کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

[farsibooks] عنقا شكار كس نشود دام باز چين

 


http://www.negah2.info/articles/2010-01-29-12-31-21


عنقا شكار كس نشود دام باز چين
نوشته شده توسط رزیتا
۰۹ بهمن ۱۳۸۸

عنقا شكار كس نشود دام باز چين

وخشور ایران

بالاخره، نظام جمهوری اسلامی، درمانده و سرگردان، که نداند ره به کجا ببرد و تیغ برّندهء کند شده‌اش را چگونه در مورد بهائیان به کار ببرد، و چسان این گروه بی‎دفاع را، که علیرغم تمامی فشارها هیچ خطایی نکرده و هیچگونه واکنش خشنی در مقابل آن همه بلاهایی که حدّاقل مدّت سی سال از این نظام دیده، از خود نشان نداده و التماس رژیم نکرده و از اصول اساسی خود روی برنگردانده و همچنان استوار و محکم در سبیل مستقیم خدمت به حق و خلق پیش رفته است، از پای درآورد، دست به ابزاری زنگ‎زده و پوسیده زده و گروهی جوان مظلوم را، در زیر فشار طاقت‎فرسا، که به قول سردار قاسمی، ظرف بیست روز کاری می‎کنند که هرچه بخواهند اعتراف خواهی کرد، به خیال خود وادار به اعتراف به کارهای نکرده نمود و گویی فتح خیبر کرده از سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت؛ نمایشی که نه سبب فخر آنها و ذلّت بهائیان، بلکه نشانی از زبونی جمهوری اسلامی و فیروزی بهائیان داشت.

این قبیل امور را حضرت بهاءالله سالها قبل پیش‎بینی فرموده و بهائیان را هدایت نموده‎اند که چنانچه امثال شما به این قبیل امور قبیحه مبادرت نمودید، وظیفهء بهائیان چیست و چه باید بکنند. ایشان صریحاً می‎فرمایند، "نفوسی که فی سبیل‎الله بلایا دیده‎اند و شماتت غافلین را شنیده‎اند و در سجن رفته‎اند و از وجوه مکروهه آثار قهر و غضب مشاهده نموده‎اند، بر جمیع لازم ذکر ایشان و احترام ایشان. اگر از بعضی هم امری غیرموافق در سجن ظاهر، باید از برای ایشان استغفار نمود. چه که در بلایا و رزایا بعضی به حال خود باقی نه؛ البتّه خطا واقع می‎شود، ولکن اِنّ ربَّنا لَهُوَ الغفور الکریم و انّه هو الغفّار الستّار المشفق العطوف الرّحیم" (مجموعه الواح خطّ عندلیب، ص219).

تصوّر نفرمایید که با این قبیل اعترافات، شأن و منزلت جامعهء بهائی نابود گردد و حیثیتش لکّه‎دار شود، چه که بعد از سالها که، به عنایت شما، جامعهء بهائی ایران زیر ذرّه‎بین ابناء وطن بوده، همگان دریافته‎اند که بهائیان اهل آشوب و جنجال نیستند و آنچه که شما را وادار نموده به این عمل ننگین دست بزنید، زدن دو نشان با یک تیر است؛ اوّل فرافکنی است که لابد باید ناتوانی خویش از اداره مُلک و ملّت را به گروهی نسبت دهید که بی‏دفاع است و قصور خویش را متوجّه دیگران سازید و دیگر آن که جامعهء بهائی را که تا به حال نتوانسته‎اید متزلزلش سازید، به نوعی لرزه بر اندامش اندازید و از میدان بیرونش کنید. زهی تصوّر باطل که از شما بروز نماید. این قبیل امور شاید در بدایت انقلاب سبب میشد هم‎وطنانی که از شیم و اخلاق بهائیان آگاهی نداشتند سخن شما را باور کنند امّا اینک که روحیه و خُلق و خوی آنها برای همگان مشهود و معلوم است، دیگر جز ریختن مابقی آبروی خودتان نتیجه‎ای نخواهد داشت.

آیا نشنیده‎اید آن داستان را که "چون سلطان محمّد عثمانی قسطنطنيّه را محاصره نمود شخصی از وزراء قيصر بر شخصی از علمای مسيحی در شهر وارد شد ملاحظه نمود كه آن عالم به نوشتن و نگاشتن مشغول؛ سؤال نمود كه به چه مشغولی؟ گفت مشغول به رد نوشتن بر حضرت رسول و بر قرآن. آن وزير قيصر متغيّر شده از شدّت حدّت طپانچه بر گوش آن عالِم زد كه دير خبر شدی؛ وقتي كه عَلَم مُبين آن شخص در حجاز و يثرب بود لازم بود كه ردّ بنويسيد؛ حال كه آن عَلَم اعظم پرچمش پشت دروازهء قسطنطنيّه موج مي‌زند و بانگ كوس نبوّتش گوش شرق و غرب را پر كرده و انوار عزّتش چشم عالم را خيره نموده مشغول رد نوشتن شدهايد؟ بر خيز درمانی به جهت درد خود بجوئيد و مرهمی به جهت زخم درون خويش بيابيد و راه فراری تحرّی نمائيد كه آن كوكب شمس مُضیء شد و آن سراج بدر منير گشت؛ ما چاره جز قبول جزيه نداريم عنقا شكار كس نشود دام باز چين."

جالب آن که چون اعترافات سه تن از بهائیان از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، در میان انبوه اعترافات دیگران بود و گویای آن که هیچ گناهی مرتکب نشده‎اند مگر آن که به تماشای تظاهرات رفته‌اند و یا بیت‎العدل اعظم اجازهء شرکت در انتخابات داده‎اند یا یکی از اصول اساسی‌شان عدم مداخله در امور سیاسیه است و بس. ندانم که کدامین اینها گناه است و شرکت در اغتشاشات محسوب. از آن جالب‎تر آن که قبل از آن که این قبیل اعترافات تهیّه و پخش شود، یکی از خبرگزاری‎ها هشدار داد که چنین اقدامی در شرف وقوع است و روزنامه‌ای معلوم‌الحال عکس‎العمل نشان داده آن را "فرار به جلو" لقب داد، حال آن که خوب می‎دانست که قرار است تحت چه فشارهایی چه نوشتارهایی به دست آنها بدهند، یا مانند گویندگان اخبارشان، در کنار دوربین بگذارند که اینان بخوانند و گویی از خود می‎گویند.

اهل بهاء را شیم مرضیه آن که با این قبیل اعمال نه اعتمادشان به یکدیگر زائل شود، نه از شأن و مقامشان نزد خلق کاسته شود و نه واکنشی خشن از خویشتن نشان دهند. بلکه، با این قبیل دسیسه‎های ننگین، بیش از پیش می‎دانند که چون حقند با آنها مخالفت می‏شود، چون در نهایت استحکام ایستاده‎اند، از راه توطئه به سویشان می‌آیند، و چون از به زانو در آوردنشان عاجز مانده‎اند، اینگونه حرکات مذبوحانه از خویشتن بروز می‎دهند. حافظ چه نیکو می‏سراید:

عنقا شکار کس نشود دام بازچین

کآنجا همیشه باد به دست است دام را

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ