کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

Re: [farsibooks] نوشته ای به مناسبت 8 مارس


دست آوردهای زنان کارگر و زحمتکش را به "یغماگران جنایتکار بورژوا" پیشکش نکنید!

  

هنوز حافظه های تاریخی  مدد میکند تا بیاد آورد که وزیر امورخارجه اسراییل خانم تی زیپی لیونی، هیتلر صهیونیسم و مزدور امپریالیسم،  کودک کُش معروف ، همان " زن" جنایتکاری ست که سوای قتل عام بیش از 2000 فلسطینی محروم و ستمدیده در عرض دوهفته که  از این تعداد 300 کودک از طبقه کارگر و محروم فلسطین بودند که بر اثر شلیک مستقیم گلوله به آنها(1)، حملات هوایی، و نیز پرتاپ بمب های فسفری کشته شدند که بیش از 20 نوزاد (2)، از خانواده ی کارگر و زحمتکش فلسطین، نیز بر اثر نرسیدن " اکسیژن" در دقایق اولیه تولد و نبود آمبولانس برای حمل نوزاد به بیمارستان و مراقیت های لازم جان خود را از دست دادند، شایان ذکر اینکه تنها در 24 چهارساعت اول حمله اسراییل به غزه سه نوزاد بر اثر همین مشکل جان خود را از دست دادند. نکته بسیار حائز اهمیت دیگر این است که، خانم زیپی لیونی، که هیتلر روسیاه را با زیرپا گذاشتن قوانین جنگ کنوانسیون ژنو  روسفید کرده است تحت لوای " مبارزه با تروریسم" با قلدری و ددمنشی به مراتب از هیتلر بدتر اظهار میدارد که بازهم این جنایات را چنانچه لازم باشد " تکرار و تکرار و تکرار" (3)خواهد کرد!

 قبل از اینکه به جنایات بیشتر " زنان" بورژوا که در پست های مختلف شغلی برای پیشبرد سیاست های استثمارگرانه ی امپریالیست ها باعث کشتار، تجاوز به دختران و زنان محروم و ستمدیده ، و خانمانسوزی طبقه کارگر در سراسر دنیا شده اند و  روزگار را بر استثمارشوندگان سیاه تر کرده اند، پرداخته شود، از نیروهای مبارزی که اینروز ها روز جهانی زنان کارگر و زحمتکش را به " تمامی" زنان، " تبریک" میگویند، و خود را صدای زنان کارگر و زحتمکش تعریف میکنند پرسیده شود، چه وجه مشترک  اقتصادی

و سیاسی بین این دو طبقه ( طبقه ی کارگر و بورژوازی) وجود دارد که باید هشت مارس، روز جهانی زنان کارگر و زحمتکش، روزی که زنان کارگر و زحمتکش آنرا بنیان گذاری کرده اند، تا از اینطریق از بیشتر به یغما بردن دسترنجشان توسط بورژوازی ریاکار و جنایتکار و کثیف جلوگیری نمایند، را به تمام زنان، تبریک گفت؟ آیا حقوق سیاسی بین این دو طبقه، بورژوا و کارگر، به یک مفهوم است؟ آیا مبارزه برای " آزادی" برای این دو طبقه به یک مفهوم است؟ آیا " رهایی" برای این دوطبقه به یک مفهوم است؟

"برای زنان بورژوا ، حقوق سیاسی بسادگی به این مفهوم است که خودشان را مجاز بدانند که در دنیایی که بر مبنای استثمارتوده زحمتکش پایه ریزی شده،  اموراتشان  را راحت تر و مصون تر به پیش برند. در حالی که ، برای زنان کارگر، حقوق سیاسی تنها یک گام در امتداد راهی سخت و دشوار می باشد که منجر به حا کمیت نیروی کار می گردد.... مسیر مبارزاتی زنان کارگر و بورژواهای طرفدار حق رأی، مدتها قبل ازهم جدا شده اند.   در حقیقت ، جریان زندگی، ما بین اهد اف و افقها ی مبا رزا تی این دو، تفا وت بسیار بزرگی قرار داده است. اختلافها ی بسیارعظیمی مابین منافع یک زن کارگر  و منافع یک خا نم  مالک وجود دارد ، بین یک خدمتکا ر و کسی که اربا ب او میباشد تضادها ی بسیار بزرگی نهفته است .....  هیچگونه همسوئی ؛ هیچ نقطه تلاقی و هیچگونه امکان آشتی بین این دو ، نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته با شد . ": کولنتای(4)  

آیا این تبریک گفتن به تمام زنان، به معنی " حراج" کردن دست آوردهای زنان مبارز محرومی نیست که در کارخانه های نساجی با ساعات کار طولانی و دست مزدهای ناچیز، در غیر انسانی ترین شرایط کاری، از جمله شرایط محیط کار با امراض سیل و رماتیسم در لابلای چرخ دندانه های لاشخور ها با مرگ زود رس زندگی شان با دنیایی مملو از " محرومیت" بپایان میرسید؟

و اما لیست زنان بورژوایی که چه از طریق جنایات جنگی شان در پست های دولتی که برعهده داشتند بر زنان  ستمدیده ی کارگر و زحمتکش و سایر اعضای خانواده ی کارگران اعمال کرده اند و چه از طریق مشروط کردن کمک های مالی دولتهای غارتگرشان به کشورهای تحت سلطه ی امپریالیسم در جهت بهبود وضعیت بهداشتی زنان و جلوگیری از بارداری های ناخواسته و عدم گسترش بیماری نابود کننده ی ایدز، به ترویج و اشاعه دین برای ممنوعیت هر چه بیشتر " سقط جنین" !

 اما قصد این نوشته سیاه کردن برگهای کاغذ با اسامی زنان  ریاکار و جنایتکار بورژوا نیست! که مگر هیچ کمونیست راستینی میتواند فرح دیبا کسی که از غارت و چپاول دسترنج کارگران و زحمتکشان زندگی مصرفی بورژوایی خود را ادامه میدهد، و ریاکارانه " او هم" پرچمدار هشت مارس روز جهانی زنان کارگر و زحمتکش شده است، را بعنوان " زن دلسوز" برای مطالبات برحق زنان کارگر به رسمیت بشناسد؟ و یا اصولا حقوق این زن غارتگر و استثمارگر که ترجیح میدهد برای رسیدن به " ارث" ، " عنوان" و " القاب" پوچ و توخالی توسط سرمایه داری و ارتجاع مورد تحقیر قرار بگیرد با حقوق زن کارگر استثمارشوند " برابراست؟ اگر چنین بود که رژیم پهلوی، همان مزدور امپریالیسم که فرح دیبا " ملکه" مفت خور و زالو صفت آن بود  سرنگون نمیشد و به زباله دانی تاریخ پرتاب نمی گردید!صد البته هستند کسانی که خود را ریاکارانه  " کمونیست" ،ریاکارانه " شورشی" ،ریاکارانه " آزادیخواه و برابری طلب" نامیده (باور کنید اگر از اینها که از واژه " آزادیخواه و برابری طلب" استفاده میکنند معنای "علمی و حقوقی" آنرا سوال کنید در گِل مانده شروع به سفسطه بازی میکنند) و تمامی زنان را به زیر پرچم زنان کارگر و زحمتکش برای مبارزه" آزادیخواهی و برابری طلبی" دعوت میکنند! وقتی که به برنامه و پلتفرم  و به ویژه " مواضع سیاسی" رهبران اینان البته از یک دیدگاه مارکسیستی نظر میافکنید، متوجه میشوید که اینان " دورغگویان، بی شرمان، و منتظر به خدمتان به امپریالیسمی بیش ی نیستند که بعضا از نام " کارگر" و اتلاق آن به جریان خود کمونیست نامیده شان هم برای پیشبرد اهداف کثیف خود استفاده میکنند و ماهیت سیاسی شان چیزی جز حمایت از اهداف شوم، خطرناک، مرتجعانه  امپریالیست های ددمنش نیست.

 

ناآگاهان، افرادی که تاریخ را یا نمیخوانند و یا اگر هم بخوانند آن " سطر" از تاریخ را از بر میکنند که بخواهند نظرات انحرافی خود را به ناآگاه تر از خود حقنه کنند، برای اینکه از غافله ی حرکت در جنبش زنان عقب نیفتاده باشند نیز همنوا با مرتجعین در لباس " خود کمونیست خوانده ها"، اسلام سیاسی و یا استبداد دینی را عامل بی حقوقی زنان در ایران میدانند!چنین به نظر میرسد که این نادان ها با سرمایه داری گندیده که یکی از ابزار سرکوبش چماق دین است مشکلی ندارند! و البته اینان از واژه " زنان" بدبن سبب استفاده  میکنند تا بدین طریق حقوق همه ی زنان از طبقات و اقشار مختلف را در یک کاسه ریخته و با ریاکاری پرچم زنان بورژوای غارتگر را بدست زنان کارگر بدهند تا بر سر" اولویت " های زنان بورژوا مبارزه خود را به پیش برد و جاده ی استثمار را برای زالوها هموارتر سازند!

اینان، بنا به خصلت ریاکارانه ی طبقه یی که نحت  " سوسیالیسم " از منافع آن دفاع میکنند، حاضرنمیشوند به زن بورژوایی که یا خودش یا پدر، شوهر، برادر و فامیلش تاجر پارچه یا واردکننده پارچه هستند بگوید سوزاندن " حجاب" چاره نابودی ارتجاع سرمایه داری نیست،  شما ابتدا در طی یک اطلاعیه به این تاجران پارچه به واردکنندگان به محتکرین و دلالان انگل هشدار دهید که آنان با همکاری با رژیم مرتجع مزدور به بی حقوقی زنان در " پوشش" اجباری کمک میکنند، از آنان بخواهید که از این همکاری دست بردارند و اگر چنین نکردند آنوقت زنان بورژوا که از " حجاب" شدیدآ بخصوص در فصل " داغ تابستان" در رنج هستند تمام انبارهای پارچه این متجاوزین به حقوق " زنان" را به آتش بکشند! بعد ببینید آیا زنان بورژوا چنین میکنند؟ البته واضح و مبرهن و مسلم است که چنین نمیکنند! چرا که سود سرمایه ی پدر، برادر، و فامیل و

 " نیز خودشان" به خطر می افتد!

آری! این قبیل منحرفین سیاسی بعضا در سخن پراکنی های " آتشین" خود مدام اروپای " متمدن غربی" و کشورهای اسکاندیناوی مثل " سوئد" رابعنوان مثال و الگو ی برابری حقوقی زن و مرد ارائه میدهند، و میگویند که در این کشورها قوانین " مردسالاری" منسوخ و لغو شده است! این اظهارات وقتی از زبان غیرکمونیستها جاری میشود خب، خورده یی بر آنان وارد نیست چرا که اینان یا فمیسنیتهای طرفدار " حق رای" هستند، یا خرده بورژواهایی که در رویای متعفن بورژوا شدن برای مکیدن شیره جان کارگران و زحمتکشان به طولانی تر شدن بقای لاشه ی سرمایه داری کمک میکنند. اما به افرادی که خود را " سوسیالیست" نامیده و این قبیل " الگوهای مسموم" را عرضه میکنند باید گفت: که هرکجا سرمایه داری هست که ارتجاع هم در آنجا هست، هر کجا مالکیت خصوصی زمین و کارخانه هست، هرکجا قدرت سرمایه داری هست قوانین " کهنه" ستم بر زنان و نابرابری آنان با مردان هم هست! اینان از فرط سرمستی زندگی در " اروپای متمدن"، فراموش میکنند که در " اروپای متمدن" هرگاه بخواهند زنان را تحقیر کنند از قوانین مدنی شان که نشآت گرفته از قوانین کنهه ست استفاده کرده و از حساس ترین مسئله برای زن یعنی کنترل بر بدن او شروع میکنند، موضوعی که به سادگی رئیس جمهورها و نخست وزیران برای کسب" آرای" بیشتر آن را مورد استفاده قرار میدهند، موضوع " سقط جنین" حق مسلم و بی چون و چرای زنان! و بالاخره اینان حاضر نیستند اندکی مطالعه کنند تا آگاه شوند که چند صدسال مبارزات روشنفکران و طبقه ی کارگر در اروپا بود که دست آوردهای اجتماعی امروز را بهمراه داشت و گرنه به خاطر نگین های ننگین تاج ملکه ها و شاهان مفت خور و زالو صفت نیست که امروز این " مبلغین اروپای متمدن" از همان امکانات اجتماعی نیز بهره مند میشوند!

اما همانطور که بیان شد هدف این نوشته ، رفرمیست های توهم پراکن شرکای سود سرمایه داری متعفن، امضاء جمع کن های " ملتمس به سردار طلایی ها"، فمنیست های رنگارنگ که به دنبال " تحقیر کمتر" هستند ، بین دو صندلی نشین های " خود رادیکال نامیده" که از ترس کاستن " تعداد" شرکت کننده در تظاهرات از دادن شعار " سرنگونی طفره " میرفتند و بساط " تظاهرات حجاب" را علم میکنند نیست، و یا آن مزدوران آینده ی امپریالیسم که " رهایی و یا آزادی زن" را جار میزنند، برای زنان افغانستان و کودکان فلسطینی اشک تمساح میریزند در حالیکه تمام آنان با پیروی از مرحوم رهبر قائدشان همان مرتجع معروف  منصور حکمت که مثل یک " رهبر مستبد دینی" نه تنها سقط جنین را در لباس "چپ مترقی" قانونمند کرد بلکه اسراییل صهیونیست کّودک کش را نیز به رسمیت شناخت، رياکارانه خود را کمونیست از نوع کارگری آن نامید و حمله ارتش وحشی آمریکا به افغانستان را تقابل "دمکراسی و تمدن" با "اسلام سياسی" جلوه داده و در عمل نشان داد که چگونه جاده تهاجم امپرياليستها را هموار میکند ،هدف این نوشته برخورد به نظر و شعار انحرافی ،" تبریک به تمام زنان" ، اتحاد زنان دموکراتیک است!

دوستان و رفقای در این تشکل، لازم ست در نظر داشته باشند همانطور که در بحث های قبلی با شما شدیدآ روی این نکته مهم علمی و تاریخی تاکید شد که زنان بورژوا و زنان کارگر هیچ گونه " درد مشترکی" ندارند و مثالهای بارزی نیز در بحث های مستند داخلی ارائه داده شد، گر چه  چنین به نظر میرسید و عنوان میشد که تنها نظر من مخالف نظر " درد مشترک" است،( و دو سال بعد در طی یک نوشته چنین به نظر رسید که شما به درک درستی این نظریه رسیده و آنرا بصورت مطالبی از زبان یک زن کارگر بیان نمودید که خود نکته ی بود مثبت و گرنه اینکه چگونه و طی چه پروسه یی با نظر من موافق شده بودید امر مبارزاتی ام نیست که مسایل عمده تری در جنبش کمونیستی وجود دارد که باید با به آنها بپردازیم ) امروز نیز به همین ترتیب و به دلایلی که در بالا به آن سعی شد اشاره شود لازم میداند که یادآوری اکید شود که این دو  زن ،"زن کارگرِ زحمتکش و زن بورژوای زحمت دزد که دستش به خون تمام اعضای خانواده ی کارگر آغشته است هیچ گونه وجه مشترک اقتصادی سیاسی برای مبارزه ی دوشادوش ندارند که تبریک روز هشت مارس را نیز با هم " شریک" شوند! کجا بوی عطر زلف زنان بورژوا و بوی دود موهای زن زحمتکش کارگر که آنان را در یک صف و در یک خط قرار دهد؟ کجا دستان نرم زن بورژوای بی شرم و دستان پینه بسته زن کارگر و زحمتکش آخر در " دست" هم قرار میگیرد؟ مگر این پینه ی بسته شده از بی شرمی و از غارتگری زن بورژوا و طبقه غارتگر او نبوده و نیست؟! کجا درد جانکاه زن کارگر و زحتمکش فلسطینی که کودکش را در جلوی چشمانش، بخاطر مقاومتش برای پس گرفتن سرزمینش، به گلوله  میبندند با درد از دست دادن نوزاد همسر گلدون براون نحست وزیر جنایتکار امپریالیسم انگلیس که سلاح هایش در دست مزدوران صهیونیستی اسراییل فلسطینیان را قصابی میکرد برابر است؟ تبریک به زنان جنایتکاری چون زیپی لیونی هیتلر کودک کُش، فرح پهلوی مفت خور وزحمت دزد ، رایس بورژوای جنایتکار و امثالهم بذرافشانی توهم در میان زنان کارگر و زحمتکشی است که همراه سایر اعضاء طبقه اش با پیشاهنگی کمونیست های فدایی برای سرنگونی امپریالیسم و مزدورانش به میدان آمد که بورژوازی، پرچمدار سرمایه داری و ارتجاع، یعنی همان منشاء مالکیت خصوصی و  استثمار را نابود سازد نه اینکه برای اولویت های این طبقه ی جنایتکار، ریاکار و استثمارگر مبارزه کند و خود زیر چرخ دندانه های سرمایه داری و ارتجاع له شود!رژیم مزدور کنونی نیز بدون پشتوانه ی اربابان امپریالیستی اش نمیتوانست " چماق دین" را با سرکوب و کشتار زندانیان سیاسی بر جامعه حاکم کرده و مبارزات طبقه کارگر و سایر اقشار را به عقب براند! هدف روز جهانی هشت مارس بایستی آگاه گری در میان زنان زحمتکش و کارگر و محروم از ماهیت رژیم مزدور امپریالیسم باشد  ونیز برای هر چه بیشتر رادیکالیزاده کردن مبارزه شان در کنار طبقه ی شان و سایر اقشار روشفنکر و دلسوز برای نابودی سرمایه داری گندیده و ارتجاع میباشد. هدف نیروهای مبارز و  به راستی دلسوز بایستی ترویح و اشاعه و متحقق کردن این مسئله باشد که" روز زن" حلقه ای از زنجیره نیرومند جنبش کارگری زنان است" ! جنبش کارگری زنانی که برای نابودی سرمایه داری گندیده و ارتجاع  و طبقه ی زحمت دزدش یعنی بورژوازی جنایتکار به میدان میایند و نه برای بزک کردن آن و یا کار گذاشتن  دستگاه تهویه " مطبوع" برای طولانی تر کردن لاشه سود سرمایه !

 

صبا راهی

روز جهانی زنان کارگر و زحمتکش سال دوهزار و نه

 

 

1-

http://fedayi.org/sub/kare/index.php?option=com_content&task=view&id=435&Itemid=1

2-

http://www.youtube.com/watch?gl=GB&hl=en-GB&v=RJaxPtoCGZM&eurl=http://english.aljazeera.net//news

/middleeast/2009/01/2009114235912541915.html

3-

http://therealnews.com/t/index.php?option=com_content&task=view&id=31&Itemid=74&jumival=3124&updaterx=2009-01-18+11%3A21%3A32

4-

http://www.marxists.org/farsi/archive/kollontai/works/1913/rooze-zan.pdf

 

 

<< صفحه نخست




--- On Mon, 3/9/09, shahab d.a <meteor_d.a_shahab@yahoo.com> wrote:

From: shahab d.a <meteor_d.a_shahab@yahoo.com>
Subject: [farsibooks] نوشته ای به مناسبت 8 مارس
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Monday, March 9, 2009, 8:52 AM

 میخواهم به مناسبت 8 مارس ، بحث متفاوت تری از موضوع کمپین، را در مورد کسانی که روزی به قول احمد کسروی ، بزرگترین تجمع آنها سفره های حضرت ابوالفضل بود و امروز طلایه دار آزادی در ایران هستند ،اختصاص میدهم . ولی عزیزان در این جا نمی توان تمام مشکلات و محرومیت های زنان را به رشته تحریر در آورد ولی امید وارم این نوشته حرکت کوچکی در راه آگاهی توده خفته بردارد

در ابتدا به بینش نظام جمهوری اسلامی ایران و برخی از بزرگواران که با این جنبش مخالفند و زنان را محروم تر از آن می بینند که برای خود کاری انجام دهند و همچنان زنان را جنس دوم و ضعیفه می خوانند ، می پردازم و مواضع آنان را به نقد می کشم تا بهانه های جدیدی برای مخالفت یابند

از رایج ترین سخنانی که برای سرکوب این حرکت استفاده می شود این است که : اگر نگاه سطحی نیز به اوضاع منطقه بیندازیم به خوبی می توان دریافت که علی رغم تمام مشکلاتی که مردم ایران با ان مواجه هستند ، در حال حاضر شرایط زنان ایران از زنان کشورهای جنگ زده افغانستان و عراق و حتی کشورهای عرب که از لحاظ ثروت در سطح بالایی از ما قرار دارند ، بهتر است

با توجه به این منطق این بزرگواران ، باید این گونه نیز گفت : چون موقعیت زنان و کارگران امریکایی بهتر از زنان و کارگران مکزیکی است پس می بایست زنان و کارگران امریکایی خیلی از وضعیت خود راضی باشند و در جهت بهبود آن نکوشند و حتی در مقابل اخراج از کارخانجات و شرکت ها که به خاطر بحران سرمایه داری است خدا را نیز شاکر باشند

مسئله دیگری که بیشتر از هر موضوعی مورد استفاده قرار میگیرد و به وسیله آن سعی در به انزوا کشاندن جنبش فیمینیستی دارند، این نکته است که : مبارزات زنان تنها در اثر فعالیت نیرو های جنگ طلب و اشغالگر بوده و زنان ایران موجودات بد بختی هستند که توان درک مسائل سیاسی را نداشته و از اراده ای بر خوردار نبوده و به راحتی فریب دشمنان نظام و اسلام و مسلمین را خورده اند

اما عزیزان آیا بهانه ای که نظام جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب جنبش زنان به کار میبرد از همان جنسی نیست که امریکا برای به راه انداختن جنگ به کار میبرد ؟ایا ایجاد ترس و وحشت از تروریسم و القاعده و ... از سوی سرمایه داران همان ترسی نیست که جمهوری اسلامی از دشمن اسلام و انقلاب و خطر امنیت ملی و انقلاب مخملی و بر اندازی و ... در جامعه می پراکند تا هر صدایی را در نطفه خفه کند ؟ (( این روش ،همان نظریهً توهم توطئه میباشد. برای بیشتر دانستن در باره این نظریه به نوشته اقای عبدالله شهبازی مراجعه کنید
 
سخنی با فیمینیست ها
 
انتقادهایی به علوم از لحاظ نظریه و روش مرد مدارانه (( به ویژه در علوم زیستی و اجتماعی ))وجود دارد ، و نادیده انگاری و یا تفسیر نادرست از زنان و جنسیت ، باعث فجایع تئوریک در این مباحث شده است به طور مثال نظریه داروین ، رشد تکاملی انسان ها را به طور انحصاری به فعالیت های مردان نسبت می دهد حتی داروین بر این اعتقاد است که : در واقع جای خوشوقتیست که پدران مغز خود را به دختران خود نیز میدهند زیرا در غیر این صورت ، احتمال داشت که استعداد ذهنی مردان همان قدر بیشتر باشد که طاووس نر از طاووس ماده زیباتر است

به نظرم از این مسائل در علوم کم نباشد ولی تحقیق چندانی در این مورد انجام نشده است و این جای تاسف است و ضرورت این تحقیق ، زمانی دو چندان میشود که جنبش زنان بخواهد بر این پایه ها تکیه کند

از مسائل دیگری که به آن کم توجهی و یا بهتر بگویم بی توجهی شده ، رفع مشکلات زنان کارگر است زنانی که سرپرستی خانواده را بر عهده دارند و با وجود کار دوچندان ، به خاطر زن بودنشان ، حقوق کمتری به آنها تعلق میگیرد . و شما نیز در مطالبات خود چیزی به نام سندیکای زنان کارگری را ندارید تا از حق و حقوق آنها دفاع کند
 
در پایان
 
دوستان من بر این اعتقادم که پتانسیلی که در این جنبش وجود دارد .می تواند هنجارهای غلط جامعه را در خود حل کند . شاید از بین بردن جهالت هایی که در مورد زنان بوده ،حاصل اندیشه و حرکت های دیگر باشد و آن زنان پرده نشین را اکنون وارد جامعه کرده و برآمدن بر این جهالت ها را مدیون جنبش های دیگر باشند ولی بر این ایمان دارم که این بار زنان هستند که علاوه بر بدست آوردن حقوقشان ، آزادی را به معنی واقعی کلمه، به ارمغان خواهند آورد و راه را برای جنبش های دانشجویی و کارگری هموار خواهند کرد . زنانی که روزی وسیله ای برای خاموش کردن هوس های سرکش مردان بودند و امروز از مهره های اصلی سیاست بین الملل و کشورشان به حساب می آیند

با وجود اینکه بر این اعتقاد دارم ، رهایی زنان از هر گونه بردگی را تنها انقلاب پرولتاریایی میسر خواهد کرد ولی جنبش زنان را راهی جدا از این مسیر نمی دانم
 
به امید آزادی و برابری
 


Get your new Email address!
Grab the Email name you've always wanted before someone else does!

__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Give Back

Yahoo! for Good

Get inspired

by a good cause.

Y! Toolbar

Get it Free!

easy 1-click access

to your groups.

Yahoo! Groups

Start a group

in 3 easy steps.

Connect with others.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ