کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

[farsibooks] Sunday 9 May 2010 Ordibehesht 19th 1389, Fwd: Best of Balatarin for 05/10/2010

 


http://us1.campaign-archive.com/?u=7fdb14e291091d23007369520&id=24d39c781a&e=457d8de126


---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin <balatarin@sabznameh.com>
Date: 2010/5/9
Subject: Best of Balatarin for 05/10/2010


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




نميتوانم هيچ چيز بنويسم . اشك امان نميدهد و اين قلب صاحب مرده دارد مي ايستد . خبر كوتاه بود . همه شان را اعدام كردند : پنج تن از گروهك‌هاي ضد انقلاب كه در عمليات تروريستي از جمله بمب‌گذاري در مراكز دولتي و مردمي شهرهاي مختلف ايران دست داشتند سحرگاه امروز يكشنبه در زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند. به گزارش روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران،‌ محكومان فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد نام داشتند. محكومين در عمليات تروريستي از جمله بمب‌گذاري در مراكز دولتي و مردمي شهرهاي مختلف ايران دست داشتند. در مراحل دادرسي محكومين نماينده دادستان تهران و وكلاي آنان حضور داشته‌اند و احكام صادره از سوي دادگاه‌هاي بدوي، حسب مورد در دادگاه تجديد‌نظر يا ديوان عالي كشور ابرام شده است
با ۵۱۳ امتیاز و ۲۲۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در آستانه خرداد، ماه اعتراض، ماه متولد شدن جنبش اعتراضی ایران، باز کردها قربانی شدند. باز کردها اعدام شدند. طبق معمول خبر این اعدام ها را هم خبرنگاران خبرگزاری فارس سحرگاه امروز در راستای وظیفه خبررسانی شان، اینگونه تنظیم کرده اند: به نقل از روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان، پنج تن از گروهکهای ضد انقلاب که در عملیات تروریستی از جمله بمبگذاری در مراکز دولتی و مردمی شهرهای مختلف ایران دست داشتند سحرگاه امروز یکشنبه در زندان اوین به دار مجازات آویخته شدند. در آستانه خرداد و سالگرد خیزش عظیم مردم ایران در اعتراض به کودتای انتخاباتی هستیم و در این میان حاکمیت ایران باید ضرب شصتی به جامعه نشان می داد. باید رعب و وحشتی در دل معترضان ایجاد می کرد. اعدام کسانی به نام انجمن پادشاهی و اینک گروه تروریستی آسان ترین و کم هزینه ترین راه برای نشان دادن اقتدار دستگاه قضایی ایران است. اما در کدام دستگاه عادل، اتهامات دو اعدامی منسوب به انجمن پادشاهی و اقدامات تروریستی این پنج کرد اعدام شده ثابت شده بود؟ در دستگاه قضایی غیرمستقل ایران، وقتی برای روزنامه نگاران و معلمان و حتی کارگر ساده یک بقال به حکم اقدام علیه امینت ملی حکم طولانی مدت زندان صادر می کنند، تردید کنیم که برای برادران و خواهران کرد ما به جرم بمب گذاری و ترور، حکم اعدام صادر کرده باشند. وقتی برای تعداد بی شماری از افغان ها به جرم اخلال در امنیت ملی حکم اعدام صادر می کنند بی آنکه حتی یک بار خبری از دادگاه آنان در اختیار افکار عمومی قرار گیرد باور نکنیم که دادگاه ها کردها بی هیچ انگیزه مسمومی صورت گرفته باشد. وقتی سران جنبش سبز به کرات اعلام کردند قوه قضاییه غیرمستقل است، فاسد است، یعنی صدور احکام برای کردها و اعضای انجمن پادشاهی در دل این دستگاه قضایی نیز صرف نظر از دیدگاه ها و وابستگی های فکری شان، مردود و فاسد است. نمی شود یک دستگاه قضایی را فاسد اعلام کنیم ولی برخی از احکام آن را بپذیریم و هیچ نگوییم و یا حتی سکوت کینم. وقتی برای صدور احکام غیر قانونی دانشجویان و روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مان همدل می شویم باید بار دیگر در صدور احکامی که با انگیزه های سیاسی از این دستگاه قضایی صادر می شود با همان همدلی ها و همبستگی های همیشه ایجاد تردید کرد. کاش بار دیگر و اینبار پررنگ تر از اعتراض همگانی که نسبت به اعدام دو عضو منسوب به انجمن پادشاهی صورت گرفت، ، همه گروهها تردید به این اعدام ها را با صدای بلند فریاد کنند بی هیچ تزلزل و ترسیدن از انگ های بعد از این که تا بوده همین بوده . اتهامات بزرگ را برای همین بر گرده اعدامیان آویزان می کنند تا مردم و سیاستمداران به آسانی نتوانند داد دفاع سر دهند. کاش این اعدام هایی که سحرگاه و بی صدا در زندان ایران رخ داده است ما را تا همیشه بی صدا نگاه ندارد. معلوم است که حاکمیت با اعدام پنج کرد که آنان را وابسته به گروه تروریستی معرفی کرده است به آسانی می خواهد در آستانه خرداد، جنبش سبز را در دامی دوباره بیاندازد و بعد اگر جنبش سبز اعدام ها را محکوم کرد، آنگاه با منتسب ساختن جنبش به گروههای تروریستی، راه سرکوب جنبش را آسان تر کند. ولی در این دام کهنه گرفتار شدن رسم نیست. این رسم همیشگی حاکمیت است که با انگ ها و اتهامات بزرگ راه را برای دفاع می بندد، زبان ها را در کام نگاه می دارد. باید بی نگرانی از اتهامات همیشگی، این اعدام ها که حاصل یک روند بیمار و غیرقانونی در همان دستگاه غیرمستقل قضایی است را محکوم کرد تا هراس از خرداد و اطمینان به سکوت جنبش، حاکمیت را میان تردید ها و سکوت های مان وادار به قربانی کردن شهروندان دیگرمان نکند. در تلویزیون جمهوری اسلام اینک تبلیغات این اعدام به گونه ای است که خیلی از روستاییان و مردم معمولی ایران تقریبا ایمان دارند که اگر فرزاد کمانگر یا شیرین علم هولی، اعدام نمی شدند، فردا تمام مدارس ایران را با بمب گذاری ویران می کردند و فرزندانشان را شهید. می ترسم از روزی که همین دستگاه قضایی وقتی سکوت ما را دید چنان بر این توطئه خود مغرور شود که به مردم معمولی شهر بباوراند که اگر روزنامه نگاران و معلمان و فعالان حقوق بشری که این روزها در زندان هستند هم آزاد باشند، آنها نیز شهر و خانه مردم را به آتش می کشند. در قاموس من نمی گنجد حاکمیتی که به تمام دنیا می گوید هیچ کس به خاطر بیان دیدگاهش در زندان نیست، هیچ کس برای اعتراض در زندان نیست و همه کسانی که ماشین ها و امکان عمومی را آتش زده اند زندانی شده اند، در مورد برادران و خواهران کرد من هم راست می گوید. در ذهن ام نمی گنجد کسانی که مسعود علی محمدی استاد فیزیک را ترور کرده اند، و بعد جنازه بی جان اش را دزدیده اند و برایش مرثیه راه انداخته اند تا دیگران را متهم به ترورکنند، خودشان به نام کردها بمب گذاری نکنند تا راهی برای ساکت کردن و سرکوب کردن بیایبند. حاکمیتی که از میان صدها شهید و کشته شدگان روزهای اعتراض به انتخابات نه تنها یک قاتل را دادگاهی نکرده است بلکه خود جنبش را متهم کرده است به اینکه ماشین نیروی انتظامی را دزدیده اند و از روی یکی دیگر از اعضای جنبش رد شده اند، برایش کاری ندارد که در خلاء رسانه ای از تبلیغات تلوزیونی و نمازجمعه ای و امکانات آموزشی مدارس بهره بجوید تا ایران و کردستان را روبروی هم قرار دهد. قوم ها را علیه هم نگاه دارد. ما را ملتی سرشار از بدبینی و کینه نگاه داشته اند در این سالها و در نظام آموزشی بیمارمان سالهاست که به زمین و زمان تردید داریم. برای همین است که وقتی جنبشی با آن عظمت در ایران شکل می گیرد، کردها سکوت می کنند، ترک ها سکوت می کنند و بعد وقتی کردها را سحرگاه به صف می کنند و از دروازه شهر آویزان می کنند ما چه می کنیم؟ ما هم سکوت می کنیم. ما هم در دفاع تردید می کنیم. همانگونه که کشته شدن صدها نفر در جریان اعتراضات پس از انتخابات چندان موجی در کردستان ایجاد نکرد، اعدام کردها هم موجی در خیابان های تهران و باقی شهرهای ایران ایجاد نمی کند. این واقعیت دارد. این روزها بازار صدور احکام اعدام کردها و افغان ها در ایران داغ است. آنان که از سکوت ما در برابر هم پروار می شوند چه کسانی هستند؟ همان دستگاه ناسالم قضایی و همان حاکمیتی که ذهن ملت اش را سرشار از سوء تفاهم های تاریخی می خواهد. اگرچه ما را ملت متکبر و نژاد پرستی معرفی می کنند اما ما ملت متکبری نیستیم، نه در برابر کردها و نه حتی در برابر افغان ها. ما فقط همان گونه که حاکمیت جمهوری اسلامی می خواهد سالهاست که با سوء تفاهمی عمیق به هم نگاه می کنیم و هر کدام در برابر مرگ دیگری سکوت می کنیم
با ۳۵۵ امتیاز و ۲۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد به جرم مشارکت در عمليات تروريستي صبح امروز اعدام شدند
با ۲۹۲ امتیاز و ۲۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


باز هم پنج فرزند اين آب و خاک را ناجوانمردانه کشتند. آقای موسوی برشماست که به بانگ رسا این آدمکشی‌ها را محکوم کنید، صبر شایسته نیست!
با ۲۶۴ امتیاز و ۵۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


بر اساس خبر منتشر شده توسط خبرگزاري فارس فرزاد كمانگر و شيرين علم هوي دو فعالي سياسي كرد و آنچه اين خبرگزاري آنها را بمب گذار و تروريست خوانده است صبح يكشنبه اعدام شده اند. فرزاد كمانگر معلم آموزش وپرورش شهرستان كامياران با 12 سال سابقه تدريس است که در مرداد 1385 براي پيگيري مساله درمان بيماري برادرش به تهران آمده و دستگير شد. در زير متن آخرين نامه فرزاد كمانگر كه از زندان رجائي شهر نوشته شده است بار ديگر منتشر مي شود:«نه» به خشونت «نه» به اعدام صلح ، خواب کودک است صلح ، خواب مادر گفتگوی عاشقان در سایه سار درختان صلح همین است صلح لحظه ای است که دیگر توقف اتومبیلی در خیابان هراس بر نمی انگیزد و زمانیست که کوبیدن بر در نشانه دیدار یک دوست «1» آغاز ، رویا و افسانه ای شیرین است ، چون با زندگی شروع می شود. «و انسان را آفرید به نظاره اش نشست و برای آفرینش این موجود به خود آفرین گفت»«2» «در عزل کلمه بود ، کلمه با خدا بود ، کلمه خود خدا بود پس کلمه انسان شد» «3» انسان موجودی الهی و مقدس شد چرا که از روح لایزالی در آن دمیده شده بود و حق حیات در زندگی یافت ; « هر کس حق دارد از زندگی و آزادی و امنیت شخص خویش برخوردار باشد» «4» و این سو تر خدایگان زر و زور چوبه دار بر افراشتند تا خالص طناب و مرگ شوند و گام به گام تا به امروز زندگی و مرگ ، روشنی و تاریکی ، فریاد و سکوت و رهایی و اسارت همزاد و هم گام همه صفحات تاریخ را ورق زدند ...
با ۲۶۳ امتیاز و ۱۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


تصویری از مادر فرزاد کمانگر با عکس فرزند در دست!
با ۲۶۲ امتیاز و ۱۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد صبح امروز اعدام شدند .
با ۲۱۸ امتیاز و ۹ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


مسولان زندان اوین با قطع تلفن های این زندان از دو روز گذشته اقدام به اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم‌هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد نمودند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا این احکام در حالی به اجرا درآمد که پرونده سه تن از متهمان این پرونده در مرحله بازنگری (اعمال ماده ۱۸) قرار داشت و همچنین هیچ یک از وکلا و خانواده ها در جریان اجرای این احکام قرار نگرفتند.
با ۲۰۷ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


شرم بر دل دارم . شرم از زنده بودنم و نبودن فرزاد . آن كمانگر كرد كه روزي معلم بود و زنده . او كه امروز به دارش آويخت ضحاك زمان سيد علي خامنه اي . به مادرش چه جوابي داريم بدهيم ما ملت خموش . چه بگويمش كه اين كبريتهاي بيخطر ، به كارت نميايند مادرم . چه بگويم به او كه دعوتمان كرد در روز معلم تا كفن بپوشيم و گروگان باز پس گيريم . امروز نعش او را به مادرش ميدهند و اينها همه از سكوت من است . شرم بر من باد . شرم ابدي .
با ۲۰۴ امتیاز و ۲۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


خامنه ای خامنه ای ننگ به نیرنگ تو- خون نداهای ما میچکد از چنگ تو-- خامنه ای خامنه ای ننگ به نیرنگ تو- خون جوانان ما میچکد از چنگ تو-- ای ز شرار ستم شعله به ایران زده- امن و امان وطن یک سره بر هم زده-- دزد وطن خواره ای دیو ستم واره ای- عقرب جراره ای، روبه مکاره ای-- گوش وطن خسته از طبل بد آهنگ تو- تیره شده عالم از حیله و نیرنگ تو-- مظهر شیطان تویی دشمن انسان تویی- دشمن این ملتی موجب هر ذلتی-- جور و جفا در تو هست مهر و وفا در تو نیست- زهر بلا در تو هست شهد صفا در تو نیست-- در همه دوره زمان چون تو ستمکاره نیست- عامل هر فتنه ای صلح و صفا در تو نیست.
با ۱۸۷ امتیاز و ۵۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


صبح امروز خبرگزاری نیمه رسمی و حامی دولت فارس بر روی خط خبری خود خبر اعدام پنج نفر را منتشر کرد که در این میان اسامی فرزاد کمانگر معلم کرد در بند و شیرین علم هویی نیز به چشم می‌خورد. خبر این خبرگزاری اشاره دارد: «پنج تن از گروهک‌های ضد انقلاب که در عملیات تروریستی از جمله بمب‌گذاری در مراکز دولتی و مردمی شهرهای مختلف ایران دست داشتند سحرگاه امروز یک‌شنبه در زندان اوین به دار مجازات آویخته شدند» این خبر هم چنین اشاره دارد که به نقل از روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران محکومان فرزاد کمانگر فرزند باقی، علی حیدریان فرزند احد، فرهاد وکیلی فرزند محمد سعید، شیرین علم‌هولی فرزند خدر و مهدی اسلامیان فرزند محمد نام داشته‌اند. هم‌چنین در بخشی دیگر از این خبر اشاره شده است که این افراد در عملیات‌های تروریستی و بمب‌گذاری شرکت داشته‌اند. این در حالی است که رادیو کوچه برای صحت این خبر با خلیل بهرامیان تماس داشته و از او خواست که آیا صحت این خبر را تایید می‌کند یا خیر؟ بهرامیان در گفت‌و‌گویی با اردوان روزبه اشاره کرد: «تا این لحظه من از این خبر اطلاعی ندارم و به صورت مرسوم در قوانین شرعی و عرفی وکیل و خانواده محکوم به اعدام باید از زمان و مکان اعدام پیش از آن مطلع باشند.» وی هم چنین ادامه داد: «حتا روز گذشته که برادر فرزاد کمانگر با او در تماس بوده است در ساعت چهار بعد از ظهر او هیچ گونه ابراز اطلاع از موضوع نکرده است و به طور کامل اظهار سلامتی کرده است که نشان می‌دهد از خبری مطلع نبوده است.»
با ۱۸۰ امتیاز و ۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در پی اعدام پنج تن از زندانیان سیاسی کرد در زندان اوین تهران تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران کرد تحت عنوان "ستاد هماهنگی بزرگداشت شهدای کرد زندان اوین" در کردستان عراق اعلام اعتصاب و تحصن اعتراض آمیز کردند. یکی از اعضای این ستاد در رابطه با این تحصن اعلام کرد: "به همت جمعی از فعالان مدنی، سیاسی و روزنامه نگاران کرد و ایرانی ساکن در کردستان عراق، در اعتراض به اجرای حکم اعدام پنج تن از فعالان سیاسی کرد در زندان اوین امروز یکشنبه 19 اردیبهشت ساعت پنج در سکوی پارک آزادی شهر سلیمانیه درکردستان عراق اقدام به تحصن و اعتصاب غذای اعتراض آمیز خواهند کرد". وی افزود: "ما خواستار رسیدگی نهادهای بین المللی و حقوق بشری در قبال این جنایت بزرگ هستیم. همچنین درخواست از مردم کردستان برای برگزاری تحصن سراسری در کردستان در روز سه شنبه مورخ 21 اردیبهشت از جمله اهداف دیگر این تحصن است". عضو "ستاد بزرگداشت شهدای روز یکشنبه کردستان در زندان اوین"، اعلام کرد که اخبار تکمیلی در این زمینه در بیانیه هایی رسمی به اطلاع عموم خواهد رسید. فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان، صبح امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت در زندان اوین تهران بدون اطلاع وکیل و خانواده ها اعدام شدند.
با ۱۷۸ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


برادر فرزاد کمانگر در مصاحبه ای اعلام کرد به عنوان خانواده فرزاد اعلام میکنم مستقیما خود رهبری کشور باید جوابگو باشد.هر مشکلی برای جوانهای این مملکت پیش آمده باشد شخص ایشان مسئول است
با ۱۷۶ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


فردا دوشنبه در سنندج و کامیاران عزای عمومی اعلام شده
با ۱۷۲ امتیاز و ۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


دوستان عزیز به حرمت خون هموطنان بیگناهمان لطفا به مدت سه روز از ارسال لینک های فانی و خنده دار پرهیز کنید. ما همه عزادار هستیم. در مقابل این رژیم جهل و فساد
با ۱۷۰ امتیاز و ۵۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


پلیس فرانسه دهها تن از ایرانیان معترض ساکن پاریس را بازداشت کرد./ نوشابه امیری روزنامه نگار سرشناس ایرانی در بین بازداشت شدگان است. حدود 1000 تن از ایرانیان مقیم فرانسه حدود دو ساعت پیش مقابل سفارت جمهوری اسلامی در پاریس دست به تجمع اعتراضی زدند و اعدام پنج زندانی سیاسی را محکوم کردند. نوشابه امیری، روزنامه نگار سرشناس ایرانی که یکی از بازداشت شدگان است می گوید "دهها تن از ایرانیان مقابل سفارت تجمع کردند و به سر دادن شعار پرداختند. شعارها در حمایت از فرزاد کمانگر و اعدام شدگان و علیه مسئولان جمهوری اسلامی بود". نوشابه امیری می افزاید"کارمندان سفارت اما به معترضین حمله کردند و تجمع به خشونت انجامید."
با ۱۶۹ امتیاز و ۳۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


سحرگاه روز یکشنبه پنج زندانی را به اتهام در «گروهک های ضد انقلاب» را در زندان اوین تهران اعدام شدند که چهار تن از آنان، از جمله فرزاد کمانگر، مرتبط با گروه پژاک معرفی شده‌اند؛ مهرداد کمانگر، درباره اعدام برادرش به رادیو فردا گفت‌وگو کرده است؛ مهرداد کمانگر می‌گوید خبر اعدام برادرش را دوستانش از روی سایت‌ها به وی اطلاع داده‌اند؛ برادر فرزاد کمانگر همچنین می‌گوید که مقام‌های قضایی پیش از این قول آزادی وی را داده بودند. من شنیده‌ام که آقای خلیل بهرامیان، وکیل آقای فرزاد کمانگر رفته‌اند که در مورد صحت و سقم قضیه مطمئن شوند. شما خبر را از کجا دریافت کردید، آقای کمانگر؟ مهرداد کمانگر - من در کمال خونسردی به شما اعلام می‌کنم. نمی‌دانم شما برنامه زنده دارید. اخبار به گوش من رسیده به گوش همه خانواده رسیده. این آتشی است که خودشان روشن کرده‌اند. باید خودشان هم پایش بایستند. تمام سیستم اطلاعات، سیستم قضایی همه باید جوابگو باشند. این لحظه به بعد همه باید جوابگو باشند. اگر خبر موثق باشد. از چند سایت خبری مطلع شدیم. چند نفر دوستان تهران و خارج از کشور با ما تماس گرفتند. خبر سایت‌ها را به ما دادند. آخرین خبری که از برادرتان داشتید، چه بود؟ دیروز ساعت چهار با ما تماس گرفت. چه گفتند؟ هیچ، عادی، جز تلفنی که با مادر حرف زد، دیگر ارتباطی بعد از ساعت چهار نبود. هیچ مسئله خاصی در مورد احتمال اجرای حکم... نه اصلاً به هیچ عنوان. عادی عادی تلفنی با مادر تماس گرفت. از طرف مقام‌های قضایی چه؟ با شما قبلاً تماس گرفته بودند؟ اصلاً کسی جوابگوی ما نیست. من با مسئول پرونده ایشان در تهران در تماس بودم. مکرراً ارتباط داشتم. از امروز به بعد ایشان به تلفن‌های من جواب نمی‌دهد. دفتر پیگیری اطلاعات به تلفن‌های من جواب نمی‌دهد. کسی به من جواب نمی‌دهد. آقای بهرامیان هم دادستانی رفته ولی تلفن ایشان هم قطع شده. ما از ایشان خبری نتوانستیم کسب کنیم که دادستانی چه خبری ممکن است به او داده باشد. خود آقای فرزاد کمانگر در مورد حکمشان چه می‌گفتند؟ در آخرین مکالماتی که داشتید. یعنی احتمال می‌دادند که ممکن است این حکم عوض شود یا امیدی نداشتند؟ اینها به خودشان قول دادند. من حضوراً نشسته بودم. این مسئول پرونده گفت فرزاد هیچ گناهی نداشته و فرزاد باید آزاد شود. اگر هم قرار است مشکلی برای فرزاد ایجاد کرده باشند یا بکنند، خودشان مسئول‌اند. حتی رهبری مسئول است. کسی که به عنوان رهبری مملکت آن بالا نشسته، باید جوابگو باشد. آخرین حرف مقامات قضائی به شما چه بود؟ که فرزاد هیچ گناهی نداشته و باید آزاد شود. تمام اینها را باید جوابگو باشند. مقامات قضایی به شما گفتند که آقای کمانگر گناهی ندارد و باید آزاد شود؟ بله خود دادستانی تهران گفته و حتی مرتضوی که ۱۸ ماه تمام پرونده را گم کرد،
با ۱۶۷ امتیاز و ۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با همراهی تعدادی از فعالان مدنی اعلام کرده اند که فردا در تهران دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده در روز جاری که تماماْ ساکن شهرستان بوده اند برای برگزاری یک تجمع اعتراضی به سمت تهران به راه افتاده اند. این خانواده ها اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد، خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند،
با ۱۶۴ امتیاز و ۱۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


شرم دارم از سكوتم در برابر مادر فرزاد . شرم كن از سكوتت در برابر اين پنج عزيزي كه بر دار شدند . فردا ، ساعت 11 صبح ، ميعادگاه آزادي ، دانشگاه تهران ، همراه ميشويم با خانواده هاي داغدار . اگر نيايم ، شرف ندارم . اگر نيايي ، ايراني نيستي . ايراني ، به پا خيز . خبرگزاری هرانا - خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با همراهی تعدادی از فعالان مدنی اعلام کرده اند که فردا در تهران دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده در روز جاری که تماماْ ساکن شهرستان بوده اند برای برگزاری یک تجمع اعتراضی به سمت تهران به راه افتاده اند. این خانواده ها اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد، خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند،
با ۱۶۰ امتیاز و ۲۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


اعصابم از اون خرد تره که بتونم الان حرفی بزنم! رفیق شفیقم امروز رفیق شهیدم شد نمیخوام و نمیتونم زیادی حرفی بزنم…با هم دف میزدیم...روحش به بلندای آبیدر سنندج و شاید هم بلند تر...دلش پر از درد و لبش پر از خنده...خنده ای که پر از بغض بود...و نگران ....و حالا او نیست... و ما شرمنده ایم...که هستیم....امروز چند تا بحث پراکنده داشتم همون ها رو اینجا کپی پیست میکنم. حالم خوش نیست! یادتان باشد..شما میدانستید کردها تجزیه طلب نبودند و نیستند،شما ما را تجزیه طلب میکنید…حالم خوش نیست…خوش نیست. کلآ هر روز و هرجا هر کردی اعدام و تیرباران بشه حقشه ! چون کردها بالفطره "سربر"، بمب گزار ، تروریست،قاچاقچی و تجزیه طلب هستند! به امید روزی که خون احسان ها و فرزادها و شیرین ها حداقل بعد از مرگشون به سرخی خون نداها و سهراب ها باشه
با ۱۵۹ امتیاز و ۱۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد به جرم مشارکت در عمليات تروريستي صبح امروز اعدام شدند! .... خبر کوتاه بود..ولی … نمی توانم حرف بزنم… تمام تنم تیر کشید… اشک امانم نمی دهد… آخر به چه جرمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به چه گناه نکرده ای؟؟؟؟؟؟؟به جرم معلم بودن؟؟ به جرم بی پناه بودن؟.. به جرم انسان بودن؟.. آخر ما را شده؟؟؟ ما که دور از جان، مثل وفادارترین حیوان جهان بلدیم به هم بپریم.. از خودمون انتقاد کنیم، به خودمون فحش بدیم، در یک حرکت هماهنگ از شادی صدر تا مهاجرانی و گنجی و کدیور رو از عرش به فرش می کشیم، چرا توانایی نداریم اعتراض کنیم به گرفتن جان انسان ها؟؟… انسان های شجاع و بی گناه انسان هایی که به خاطر من و شما رفتند و جان دادند انسان هایی که به جرم فکر کردن ، از بین ما رفتند چرا هیچکس هیچ کاری نمی کند؟؟ چرا هیچکس جز سر تکان دادن و اظهار تاسفی چند ثانیه ای کاری نمی کند؟؟ خدایا گریه امانم نمی دهد... مانیتور را از پشت هاله اشک می بینم و سعی می کنم بنویسم… سعی می کنم اشتباه ننویسم با انکه از پشت پرده اشک دیدن کلمات سخت است... اما سخت تر از ان دیدن بی تفاوتی ما انسان هاست.. اعدام شدند………. چه راحت از کنار این کلمه می گذریم!! چه راحت...! 5 نفر اعدام شدند، 5 انسان، 5 بنده خدا، هر کدام صاحب خانواده ای و هر کدام عزیز کسانیکه دوستشان داشتند.. خدایا ما را چه شده که اینقدر کرخت شده ایم؟؟؟؟ که اینقدر بی خیال و سنگدل شده ایم، با ما چه کردی از چه گلی ما را سرشتی؟؟؟؟ از خاک سرد کدام گورستان بود که اینچنین بی احساسیم... چرا از خشم به خیابان نمی ریزم؟ چرا برای ما مرگ فقط برای همسایه خوب است.خب وقتی نوبت به خودمان رسید؟ همسایه ها نیز همین گونه فکر می کنند! می دانم نوشته ام پریشان بود چون احساسم پریشان است... عین مرغی هستم که سرش را کنده اند و فقط پریشانی و ناباوری برایش مانده است.. احساس خشم، احساس عصبانیت، احساس غم وصف نشدنی، بغضی دردناک، و ناراحت از بی تفاوتی موجوداتی به نام انسان که فقط به هم پریدن را نشانه انسان بودن می دانند اما ناراحت نمی شوند که انسان نمایانی جانی را که خداوند به انسان ها عطا کرده از او می ستانند؟؟ خدایا ما را چه شده؟ با ما چه کردی؟...
با ۱۵۳ امتیاز و ۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


او در دل كوچولوي دهها بچه ي روستايي اين ديار مصيبت زده، بذر آگاهي و عشق كاشته است. اين بذر، كه بمبي جادويي است، مخرب و ويرانگر نيست، سازنده است و ديرپا. فرزاد كمانگر، معلم ساده مناطق محروم كردستان را صبح امروز يكشنبه اعدام كردند؛ به جرم "بمب گذاری"! به همراه او چهار تن ديگر از شهروندان كرد را نيز به همين اتهام اعدام كردند. چيز غريبي نيست! وقتي يك ملت را "فريب خورده" مي نامند و وقتي سران جنبش سبز را "عامل صهيونيست ها" مي خوانند، نبايد هم توقع داشته باشيم كه يك معلم ساده را با اتهامي بهتر از اين به دار بياوزيزند؛"بمب گذار"! به عقيده من، "فرزاد كمانگر" بمب گذار بود، منتها، هم بمبي كه كار گذاشت متفاوت از بمب هايي است كه مي گويند و هم زمان عمل كردن آن بمبها هنوز فرا نرسيده است! او از آن بمب هايي نكاشته كه ويران مي كنند، كه منفجر مي شوند و كساني را به كشتن مي دهند. از نگاه رژيمي كه دشمن آگاهي و عشق است، فرزاد در دل همه آن بچه هاي معصوم بمب كار گذاشته است و اين جرم سنگين تري است از كشتن آدمها، كه خود نظم اسلامي در آن تبحر دارد. بمب هايي كه فرزاد كاشته، روزي "با تأخير" عمل خواهند كرد. بمب هاي فرزاد، به جاي كشتن، فرياد زندگي و عدالت و آزادي را همه گير خواهد كرد و همين است كه عقوبت مرگ را براي او رقم زده است. ترديد ندارم روزي كه اين بچه ها بزرگ مي شوند، چاشني آن بمبهاي آگاهي و عشق در نهاد پاكشان "عمل" خواهند كرد و جهل و خرافه را از ذهن اين ديار پاك خواهند كرد. در فرداهايي كه متعلق به آنان است، شايد آگاهي و عشق به درجه اي از رونق برسند كه ديگر نتوان با حكمي ظالمانه، كسي را بابت افكار و عقايدش به زندان برد، شكنجه كرد و به دار آويخت. آنها مي توانند فرداهاي باشكوهي را كه ما بايد با نهايت دقت و دانش بسازيم، به فرداهاي باشكوه تري تبديل كنند. بچه هاي فرزاد، براي تصاحب فرداهاي آزاد و آباد، مصمم و اميدوارند. اين را در نگاه دانش آموزان محروم و معصوم و فهيم فرزاد در كردستان مي توان ديد و فهميد
با ۱۵۰ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


کمیته گزارشگران حقوق بشر - فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان، صبح امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت اعدام شدند. // به گزارش امروز خبرگزاری فارس به نقل از دادسرای عمومی و انقلاب تهران، این افراد سحرگاه امروز اعدام شده‌اند. // خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر، دقایقی پس از انتشار این خبر گفت که «هیچ‌گونه اطلاعی از اعدام این افراد ندارد.» وی اضافه کرد که برای اطلاع از صحت خبر به دادستانی تهران مراجعه خواهد کرد. // فرزاد کمانگر معلم کرد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت شد. وی در طول ماه‌ها بازداشت تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت که آن را در رنج‌نامه‌ای منتشر ساخت. وی در اسفند ماه ۱۳۸۶ به اعدام محکوم شد. در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۸، این معلم کرد، در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار برگزاری مجدد دادگاه خود شد. // مهدی اسلامیان در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و شش ماه را در سلول انفرادی گذرانده بود. گفتنی است پیش از این محسن اسلامیان، برادر این زندانی سیاسی نیز اعدام شده بود. // شیرین علم هولی در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران بازداشت شده و به اعدام محکوم شده بود. // علی حیدریان، به همراه فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر، دو زندانی سیاسی دیگر اعدام‌شده در سحرگاه امروز، از سال ۸۵ در بازداشت به سر می‌بردند. بسیاری روند برگزاری دادگاه این افراد را «ناعادلانه» خوانده بودند.
با ۱۴۷ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


پیشنهاد به مدیران محترم سایت بالاترین لطفا در صورت امکان نوار سیاهی به نشانه ی سوگواری برای هموطنانمان , فرزاد كمانگر , شيرين علم‌هولی , فرهاد وكيلی , علی حيدريان و مهدی اسلاميان و به نشانه ی همدردی سایت بالاترین با خانواده های داغدار این عزیزان به لوگوی سایت اضافه نمائید .. با تشکر
با ۱۴۴ امتیاز و ۹۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با همراهی تعدادی از فعالان مدنی اعلام کرده اند که فردا در تهران دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده در روز جاری که تماماْ ساکن شهرستان بوده اند برای برگزاری یک تجمع اعتراضی به سمت تهران به راه افتاده اند. این خانواده ها اعلام کرده اند تجمع اعتراضی خود را از ساعت ۱۱ صبح فردا مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه تهران برگزار خواهند کرد، خانواده های داغدار بدین وسیله از عموم مردم و وجدانهای بیدار جهت حضور در تجمع مورد اشاره دعوت نموده اند،
با ۱۳۷ امتیاز و ۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


سایت آزادی بیان: اعدام بدون اعلام قبلی و برخلاف موازین رایج فرزاد کمانگر و چهار زندانی سیاسی کرد موجی از خشم و اندوه در میان افکار عمومی برانگیخت. ایرانیان اروپا در پاریس، لندن، کلن، فرانکفورت و کپنهاگ تا ساعتی دیگر در میادین اصلی شهر یا سفارتخانه های جمهوری اسلامی گرد هم می آیند تا دست به اعتراض بزنند. همچنین گروهی از خانواده های عزادار و خانواده های اعدام شدگان اعلام کرده اند که در اعتراض به قتل جنایت کارانه پنج زندانی سیاسی فردا دوشنبه 20 اردیبهشت از ساعت 11 در برابر دانشگاه تهران دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. آخرین خبر، زندانیان سیاسی زن در بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به اعدام شیرین علم هولی دست به اعتصاب غذا زده اند.
با ۱۳۶ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


... تازه دیروز، پریروز، بود خلیل بهرامیان به دیدار مادر فرزاد رفته بود/ به وکیل فرزاد لباس کردی هدیه کرده بودند! / دو سه ساعت است خشکم زده/ داد میزنم، هوار میکشم، اشک میریزم، با دوستان جهت انجام تجمعات اعتراضی برنامه میچینم اما/ اکنون یک دغدغه دارم!/ دایــــه سلطنه را چگونه تسلی دهیم!
با ۱۳۶ امتیاز و ۱۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


داشتم فکر میکردم بدبختی ما ایرانی ها دقیقاً از زمانی شروع شد که مجبور شدیم این عبارات را روزانه دهها و صدها بار بشنویم ... من واقعاً حالم از شنیدنشان دیگر دارد به هم میخورد ... کاری هم به اسم خود طرف ندارم ، اما از این پس تلاش می کنم هرگز این عبارت را ننویسم و تا آنجایی که ممکن است نه بخوانم و نه بشنوم !
با ۱۳۲ امتیاز و ۱۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


تعداد کثیری از مردم، اصناف و فعالان مدنی مناطق کردنشین به خصوص در شهرهای کامیاران و سنندج با اعلام فراخوان های فوری از همه مردم این شهرها خواسته اند که فردا، مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه با اعلام عزای عمومی و استفاده از شیوه های مسالمت آمیز مراتب انزجار و اعتراض خود را نسبت به اجرای حکم اعدام فعالان سیاسی اعلام کنند، خبرهای غیررسمی از تلاش بازاریان برای تعطیل کردند بازار در این شهرها خبر می دهد. همچنین در شهرها و حتی در خارج کشور معترضان ایرانی برنامه هایی را در اعتراض به اجرای احکام اعدام این زندانیان سیاسی اعلام کرده اند که در این رابطه گزارشات تکمیلی منتشر خواهد شد. لازم به ذکر است با توجه به عدم تحویل اجساد زندانیان سیاسی همچنان از برنامه تدفین آنان اطلاعی در دست نیست.
با ۱۳۱ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


من یک معلم می مانم و تو یک زندانبان // زئوس، خدای خدایان فرمان داد تا پرومته نافرمان را به بند کشند و این‌گونه بود حکایت من و تو که اینجا آغاز شد. تو میراث‌خوار زندان‌بانان زئوس گشتی تا هر روز نگه‌بان فرزندی از سلاله‌ی آفتاب و روشنی گردی و برای من و تو زندان دو معنای جداگانه پیدا کرد، دو نفر در دو سوی دیوار با دری آهنی و دریچه‌یی کوچک میان آن، توبیرون سلول، من درون سلول. حال بهتر است هم‌دیگر را بهتر بشناسیم // من معلم‌ام…نه! نه! … // من دانش‌آموز صمد بهرنگی‌ام، همان که الدوز و کلاغ‌ها و ماهی سیاه کوچولو را نوشت که حرکت کردن را به همه بیاموزد. او را می‌شناسی؟ می‌دانم که نمی‌شناسی. // من محصل خانعلی‌ام ، همان معلمی که یاد داد چه‌گونه خورشیدی بر تخته سیاه کلاس‌مان بکشیم که نورش خفاش‌ها را فراری دهد. // می‌دانی او که بود؟ // من هم‌کار بهمن عزتی‌ام، مردی که همیشه بوی باران می‌داد و انسانی که هنوز مردم کرمانشاه و روستاهای‌اش با اولین باران پائیزی به یاد او می‌افتند، اصلا می‌دانی او که بود ؟ می‌دانم که نم‌یدانی.² // من معلم‌ام، از دانش‌آموزان‌ام لب‌خند و پرسیدن را به ارث برده‌ام. // حال که من را شناختی، تو از خودت بگو، هم‌کاران‌ات که بوده‌اند، خشم و نفرت وجودت را از چه کسی به ارث برده‌ای، دست‌بند و پابندهای‌ات از چه کسی به جا مانده ؟ از سیاه‌چال‌های ضحاک؟ // از خودت بگو، تو کیستی؟ فقط مرا از دست‌بند و زنجیر و شلاق، از دیوارهای محکم ۲۰۹، از چشم‌های الکترونیکی زندان، از درهای محکم آن مترسان، دیگر هیچ هراسی در من ایجاد نمی‌کنند. عصبانی مشو، فریاد مکش، با مشت بر قلب‌ام مکوب که چرا سرم را بالا می گیرم، داستان مشت تو و سر زن زندانی را به یاد دارم. مرا مزن که چرا آواز می‌خوانم، من کردم، اجداد من عشق‌شان را، دردهای‌شان را، مبارزات‌شان را و بودن‌شان را در آوازها و سرودهای‌شان برای من به یادگار گذاشته‌اند. من باید بخوانم و تو باید بشنوی. و تو باید به آوازم گوش دهی، می‌دانم که رنجت می‌دهد. // مرا به باد کتک مگیر که هنگام راه رفتن صدای پای‌ام می‌آید، آخر مادرم به من آموخته، با گام‌های‌ام با زمین سخن بگویم، بین من و زمین، پیمانی است و پیوندی که زمین را پر از زیبائی و پر از لب‌خند کنم . پس بگذار قدم بزنم، بگذار صدای پای‌ام را بشنود، بگذار زمین بداند من هنوز زنده‌ام و امیدوار. // قلم و کاغذ را از من دریغ مکن، می‌خواهم برای کودکان سرزمین‌ام لالائی بسرایم، سرشار از امید، پر از داستان صمد و زندگی‌اش، خانعلی و آرزوهای‌اش، از عزتی و دانش‌آ‌موزان‌‌اش ، می‌خواهم بنویسم، می‌خواهم با مردم‌ام سخن بگویم، از درون سلول‌ام، از همین‌جا، می‌فهمی چه می‌گویم؟ می‌دانم به تو آموخته‌اند از نور، از زیبایی‌ها، از اندیشه و اندیشیدن متنفر باشی. // اما نترس به درون سلول‌ام بیا، مهمان سفره‌ی کوچک و پاره‌ی من باش، ببین من چه‌گونه هر شب همه دانش آموزان‌ام را مهمان می‌کنم، برای‌شان چه‌گونه قصه می‌گویم، اما تو که اجازه نداری ببینی، تو که اجازه نداری بشنوی، تو باید عاشق شوی، باید انسان شوی، باید این‌ سوی در باشی تا بفهمی من چه می‌گویم. به من نگاه کن تا بدانی فرق من و تو در چیست‌، من هر روز بر دیوار سلول‌ام دستان دل‌دارم را و چشمان زیبای‌اش را می‌کشم، و انگشتانش را در دست می‌گیرم و گرمی زنده‌گی را در دستان‌اش و انتظار و اشتیاق را در چشمان‌اش می‌خوانم، اما تو هر روز با باتوم دستت انگشتان نقش بسته بر دیوار را می‌شکنی و چشمان منتظرش را در می‌آوری و دیوار را سیاه می‌کنی. // دنیای تو همیشه تاریکی و زندان خواهد بود و «شعور نور» آزارت خواهد داد، من ماه‌ها است چشم انتظار دیدن یک آسمان پر ستاره‌ام. // با ستاره‌های یاغی که در تاریکی از این سوی آسمان به آن سوی آسمان پر بکشند و سینه سیاهی را با نور بشکافند. اما تو سال‌ها است در تاریکی زنده‌گی می‌کنی، شب تو بی ستاره است، می‌دانی آسمان بی ستاره یعنی چی؟ آسمان همیشه شب یعنی چی؟ // این‌بار که به ۲۰۹ برگشتم به درون سلول‌ام بیا من برای‌ات آرزوها دارم، نه از رنگ دعاهای تو که سراسر آتش است و ترس از جهنم، آرزوهای من پر از امید و لبخند و عشق است. به درون سلول‌ام بیا تا راز آخرین لب‌خند عزتی را پای چوبه‌ی دار برای‌ات بگویم، می‌دانم که باز بندی بند ۲۰۹ خواهم شد، در حالی که تو با همه وجود پر از کینه‌ات بر سر من فریاد می‌کشی و من باز دل‌ام برای تو و دنیای حقیری که دورت ساخته‌اند می‌سوزد. من بر می‌گردم در حالی که یک معلم‌ام و لب‌خند کودکان سرزمین‌ام را هنوز بر لب دارم. // معلم محکوم به اعدام، فرزاد کمانگر بند بیماران عفونی زندان رجایی شهر کرج ۲۷/۱۰/۸۷ ۱- چند نفر از نگهبانان ۲۰۹ (برخلاف بازجوها که این‌بار اذیت‌ام نکردند) به خاطر این‌که در مطلب‌بندی، بند ۲۰۹ ، آن‌ها را شبیه شبح خوانده بودم وحشیانه به باد، کتک و فحش و ناسزا گرفتنم. ۲-بهمن عزتی معلمی بود که اوایل انقلاب اعدام شد، هنوز مردم روستاهای کرمانشاه و کامیاران از او خاطرات بسیار دارند، می‌گویند هنگام اعدام در جواب ماموران که از او پرسیدند از مرگ نمی‌هراسی؟ لب‌خند زنان گفت: مرگ اگر مرد است گو نزد من آید تا در آغوش‌اش کشم، تنگ تنگ
با ۱۲۱ امتیاز و ۲۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 
با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ