایی بود که اجمالا در ابتدا به ان پرداختم و امید است دوستان رعایت بفرمایند تا خود انان دچار تضاد نشوند در غیر این صورت باید بتوانند تضادی که برای انان ایجاد می شود را پاسخگو باشند.

 

6-در سوال بعدی روایتی از متون اسلامی از امام محمد باقر ذکر کردم که در ان فرموده بودند :

 "نام حضرت رسول در ... انجیل احمد "

در حال که علی عزیز فرموده بودند :

: در هیچ کجا ادّعا نشده است که حضرت مسیح "در انجیل "چنین فرموده است، که آنگاه یک مسیحی و یا هر غیر مسلمان دیگری بگوید این سخن در نسخه های ابتدایی انجیل یافت نشده است"

لااقل در منابع اسلامی نام حضرت محمد در انجیل احمد ذکر شده است.چه پاسخی برای این دارند؟ ایا منظور امام محمد باقر ایه 6 سوره صف می باشند؟ ایشان از کدام انجیل صحبت می فرمایند؟ همان انجیلی که قران انرا تایید نموده است؟

 

 

8-قران انجیل را تایید می کند و جناب تهرانی در دلیلی از حضرت ولی امرالله تنها قران را در میان کتب اسمانی پیشین از"  هرگونه تصرّف و تبدّل مصون و محفوظ "می دانند. البته استناد ایشان به این بیان برای تایید سخن قبلی خودشان بوده که گفته بودند :

 

"--هیچ کس ادعا نکرده که انجیل، حاوی تمامی فرمایشات حضرت مسیح است و هر آنچه از دو لب مبارک مسیح خارج شده است در انجیل ثبت است تا بعد به عنوان ملاک سنجش کلام قرآن قرار گیرد"

 

ولی از طرفی این باور ایشان که برای تایید ان به بیان حضرت ولی امرالله متمسک جسته اند در تضاد با آموزه های قرانی است. برای مثال قران می فرماید:

" يا ايها الذين اوتوا الكتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معكم" نسا 47

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم -و تصدیق کنندۀ آنچه که  با شماست - ايمان بياوريد

 

 

البته نظیر چنین ایاتی بسیار است و من خوانندگان را به مقاله وزین جناب کاویان در ادرس زیر ارجاع می دهم.

http://www.negahedigar1.blogfa.com/post-489.aspx

 

 

در نهایت منتظر ارائه پاسخی از طرف دوستان مسلمان و دوست فاضل عزیز جناب تهرانی هستیم . این مبحث گفتنی های بسیاری دارد که به امید حق در ادامه به ان خواهیم پرداخت.

__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ