دوستان عزیز
چرا مدتی ایه که لیست کتب جدید برای من ارسال نمیشه
چه باید بکنم ؟؟؟؟
دوست گرامی من بسیار خوشحالم از اینکه شما بر خلاف بسیاری از دوستان که قرآن را می بوسند و در طاقچه میگذارند حداقل آنرا خوانده اید اما در باره مطالعات شما در ادیان و آیین دیگر باید بگویم عدم پاسخگویی صریح شما به سوال بنده من را کمی گیج کرده،فکر نمی کنم برای من یا هیچ کس دیگری دانستن اینکه شما با وجود متولد شدن در یک خانوادهء اسلامی و رفتن به مدرسه اسلامی و دیدن تلویزیون اسلامی و شنیدن رادیو اسلامی و خواندن روزنامه اسلامی وبزرگ شدن در یک جامعه اسلامی و در نهایت با تلاش و پشتکار فراوان، چگونه اسلام را به عنوان دین خود انتخاب کردید چیز شگفت انگیزی باشد.چون که کلیه ء مطالعات و بررسی های پیچیدهء شما خواسته و نخواسته بر مبنای داشته های قبلی ذهن شما بوده.اما در باره اینکه گفتید مطالعه در زمینه ی همه ی ادیان وجود دموکراسی در ابتدای شکل گیری این ادیان را کاملا نشان می دهد به نظر من هیچ کس نمی تواند نقش دین را در تربیت انسان و رشد و بلوغ ذهنی و عقلانی انسان رد کند اگر تمام انسانها چه مومن و چه کافر امروز دارای چیزی به نام وجدانند همه به خاطر وجود آن تعالیم است.اما اینکه آیا ادیان ساخته و پرداخته ذهن انسانهای متفکر قبل از ما بوده یا فرستاده خداوند بحثی است جدا که از آن میگذرم . ولی کافیست از پنجره کوچک ذهن خود نگاهی به دنیای امروز بیندازیم و خواهیم دید که دین بجز اینکه حامل پیام صلح و دوستی در جهان نیست بلکه منشا اکثر اختلافات است(به نظر من مهم ارزش یک چیز نیست مهم میزان کارایی آن است). اما مقصودی که من از طرح سوال قبلی دنبال میکردم رسیدن به این نکته بود که داشتن یک عقیده شخصی خواسته و ناخواسته باعث بوجود آمدن تعصب میشود مخصوصا در جامعه ای که ما در آن بزرگ شدیم ،آیا بلوغ ما به نقطه ای رسیده که قادر به کنترول تعصب خود برای رسیدن به دموکراسی و آزادی بیان باشیم؟
Sent: Fri, January 22, 2010 8:05:47 PM
Subject: Re: [farsibooks]تو از کجا فهمیدی که ما زندگی نمی کنیم فقط آزادی
با سلام دوباره خدمت دوستان گرامیدر جواب به (آریس اچ ام ) باید بگویم که از اینکه با بنده موافق هستید خوشحالم اما در مورد سوالتان باید بگویم که عقاید شخصی من تنها با مطالعه بر روی دین اسلام شکل نگرفته بلکه من از همان دوران دبیرستان با خیلی از این عقاید مشکل داشتم اما با مطالعه روی ادیان دیگه حتی بودایی و برهمایی بهائیت و مسیحیت و یهودیت و حتی با خواندن زبور و اوستا به این عقاید دست پیدا کرده ام و فهمیده ام که این اسلامی که این دولت و رژیم جمهوری اسلامی به خورد ما می دهد حتی گوشه ی کوچکی از اسلام واقعی هم نیست اگر در کلام ائمه و دیگران دقت کافی کنید خواهید دید که دموکراسی از همان زمان به وجود آمده مگر بیعت با امیرالمومنین در مسجد کوفه و با حضور همه ی مردم و حتی نمایندگان سایر شهر ها صورت نگرفت خوب این خودش نوعی دموکراسی است و گرنه چه دلیلی داشت که علی (ع) بعد چندین سال که حق حکومت از وی گرفته شده بود سکوت کند غیر از این بود که به رای مردم در آن زمان احترام گذاشته بودند بنابراین ، این که من الان به قول شما فریاد دموکراسی می زنم نه صرفا به خاطر اعتقادات خودم بلکه به خاطر وجود دموکراسی در اکثر ادیان که عمدتا الهی هستند است مطالعه در زمینه ی همه ی ادیان وجود دموکراسی در ابتدای شکل گیری این ادیان را کاملا نشان می دهد جالب است که حتی در زمان شکل گیری امپراطوری روم که به چند خدایی معتقد بوده اند مجلس سنا وجود داشته و بعد از جندین صد سال این مجلس توسط یکی از امپراطوران دیکتاتور از بین می رود و حتی در زمان کوروش خودمان هم پادشاه مجلسی از بزرگان گرد هم می آورده و از آنان در مورد مصالح کشور نظر می خواسته و حتی با فتح یک سرزمین پادشاه آن کشور را نمی کشته بلکه او را به فرمانروایی در همان سرزمین می گماشته و به دین آنها احترام می گذاشته است این معنی آزادی و دموکراسی کامل است و گرنه این حکومت جمهوری اسلامی که نه اسلامی است و نه جمهوری !!!!! فکر میکنم در مطالب بالا پاسخ (آتیلا مارا )هم داده شده باشدFrom:"Aris H.M" <thank_thegod_ for_thesuffering @yahoo.com>Add sender to ContactsTo:farsibooks@yahoogro ups.comمن کاملآ با صحبتهای شما موافقم اما قبول کنید که برخی از دوستان از هر موقعیتی برای تبلیغ و بزرگ نمایی عقاید شخصیخود استفاده می کنند.ولی شما آدم معقول و منتقی به نظر می آید برای همین من از شما یک سوال دارم.فرض کنیم به جای این موضوع شما با چنین مطلبی رو به رو بودید مثلا دو دلیل برای اثبات پوچ بودن بت پرستی یا دو دلیل برای اثبات عدم ظهور حضرت مسیح در روز قیامت یا هزاران دلیل برای اثبات بی شعوری و نفهمی کافران(که مثلا خاک بر سرشون چرا به خدا ایمان ندارند)ایا شما باز رخش دموکراسی رو زین میکردید و دروش ازادی رو به دست می گرفتید و نویسنده مطلب را به خاطر توهین به عقاید دیگران سرزنش می کردید یا اینکه انتقاد شما صرفا به خاطر تعصب روی عقاید شخصی خودتان است؟
--- On Fri, 1/22/10, atila MARA <atilamara@yahoo. com> wrote:To: farsibooks@yahoogro ups.com
From: atila MARA <atilamara@yahoo. com>
Subject: Re: [farsibooks]چقدر تند میری فقط آزادی
Date: Friday, January 22, 2010, 5:05 AM
چقد تند میری
تو از کجا به این نتیجه رسیدی که ما زندگی نمیکنیم؟در جواب اقای محترمما خوب میدانیم که شمایان هرکاری میکنید و طوری وانمود میکنید که اصلا ان کار را انجام نداده ایداین اصلی ترین مشخصه باورمندان به اعتقادات شماستزنا میکنند و به بچه های مردم به جرم نگاه کردن شلاق میزنندرشوه میگیرند و رشوه گیران کوچک را مجازات میکنندمال یتیم در اختیار میگیرندافتابه دزدان را حد میزننداین اصل ثابت شماهاستاگر کمترین نگاهی به مردمان جهان بنگرید در تمام شهرهای جهان کارناوال هایی است که مردمان شهر هرساله جمع میشوند و کارناوال اجرا میکنندمردم ایران از بی کارناوالی دست به دامن محرم شده اند جمعی هم معتقد هستند باشد که چند نفری هم مسیحی دران مراسم شرکت کنند چه توفیری داردبیشتر پسران در روزهای عزا به خانم های متاهل شماره میدهند و تماس میگیرندحرکت حسین در زمان یزید بر علیه حاکم جائر بودو بعدش گفتند به جرم خروج از دین حسین را سر بریدیمالان شما در کدام صفیددر صف حسین تنها و بدون رسانه و روزنامه و اسلحهیا در صف یزید دارای سلاح و روزنامه ها و بلندگوهای تبلیغاتی و ثروت های نجومیویا اینکه برعکس فکر میکنید و حق طلبان را یزیدی میدانید
From: brayan white <brayan66_87@ yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks]چقدر تند میری فقط آزادی
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Thursday, January 21, 2010, 11:56 PM
در حال حاضر موضوع اصلا داشتن یک دین خاص یا برتری یک دین نسبت به ادیان دیگه نیست موضوع اینه که آزادی یعنی احترام گذاشتن به اعتقادات همدیگه و توهین نکردن به اونها بنا براین دلیلی نداره که یکی بیاد و نظری راجع به وجود یا عدم وجود امام زمان که از اعتقادات یه عدع آدم روی زمینه بحث کنه و بعدش هم به اونها توهین کنه مگه من مسلمون به مسیحیت یا یهودیت توهین کردم که یه همچین چیزی اتفاق افتاده حالا اگر هم امثال احمدی نژاد ها به هولوکاست و ... گیر دادن که نباید اینو به پای همه ی مسلمونا گذاشت برادر من الان باید فقط به فکر آزادی بیان و آزادی در هر زمینه ای اعم از انتخاب دین در جامعه بود همین رو بس حالا اگر یکی دلش نخواست مسلمون باشه که نباید بیاد به مقدسات مسلمونا توهین کنه !!!!!!!!!! پس دموکراسی کجا رفته ؟
--- On Thu, 1/21/10, Aris H.M <thank_thegod_ for_thesuffering @yahoo.com> wrote:
From: Aris H.M <thank_thegod_ for_thesuffering @yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks]چقدر تند میری
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Thursday, January 21, 2010, 10:49 AM
در جواب دوست عزیزم علی آقا باید بگم حضور مسیحیان و غیر مسلمانان در تاسوعا توی مراسمات(عزیزم مراسم خودش جمع ِ) شیعیان دلیل بر کامل بودن اسلام یا شیعه نسبت به سایر ادیان نیست همان گونه که حضور چادریها و مسلمانان شمع به دست روزهای یکشنبه صبح در کلیسای ویلا نشانهء برتری مسیحییت نسبت به اسلام نیست .چیزی که شما بهش اشاره کردید ریشه در باور هر انسان داره که در طول زندگی بر اثر یک سری تجروبییات بدست می آد.مثل استفادهء تمامی ادیان ازمدیتیشن،زن،تانترا و..... برای رسیدن به آرامش روحی. آیا این نشانهء تکمیل بودن آیین بودا نسبت به سایر ادیان الهی است؟؟
From: ali <fcbali@yahoo. com>
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Sent: Thu, January 21, 2010 11:59:29 AM
Subject: Re: [farsibooks]چقدر تند میری
چقد تند میری
تو از کجا به این نتیجه رسیدی که ما زندگی نمیکنیم؟
اگر زندگی بدونه مشروب و زنا و چند حرام دیگه مختل میشه همون بهتر که مختل بشه! خب گیرم که گوشت خوک حرامه! من اگه گوشت خوک نخوردم یعنی تا حالا زندگی نکردم؟
گیرم که مشروب حرومه حالا من اگه مشروب نخوردم و تا آخر عمرم هم نخورم یعنی زندگی نکردم؟
گیرم که زنا حرومه! حالا اگر من نسبت به دختران مردم عفیف بودم و به همین دلیل دیگران نیز نسبت به دختران من عفیف میمانند و بالعکس یعنی من زندگی نکردم؟
نه داداشه من داستان اینا نیست
اتفاقاً من هم توی دین اسلام چیزهایی را تجربه میکنم که بیخدایان هیچوقت تصورش را هم نمیکنند! چون هیچ تجربهی مشابه این دنیایی ندارد. شدیدتر از اون توی مذهب شیعه حسی وجود دارد که غیر از یک مراسم مذهبی برای حسین بن علی جای دیگری نمیتوانی این حس را تجربه کنی! اگر غیر از این بود این همه مسیحی و غیر مسلمون روز تاسوعا توی مراسمات شیعیان شرکت نمیکردند! به هرحال باز هم بر این باورم که شما درست میگید بیخودی خودتان را با دغدغههای ما آشنا نکنید
شما عیش و نوش کنید
چیکار به این حرفا دارید
تا اینجاش هم به نظرم اشتباه کردم که توضیح دادم
به قول بزرگی که میگفت کاش مولانا دیوانش را فقط به دست چند نفر میداد و هیچگاه این دیوان نشر پیدا نمیکرد! تا آن کس که لایق این گفتار نیست همدهم این پندار نشود.
پی نوشت: سایز فونت شما با شخصیت شما رابطهی معکوس دارد. نیاز نیست برای اثبات وجودمان کمیت را زیاد کنیم کیفیت را ببر بالا
From: Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com>
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Sent: Thu, January 21, 2010 9:58:39 AM
Subject: Re: [farsibooks]دو دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
قربون آدم چیزفهم!!! باشه عزیزم من زندگیمو می کنم از زندگیم هم لذت می برم تو فقط هیچی نگو هیچی نخور هیچ غلطی نکن مواظب باش یه موقع قوانین خفن خداتو نقض نکنی که پس فردا چوب داغ تو ماتحتت نکنه چون خیلی خیلی دوستت داره، نقدو ول کن بچسب به نسیه ببینیم کی ضرر می کنه. عزیز من تو مکتب خودتون هم به این دلایلی که میارین که از ترس عذاب احتمالی در اون دنیا، هیچ کاری تو این دنیا نکنی میگن عبادت بردگان!!! یه داستان کوتاه قدیمی هست احتمالا دیده باشیش ولی فکر می کنم اگه بخونی خالی از لطف نباشه برات الان اینجا میذارمش:
هنوز هم بعد از اين همه سال، چهرهي ويلان را از ياد نميبرم. در واقع، در طول سي سال گذشته، هميشـه روز اول مـاه کـه حقوق بازنشستگي را دريافت ميکنم، به ياد ويلان ميافتم ....
ويلان پتي اف، کارمند دبيرخانهي اداره بود. از مال دنيا، جز حقوق اندک کارمندي هيچ عايدي ديگري نداشت. ويلان، اول ماه که حقوق ميگرفت و جيبش پر ميشد، شروع ميکرد به حرف زدن ....
روز اول ماه و هنگاميکه که از بانک به اداره برميگشت، بهراحتي ميشد برآمدگي جيب سمت چپش را تشخيص داد که تمام حقوقش را در آن چپانده بود.
ويلان از روزي که حقوق ميگرفت تا روز پانزدهم ماه که پولش ته ميکشيد، نيمي از ماه سيگار برگ ميکشيد، نيمـي از مـاه مست بود و سرخوش..
من يازده سال با ويلان همکار بودم. بعدها شنيدم، او سي سال آزگار به همين نحو گذران روزگار کرده است. روز آخر کـه من از اداره منتقل ميشدم، ويلان روي سکوي جلوي دبيرخانه نشسته بود و سيگار برگ ميکشيد. به سراغش رفتم تا از او خداحافظي کنم.
کنارش نشستم و بعد از کلي حرف مفت زدن، عاقبت پرسيدم که چرا سعي نمي کند زندگياش را سر و سامان بدهد تا از اين وضع نجات پيدا کند؟
هيچ وقت يادم نميرود. همين که سوال را پرسيدم، به سمت من برگشت و با چهرهاي متعجب، آن هم تعجبي طبيعي و اصيل پرسيد: کدام وضع؟
بهت زده شدم. همينطور که به او زل زده بودم، بدون اينکه حرکتي کنم، ادامه دادم:
همين زندگي نصف اشرافي، نصف گدايي!!!
ويلان با شنيدن اين جمله، همانطور که زل زده بود به من، ادامه داد:
تا حالا سيگار برگ اصل کشيدي؟
گفتم: نه !
گفت: تا حالا تاکسي دربست گرفتي؟
گفتم: نه !
گفت: تا حالا به يک کنسرت عالي رفتي؟
گفتم: نه !
گفت: تا حالا غذاي فرانسوي خوردي؟
گفتم: نه !
گفت: تا حالا يه هفته مسکو موندي خوش بگذروني؟
گفتم: نه !
گفت: خاک بر سرت، تا حالا زندگي کردي؟
با درماندگي گفتم: آره، .... نه، ... نمي دونم !!!
ويلان همينطور نگاهم ميکرد. نگاهي تحقيرآميز و سنگين ...
حالا که خوب نگاهش ميکردم، مردي جذاب بود و سالم. به خودم که آمدم، ويلان جلويم ايستاده بود و تاکسي رسيده بود. ويلان سيگار برگي تعارفم کرد و بعد جملهاي را گفت. جملهاي را گفت که مسير زندگيام را به کلي عوض کرد.
ويلان پرسيد: ميدوني تا کي زندهاي؟
جواب دادم: نه !
ويلان گفت: پس سعي کن دست کم نصف ماه رو زندگي کني.
علی جون تو هم سعی کن دست کم اون نصفه ای از عمرت رو که میدونی و مطمئنی که وجود داره رو زندگی کنی، نه این که به امید اون نصفه موهوم، همین نصفه رو هم از دست بدی
روزت خوش
--- On Wed, 1/20/10, ali <fcbali@yahoo. . com> wrote:
From: ali <fcbali@yahoo. com>
Subject: Re: [farsibooks]دو دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Wednesday, January 20, 2010, 8:57 PM
چرا میخواهید برای یک نفر که به خدا اعتقاد نداره وجود امام زمان را اثبات کنید؟
آن کس که نداند و نداند که نداند بر جهل مرکب ابدالدهر بماند
دوستانی که به امام زمان اعتقاد ندارند من همینجا خدمتتون عرض میکنم امام زمانی وجود نداره شما خودشو ناراحت نکنید! شما همون پی روزمرگی تون باشید این حرفا به شما نیومده
امام زمان وسیلهی بازی شماها نیست واسه بعضیها اعتقادشونه و همین براشون کافی و روزی که پردهها کنار بره معلوم میشه چندچندیم
شما پی خوشگذرونیتون باشید ولی هر روز که میرید بیرون خیلی دقت کنید که اتفاقی براتون پیش نیاد تصادفی چیزی نکنید چون اگر یه موقع بیافتید بمیرید به قول خودتون دهنتون سرویسه! تا وقتی اینجا دارید میخورید ولگردی میکنید سعی کنید نهایت حالتون رو ببرید چون حواستون باشه که متاسفانه زنگ بعد زنگ تفریح نیست زنگ بعد حساب داریم
From: brayan white <brayan66_87@ yahoo....com>
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Sent: Wed, January 20, 2010 6:09:20 PM
Subject: Re: [farsibooks]دو دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
با سلام خدمت دوستان گرامی
اولا که با این دوستمان موافقم و ثانیا اگر دلیلی که برای وجود امام زمان آورده ام کمی اشکال دارد دلایل دیگری هم هست :تاریخ و وقایع تاریخی چه تحریف شده و چه تحریف نشده وجود این همه نشانه روی زمین وجود مقبره های امامان شیعه و پیامبر اکرم و از همه مهمتر وجود خانه ی خدا که به دست ابراهیم خلیل الله بنا گردیده است اما دلیلی که من آوردم دلیل من نیست دلیلی است که باید اکبر خان گنجی به پرسنده سوال در مورد وجود امام زمان می داد که نداد من هم قبول دارم که برای یک غیر مسلمان و یا غیر شیعه آوردن دلیل سخت است اما از همان ابتدا که نباید تمامی دلایل را رو کرد با نرمی و با ملایمت با کسی که ممکن است بعد از اظهارات یک مسلمان ، مسلمان شود باید برخورد کرد و اما در مورد من ، من خودم از این حکومت جمهوری اسلامی ناراضی ام اما برادر من علی خان فقیری برای من اصلا مهم نیست که شما چه دین و یا چه مذهبی داری به مقدسات شما توهین نمی کنم به شرط آنکه به مقدسات من توهین نکنی و این یعنی آزادی کامل و دموکراسی و این همان چیزی است که جمهوری اسلامی نمی داند چون فقط ظاهر قرآن را می بیند و نه باطن آن را ظاهر نهج البلاغه را می بیند نه باطن آن را اسم این کتاب ها را حفظ کرده و به گوش جهان می رساند مرگ بر آمریکا سر می دهد و توقع دارد که بر مقدساتش مرگ فرستاده نشود آنوقت تمام کاسه کوزه ها بر سر اسلام بیچاره خراب می شود همین !!!
--- On Tue, 1/19/10, Persian Majid <persianmajid@ yahoo.com> wrote:
From: Persian Majid <persianmajid@ yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks]دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Tuesday, January 19, 2010, 11:49 PM
با سلام به دوستان
يك چيزي است اينكه ما عادت كرديم يا از اين ور بيفتيم يا از آن ور
و به قول معروف يا دچار افراط مي شويم و يا دچار تفريط
اين ور را اگر نخواستيم به سمت بدتر آن كه نيز تجربه كرديم سوق پيدا مي كنيم
در خصوص منجي همه اديان الهي و غير الهي به اين موضوع اعتقاد دارند و در خصوص اديان الهي تقريباً جميعاً با حوادثي مشابه نقل قول مي شود
ايراد كه گرفتند بر وجود امام زمان دليل بر عمر زياد ايشان نقل شده ، كسانيكه به اديان الهي اعتقاد دارند موضوع اصحاب كهف حداقل در 3 دين (اسلام ،مسحيت و يهوديت) مورد تائيد است
چطور مي شود اينجا اين موضوع را فراموش كرديم
وديگر اينكه اگر قائل به وجود خداوند باشيم اين موضوع بسيار چيز ناچيزي در مقابل نشانه هاي خداوند مي باشد.
موضوع ديگر اينكه چرا بايد در طول تاريخ بايد كسي ، فرستاده اي از طرف خداوند بايد وجود داشته باشد
تقريباً تمامي اديان ابراهيمي طبق متونشان و فرامين خداوند به اين معتقدند كه هدايت از طريق خداوند برانسان جاري مي شود (اين نافي تحقيق و پژوهش نيست بلكه اعتقاد براين است كه از طريق عقل و پژوهش واستدلال كندوكاو بايد كرد ، اما در نهايت هدايت و جهت درست اين موارد با ايمان به خداوند و عنايت ايشان حاصل مي شود،استناد به موضوع كلام عارفان ، شاعران و يا انديشمندان كه بالاتر از شخصيت آنها بوده و كلام ايشان عين شخصيتشان نبوده است)
طريق اولي در كسب علم و ودانش با استدلالهاي منطقي و علمي و عقلي و شهود بر كسب معرفت از طريق ايمان حاصل مي گردد(اثبات خداوند و ايمان به ذات يگانه پروردگار از افضل كسب معرفت در اين سير است) كه بسته به دانش ، معرفت و يقين عميق تر و به پيرو آن استدلال رد نيز عميق تر مي شود.
در آخر براي همه آرزوي كسب نور ايمان و معرفت را از خداوند متعال خواستارم
موفق باشيد
Persian Majid (persianmajid@ yahoo.com)
--- On Wed, 1/20/10, Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com> wrote:
From: Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com>
Subject: Re: [farsibooks]دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Wednesday, January 20, 2010, 9:29 AM
این دلایل محکم و مستدل دوست عزیزمان من یکی را واقعا متقاعد کرد، فکر می کنم فیلسوف محترمی که این خزعبلات را سرهم کرده همانی است که قبلا به نوشتن وبلاگ مربوط به اثبات فلسفه چادر حجاب برتر اشتغال داشت (در صورتی که حضور ذهن ندارید آرشیو گروه را مطالعه کنید) واقعا جالب است که بزرگترین دلیل وجود امام زمان یا خدا یا هر موجود فرضی دیگری این است که: ملت! بترسید که اگر بود و گفته بودید نیست دهنتان سرویس است!!!!! و فقط همین! چون هیچ دلیل دیگری نمی توانند برای اثبات هیچ چیزی بیاورند و خودشان هم فقط از ترس به ادامه و اشاعه اعتقاداتشان می پردازند
--- On Tue, 1/19/10, brayan white <brayan66_87@ yahoo.com> wrote:
From: brayan white <brayan66_87@ yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks]دلیل محکم برای وجود"امام زمان" این است
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Tuesday, January 19, 2010, 8:54 PM
تنها دلیلی که یک مسلمان واقعی و شیعه ی مولا امیرالمومنین بر وجود آقا امام زمان می تواند بیاورد این است : اگر امام زمان وجود نداشته باشد که هیچ اما اگر ما (تشیع ) درست گفته باشیم و امام زمانی وجود داشته باشد چه ؟ همه ی کسانی که به وجود امام زمان اعتقاد ندارند کافی است یک لحظه پیش خود تصور کنند که به احتمال 1 درصد شیعه درست بگوید بنابراین کاملا نظرشان عوض خواهد شد من معتقدم که تنها ولی فقیه امام معصوم است یعنی کسی که از گناه و اشتباه مبراست اما خامنه ای که این همه خطا در کارنامه ی خود دارد ولی فقیه نیست بنا براین ما برای آزادی تلاش می کنیم نه برای تحریف در دین خاک بر سر امثال اکبر گنجی ها که هنز پاسخ یک کافر را با این همه ادعای عالم بودن و مسلمان بودن نمی توانند بدهند و اما احمدی نژاد عوام فریب صفت درستی برای اوست زیرا با انکار هولوکاست به روش ماست مالیزیشن آبروی جهان اسلام را برده است باید این مساله با منطق حل شود در مورد آقای موسوی من کوچکتر از آنم که زمان حکومت او را دیده باشم بنابراین نمی توانم اظهار نظر کنم اما از کسانی که دوره ی او را تجربه کرده اند شنیده ام که با وجود قرار گرفتن در زمان جنگ با مخالفت های رییس جمهور او خامنه ای مملکت آزاد و راحتی داشته و هر کس میگوید که او بر سر زنان چادر می کرده دروغ میگوید زیرا همان زمان سپاهیان افراطی این کارها انجام می داده اند و دستور از شخص رییس جمهور وقت خامنه ای می گرفته اند پس بدانید که امام زمان وجود دارد اما زمان ظهور نه به آمریکا ربط دارد نه به خامنه ای و نه احمدی نژاد بلکه این امری است الهی که فقط شیعه علوی به این موضوع معتقد است نه شیعه ی صفوی (رجوع شود به کتاب تشیع علوی تشیع صفوی اثر دکتر علی شریعتی) و مطالعه در مورد شیعه ی قبل از صفویه
--- On Mon, 1/18/10, Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com> wrote:
From: Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com>
Subject: [farsibooks] هیچ دلیلی برای وجود موجودی به نام "امام زمان" وجود ندارد
To:
Date: Monday, January 18, 2010, 11:09 PM
http://zamaaneh. com/special/ 2010/01/post_ 1048.html
«سیمای حقیقی علی خامنهای»
اکبر گنجی
اخبار ۲۰.۳۰ سیمای جمهوری اسلامی ایران، که واقعا سیمای واقعی جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد، اقدام به پخش گوشههایی از گفتوگوی من با BBC کرده است1 تا به خیال خود، مومنان را تحریک کند. در این خصوص چند نکته را یادآور میشوم.۱- بهتر است ناقدان محترم اصل گفتوگو با برنامهی «به عبارت دیگر» BBC را ببینند2. گمان ندارم زمامداران جمهوری اسلامی نگران ایمان مردم و دین اسلام باشند. آن چه برای آنان مهم است، فقط و فقط حفظ و دوام قدرت سلطه گرانه بر مردم ایران زمین است. قدرتی که معلول سرکوب مداوم مردم و استفادهی ابزاری از باورهای اسلامی دینداران است.۲- قرآن محمدیدر برنامهی «به عبارات دیگر»، دو پرسش به ظاهر تحریک کننده از من پرسیده شد. اولی دربارهی قرآن بود. اگر به اصل گفتوگو نگریسته شود، پاسخ من روشن و دقیق بود. به همین دلیل سیمای واقعی ولایت مطلقهی فقیه، بخش مهمی از پاسخ را حذف کرد. پاسخ این بود، در سنت مسلمین دو خدا وجود دارد:اولی، خدای فقیهان و متکلمان (خصوصاً اشاعره) است. این خدا، خدای متشخص انسانوار پادشاه جهان است. به تعبیر دیگر فقها خدایی به صورت پادشاهان دنیوی درست کردهاند.این خدا، همان کارهایی را انجام میدهد که پادشاهان دارای قدرت مطلقه انجام میدادهاند. دوست و دشمن دارد،پیام رسانانی دارد، عصبانی و خشمگین می شود،پارتی بازی میکند، از مردم قرض میگیرد و به آنها بهره میدهد، تنبیه و مجازات (حکم ارتداد، حکم محاربه، حکم شراب خواری، حکم سرقت،حکم سنگسار و...) میکند، دلش به رحم میآید، فریب کار است، تیرانداز است، قاتل است، به درد سلطه و سرکوب میخورد.دومی؛ خدای عارفان و فیلسوفان مسلمان است. آنان از لیس کمثله شیء آغاز میکنند. مدعای آنان این است:اگر خداوند از هیچ جهتی از جهات شبیه هیچ موجودی از موجودات نیست، شبیه انسانها و پادشاهان هم نیست. به تعبیر مولوی، صورت بخشی به امر بیصورت (خداوند)، کار آدمیان است.خداوند صورت بیصورت است. به همین دلیل امام محمد غزالی (متوفی ۵۰۵ هجری) به صراحت تمام گفته است: «اصولاً جمیع الفاظ زبان وقتی در حق خداوند به کار میروند، مجازی و استعاری میشوند3.»خدای فیلسوفان مسلمان که از جمیع جهات و حیثیات واجب الوجود بالذات است، تحریک پذیر نیست، برای آن که حرکت از خصوصیات موجودات امکانی است که قوای خود را به فعلیت میرسانند.در سنت عارفانه و فیلسوفانه ی مسلمین، هیچ موجودی غیر از خداوند وجود ندارد. برای این که فرض وجود موجودی غیر از خداوند، با بی نهایت بودن خداوند تعارض دارد.خداوند «مطلق وجود» است، نه «وجود مطلق». اگر براهین اثبات صانع (خصوصاً برهان صدیقین صدرا با تمامی روایت های آن) خدایی را اثبات کنند، آن خدا، خدای غیر متشخص یا فراشخصی است. خدای ابن عربی و مولوی و ملاصدرا، چنین خدایی است. علامه ی طباطبایی در فلسفه ی خود از چنین خدایی دفاع میکرد.من در پاسخ به پرسش برنامهی «به عبارت دیگر» گفتم چنین خدایی را قبول دارم و به همان معنایی که مولوی و ابن عربی و ملاصدرا مسلمان هستند، مسلمان هستم.ملاصدرا را صدرالمتألهین به شمار آوردهاند، اما در عین حال فقها هر سهی این بزرگان را تکفیر کردهاند.سیمای حقیقی ولی فقیه این سخنان را حذف کرد تا بتواند علی خامنهای را نمایندهی زمینی پادشاه آسمانها قلمداد کند.۳- امام زمانمهمترین پرسش «به عبارت دیگر» دربارهی امام زمان بود. سلسله مقالات «قرآن محمدی» و «امام زمان به چه کار فقها میآید؟» محدود به دو شرط بود:۱-۳- سخنان ما ارتباطی با ای��ان گرایان ندارد. ایمان گرایان نیازی به اثبات عقلی باورهای هستی شناسانهی خود ندارند. سخنان ما ناظر به آن دسته از عقل گرایان مسلمان است که ادعا میکنند تمامی اعتقادات را میتوانند با براهین عقلی اثبات کنند.۲-۳- معرفت، باور صادق موجه (true justified belief)است. کلیه ی باورهای اعتقادی مسلمین، ممکن است صادق باشند. ما به صدق و کذب آن مدعیات کاری نداریم. دایره ی بحث ما محدود به دلایل صدق مدعیات است.به تعبیر دیگر ممکن است باوری صادق باشد، اما نتوان با دلایل عقلی آن را اثبات کرد. ابوعلی سینا بر این باور بود که در عین صادق بودن زندگی پس از مرگ، با دلایل عقلی نمیتوان معاد را اثبات کرد. وی در این زمینه ایمانگرا بود. میگفت: پیامبر صادق از حیات پس از مرگ خبر داده است.۳-۳- ادعای «قرآن محمدی» این بود و هست که هیچ دلیل عقلی ای برای اثبات صدق مهم ترین باورهای اعتقادی مسلمین وجود ندارد، همین وبس.اگر این سخن کفر آمیز است، بوعلی سینا به جهت نامدلل فرض کردن معاد، کافر است. دربارهی وجود امام زمان،مدعای ما به شرح زیر بود و هست:۱-۳-۳- شیعیان از زمان رحلت امام یازدهم تاکنون حتی یک دلیل عقلی برای اثبات صدق وجود امام دوازدهم ارائه نکرده و نمیتوانند اقامه کنند.اگر چنین دلیلی وجود داشت یا میتوانست وجود داشته باشد، به جای تکفیر این و آن،آن دلایل عرضه میشد.روحانیت شیعه ۱۲ قرن است که به نام امام زمان از شیعیان وجوهات دریافت میکند، اما با خیال آسوده آن وجوهات مصرف می شود بدون آن که اندکی وقت صرف اقامه برهان برای اثبات صدق موجود مقدسی شود که به نام او از دسترنج مردم مالیات میگیرند.۲-۳-۳- بحث های تاریخی درباره ی وجود فرزند امام یازدهم، بحث هایی است که به اثبات وجود امام زمان منجر نمیشود. برای این منظور کافی است به کتاب محققانهی استاد ارجمند حسین مدرسی طباطبایی «تشیع در فرایند تکامل» رجوع شود.۳-۳-۳- حتی اگر کسی وجود امام دوازدهم را انکار کند، و ائمهی شیعیان را «علمای ابرار» به شمار آورد، نه دارای علم غیب و معصوم و واسطهی فیض، مدعایی الحادی و ارتدادی ارائه نکرده است.اولا: یک میلیارد مسلمان سنی مذهب وجود دارد که چنین باوری دارند. ثانیا: آیت الله خمینی باور به خداوند و نبوت پیامبر گرامی اسلام را تنها شرط مسلمانی به شمار میآورد، نه چیزی دیگر. ثالثا: مستندات تاریخی نشان میدهد که خود ائمه و شیعیان اولیه چنین باوری داشتند، یعنی ائمه را علمای ابرار به شمار میآوردند، نه دارای علم غیب، معصوم و واسطهی فیض.۴-۳-۳- چرا فقها تا این میزان بر سر امام زمان حساس هستند؟ دلیل آن روشن است. آنان قرنهاست با استناد به وجود چنین موجود مقدسی از مردم وجوهات دریافت میکنند و طی ۳۱ سال اخیر، به نام او بر مردم حکومت میکنند و به نام او زندان و شکنجه و اعدام میکنند.مگر پرسنل وزارت اطلاعات را «سربازان گمنام امام زمان» نمینامند؟ مگر همان سربازان گمنام امام زمان فروهر و همسرش را با کارد سلاخی نکردند؟ مگر علی خامنهای را جانشین امام زمان قلمداد نمیکنند؟ مگر علی خامنهای بر گنبد اما زمان بیرق خشونت بر نیفراخته است؟بحث امام زمان بسیار مهم است. برای آن که با «قدرت» و «ثروت» ارتباط دارد. صدها کتاب نافی خدا در ایران منتشر می شود و حساسیتی برنمی انگیزد. اما امام زمان موضوع دیگری است. سلسله مقالات «امام زمان به چه کار فقها میآید؟» به طور مبسوط به این موضوع پرداخته و نشان داده است که خود ائمه و شیعیان اولیه چه تصوری از آنان داشتهاند.4- نتیجه«قرآن محمدی» و «امام زمان به چه کار فقها میآید؟» نظرات شخصی من است و هیچ ارتباطی با آیتالله صانعی، میر حسین موسوی، مهدی کروبی، محمد خاتمی، کلیهی عزیزانی که در زندانها اسیر مدعی جانشینی امام زمان هستند، اصلاح طلبان، امضا کنندگان بیانیهی پنج نفره و غیره؛ ندارد.سهل است بسیاری از آنان به شدت با این آراء مخالف هستند. در زمان انتشار آن مقالات با افراد مختلفی وارد گفتوگوی مکتوب در این زمینه شدم و همچنان به روی نقد ناقدان گشوده هستم.در خصوص ضرورت یا عدم ضرورت این مباحث، دو دیدگاه متعارض وجود دارد. اولی، پروژهی گذار به دموکراسی هیچ نیازی به پروژه ی نواندیشی دینی ندارد. دومی، در یک جامعهی دینی، با حکومت مدعی دینی بودن، اصلاح دینی (نواندیشی دینی)، یکی از ارکانگذار به نظام دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر است.مطابق رویکرد اول، نواندیشی دینی از نظر سیاسی- اجتماعی (نه الهیاتی) بیفایده و وقت تلف کردن است. اما مطابق رویکرد دوم، نواندیشی دینی از نظر سیاسی- اجتماعی، ضروری و یکی از پیش شرطهای گذار به دموکراسی در جامعهای چون جامعهی ایران است.پانوشت:۱- رجوع شود به اینجا.۲- رجوع شود به اینجا.۳- امام محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۴، ربع منجیات، کتاب التوحید و التوکل،ص ۲۵��- ۲۵۴.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر