جناب درویش علی
اینها مظلومنمایی و دروغ و افترا نیست؛ من ۲۵ سال دارم، وقتی در یزد در
مقطع راهنمایی تحصیل میکردم، در کلاس دو بهایی داشتیم. همهٔ دبیرها جز
دبیر ادبیات با فحش و ناسزا این دو را از کلاس درس بیرون میانداختند و
مسخره میکردتد و این دو دوستم نیز فردا دوباره سر کلاس حاضر میشدند و هر
روز همان آش و همان کاسه.
البته من با فحش و ناسزا و مسخره کردن مشکلی ندارم مشکلم ۲ چیز است:
۱. اگر قرار است آزادی بیقید و شرط بیان وجود داشته باشد، بهاییان نیز
باید آزاد باشند تا از خود دفاع کنند و یا آنها هم در جواب فحش و ناسزا
بگویند و مسلمانان زا مسخره کنند
۲. معلم حق ندارد شاگردی را بخاطر عقایدش از کلاس بیرون بیاندازد
من آتهئیست، کافر، ملحد و زندیق و مرتد هستم و به دلیل دشمنی با اسلام از
عنفوان کودکی (من در خانوادهای کمونیست و آتهئیست به دنیا آمدهام)،
بهائی شدهام تا اگر مسلمانی بگوید منتظر ظهور امام زمان (مج) است، بگویم
امام زمان حضرت باب (ع) است که قبلاً ۱۰۰ و اندی سال پیش ظهور کردهاست. و
هر گاه بگوید محمد خاتم الانبیا است، بگویم خیر، خاتم الانبیا همانا حضرت
بهاء الله است و پس از ایشان نیز پیامبرانی خواهند آمد.
-- فریبرز حصارکی
On Fri, 2009-03-13 at 11:16 +0530, ali allah wrote:
من با اینکه مخالف جمهوری اسلامی هستم و این نظام را اشعالگر و آدم کش می
دانم نوشته های این خانم بهایی را در مورد رفتار معلمان و مدیر مدرسه باور
نمی کنم . به نظر می رسد بهایی یان برای مظلوم جلوه دادن خود به داستان
پردازی پرداخته اند همانگونه که در زمان کودکی ما مسلمانان یهودیان را به
خوردن خون بچه ها متهم می کردند. اگر این موضوع درست بود لااقل من که با
خانواده های فرهنگی رفت و آمد داشتم باید می شنیدم یا دروستان بهایی ام
برایم آنرا نقل می کردند. البته ممکن بود یک معلم متعصب نادان چنین کاری را
در کلاس خود انجام دهد اما با افشاء آن سایر معلمان رفتار غلط را به وی
گوشزد می کردند تا اینگونه رفتار ها متوقف شود.امیدوارم هموطنان بهایی
اینگونه رفتار های زشت را که در ذهن خود پدید می آورند به جامعه ایرانی
نسبت ندهند و از طریق نشر دروغ به مظلوم نمایی نپردازند. شاد و زنده
باشید
درویش علی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر