دوست عزیز من با بخشی از صحبتهای شما کاملا موافقم ، اینکه گفتید بلوغ سیاسی هیچ ربطی به تعصبات دینی و عقاید شخصی ندارد درست. اما فکر نمی کنید در دنیای امروز کمی شعار گونه باشد؟و آیا فکر نمی کنید که بلوغ فکری که از آن دم میزنید بر مبنای همان عقاید شخصی شکل گرفته باشد؟آیا نباید به دنبال روشهای عملی تری برای وسال عقاید مختلف باشیم؟مطمئنا شما نیز چنین نظری دارید.مسئله دیگر اینکه شما همایت کشورهای پیشرفته را از ایین جدید مثل شیطان پرستی،سیاست سردمداران
برای دامن زدن به تعصبات و اختلافات دانستید.چرا چون باز چیزیست که با عقاید شما یا دیگران اختلاف دارد؟آیا همین عمل نمی تواند نوعی تمرین دموکراسی باشد؟ آیا در دموکرایسی ایده آل شما جایی برای عقاید و آیین جدید و متفاوت در ضدیت تام با عقاید شما نیست؟مسئله ای که من را بیش از دین و عقاید مذهبی نگران میکند در کل باورهایی ست که سالیان دراز در ذهن مردم ما رسوب کرده مثل لزوم وجود شخصی مقدس ویا دارای قدرت در صدرحکومت مثل شاه و ...یا در صدر یک جنبش . البته با نگاهی به تاریخ ایران میبینیم که دلیل وجود چنین باورهایی زیاد هم دور از ذهن نیست،اما آیا بازنقش دین در اشاعه چنین باورهایی قابل تکذیب است؟ اما چیزی که نگران کننده است تبدیل ایران به چیزی ویران تر از این در راه رسیدن به دموکراسی تمرین نشده استFrom: brayan white <brayan66_87@
To: farsibooks@yahoogro
Sent: Sat, January 23, 2010 9:23:00 AM
Subject: Re: [farsibooks] تعصبات دینی یا عدم تعصب در برقراری آزادی
سلام دوباره خدمت همه ی دوستان با توجه به کل مطالبی که در این ایمیل وجود دارد کاملا با شما موافقم و باید بگویم که همین مساله است که من در این چند ایمیل تاکید بر آن داشته ام و در حقیقت میخواستم بگم که بلوغ سیاسی هیچ ربطی به تعصبات دینی ندارد و باید از طریق بلوغ فکری که در انسانها ایجاد شده تصمیم گیری برای سرنوشتشان صورت گیرد و به همین دلیل هم بر توهین نکردن به دین افراد توسط همدیگر تاکید داشتم اما اینکه دیگران به این بلوغ رسیده اند که از روی تعصباتشان تصمیم گیری نکنن به نظر من هنوز هم نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا بسیار کم و محدود هستند چرا که در اکثر کشورهای حتی پیشرفته ی دنیا هم این تعصبات وجود دارد البته در این کشور ها سیاست سردمداران هم بر این است که چنین باشد و گرنه چرا باید از آیین های جدید مانند شیطان پرستی حمایت شود به طور کلی به نظر من هنوز در ایران افراد بسیار کمی وجود دارند که به این بلوغ رسیده باشند که جدای از تعصباتشان و فقط برای دموکراسی تلاش و تصمیم گیری کنند و همین باعث عقب افتادگی کشور در دنیا شده است اما با تلاش افرادی مانند من و جنابعالی که هنوز بنده نظر خودتان را در این زمینه نمی دانم هم افرادی که در این کشور زندگی می کنند به این بلوغ دست پیدا نخواهند کرد مگر اینکه تعویض نسل اتفاق بیفتد یعنی افرادی که هم اکنون در سنین 40 سال یا شاید هم کمتر به بالا هستند از دنیا بروند تا عده ی قشر تحصیل کرده بر بیسوادان پیشی بگیرد و ضمنا این قشر تحصیل کرده از طرق مختلف مانند اطلاع رسانی در این زمینه که بلوغ فکری بی ربط با تعصبات است شاید در سالیان طولانی وضع کشور عوض شود که تا آن زمان هم امثال ما پوسیده ایم !!!!!!!! به هر حال من فکر میکنم که اگر در شرایط کنونی هم اتفاقی که در کشور در حال رخ دادن است به نتیجه ای برسد یا به دلیل تعصبات دینی افراد است و یا به دلیل مخالفت با این تعصبات و اعتقاد به تعصبات دیگر چون در شرایط کنونی یا مردم حکومت با دین می خواهند و یا حکومت جدای از دین اما این دلیل بر کافر بودن آن عده ای که حکومت بدون دین می خواهند نیست کما ئینکه آنهایی که حکوت با دین می خواهند هم همگی به دلیل منافعشان نیست گرچه فکر طرفین این نباشد ولی این سردمدارانشان هستند که باید این را به مردم بگویند و در حقیقت این نداشتن آزادی رسانه در کشور است که اطلاع رسانی خوب و دقیق صورت نمی گیرد به هر حال به نظر من که عده ای که به این بلوغ که مد نظر شماست رسیده باشند در حال حاضر در ایران کم هستند زیرا هر دو طرف از روی تعصبات مخصوص به خود دست به موافقت و یا مخالفت زده اند البته اکثریت و اقلیتشان هم همان بلوغ یافته ها هستند که به دلیل اقلیت بودن راه به جایی نخواهند برد و با مثلا رسیدن به خواسته هایشان بعد از مدتی دوباره با زمان بعدی نیز دچار مشکل شده و باز هم معترض می شوند فقط دفعه ی بعد در جناح رقیب فعلی قرار می گیرند ، خوب فکر می کنم که این بار به نتیجه ای رسیده باشیم بنابراین منتظر پاسخ شما در این زمینه هستم بدرود
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر