کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

[farsibooks] حتما حتما حتمابخوانید

 

من اغلب «فاجعه‏ها» را روايت مي‌كنم، از سياهي سخن مي‏گويم، از کور بودن ما نسبت به «رخدادها» و فاجعه‌هاي انساني. از اين رو امكان دارد ياد داشت‌هايم، سياه‌نمايي وضعيت موجود تلقي گردد. اين امر تا جايي درست است، من سياه و تلخ مي‌نويسم و از سياهي و تباهي مي‌گويم، اما به نظر من ديدن سياهي بالاترين «بصيرت» است. شايد كساني باشند كه خوبي‌ها را ببيند، ایران تخيلي را كه «قلب آسيا» است و مردمان شجاع و قهرماني را كه بيگانگان متجاوز را از كشورشان بيرون رانده‌اند، اما براي من اين حرف‌هاي رمانتيك توهمي بيش نيستند، ایران، نه تنها قلب آسيا نيست، بلكه چالة هرز و سر زمينی است كه جز ظلمت و فاجعه، چيزي در آن ندرخشيده است، و مردمانش كورها و پوليفيموس‌هاي تك چشماند كه جز كشتار و خشونت، جز جهل و بدبختي و فلاكت، چيزي ديگري در تاريخ شان ندارند. چرا بايد ‌چنين باشد؟ پاسخش را نمي‌دانم، زيرا من نيز فردي هستم از كورهاي اين سر زمين، فردي از مردمان كه از قافلة تمدن‌بشري كه چون اسپ تيزپا چهار نعل به پيش مي‌رود، عقب‌مانده‌اند، فردي از مردمان كه اكنون در هبوط اخلاق و كسوف خرد، در ظلمت فاجعه‌هاي انساني دست و پا مي‌زنند. تصور مي‌كنم من براي ديدن کابوس‌ها و بدبختي‌ها آفريده شده‌ام، براي تماشا و روايت کابوس‏هاي رعب‌آور و دهشت‌بار. از آن‏جا كه هر آن‌چه ديده‌ام، كابوس و دهشت و فلاكت بوده است، بنا بر اين تنها امكان گفتن برايم روايت كابوس‌ها است. در حقيقت من خودم نوعي توهم و فاقد هستي‌ام، هستيِ من در صدايم خلاصه مي‏شود، در آوازم، در کلماتي كه مي‌نويسم و در نشانه‌هايي که در حين گذار از خود بر جاي مي‌گذارم. من بر آنم كه خودم را، آوازم را و بيانم را به نشانه‏هاي «فاجعه» مبدل كنم؛ زيرا من نشاني از فاجعه‌ها هستم، اگر روشن‌تر بگويم من خود نفس فاجعه‌ها هستم، ما مردم ، دژخيم خويشتن هستيم، هرچه ديديم فاجعه ديديم، هر چه كرديم، جنايت بود، بياييد به گناه و جنايت خود اعتراف كنيم« داد ازما! مجنون مردمان، دژخيم خويش!» هدف من از اين نوشته‏ نيز نه طرح تئوري‏هاي پر آب و تاب و رياکارانه، نه لاس‌زدن‌هاي بي‌ربط فلسفي، نه كله‌فروشي روشنفكرانه و نه اظهار فضل و شرف دين‌دارانه، بلکه «معنوي‌کردن زبان» است و پاکيزه کردن آن از كثافت‌ها وكليشه‌ها و كليت‌هاي جعلي و كاذب چون وحدت‌ملي، جهادمقدس، مردم سالاری دینی، دولت‌ دموكراتيك و جمهوي‌اسلامي‌ایران، كه زندگي و انسانيت را به تباهي مي‌كشاند، كليت‌هاي جعلي و كاذبي كه در پي يك كاسه كوزه كردن جهان و انسان است. بنا بر اين اگر من تلخم، تلخ‌تر از تلخي و اگر من ساه‌نمايي مي‌كنم، سياه‌تراز سياهي و اگر اين پرسش‌ها براي تان غريب و غير معمول اند، و اگر اين سخن‌ها زهراگين و كشنده و مسموم هستند و يا رگه‌هايی از جنون و ديوانگي دارند، مرا ببخشيد واگر حوصلة خواندن اين ياد داشت‌‌ها را نداريد، به دور افگنيد! راستش من يك ديوانه‌ام، اگر ديوانه نمي‌بودم نمي‌نوشتم. وقتي فاجعه‌ها آن‌قدر دهشت‌بارند كه نمي‌توان آ‌ن‌ها را به زبان مفاهيم ترجمه كرد، بي‌ترديد نوشتن نوعي ديوانگي است، مهمل‌بافي و
  ياوه‌سرايي، آيا اين طور نيست؟
برای ادامه به اینجا بروید
 

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Get real-time World Cup coverage on the Yahoo! Toolbar. Download now to win a signed team jersey!

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ