حملات رسانه ای به بهاییان، زمینه سازی برای خشونت بیشتر / شینتو |
بهاییان، سالهاست که در معرض حملات گفتاری و نوشتاری (و البته رفتاری) گروههای مختلف قرار دارند.ابراز مخالفت با انها، بطور سنتی، در قالب نوشته هایی مشهور به "ردیه"، انجام می گرفت. اخیرا و پس از بوجود امدن شرایط سیاسی و اجتماعی خاص در ایران، موج حملات رسانه ای علیه بهاییان، که عمدتا بوسیله همان ردیه ها تغذیه می گردند، بطرز بی سابقه ای اوج گرفته است. هدف این اقدامات، اماده سازی افکار عمومی برای اعمال خشونت بیشتر بر علیه بهاییان بوده است. نمونه بارز ان، اتهام بمب گذاری و انفجار در حسینیه رهپویان وصال شیراز و بدنیال ان تبلیغات وسیع علیه بهاییان بود که متعاقب ان هفت نفر مدیران جامعه بهاییان ایران بازداشت گردیدند و بیش از 17 ماه است که در بازداشت موقت بسر می برند .دیگر قربانی این سناریو، بهاییان سمنان بوده و هستند که از ان زمان تا به حال، با دستگیریها و محکومیتهای گسترده و اتش زدن خانه و محل کار و اتومبیل، روبرو می باشند.
اما این حملات رسانه ای و یا همان ردیه های سابق، مشخصه هایی دارند که اهم انها از این قرارند:
۱- تعداد زیا د
طراحان این برنامه ها، سعی می کنند تا با ایجاد و تاسیس رسانه های جدید و یا جهت دادن به رسانه های موجود، وانمود نمایند که گروهها ومحققین مختلف و متعدد، در مورد ایین بهایی، تحقیقات وسیعی انجام داده اند و بدین وسیله این توهم را در ذهن خوانندگان ایجاد نمایند که وقتی این همه محقق فعال و پرکار در این همه روزنامه و مجله و دیگر تریبون ها، جملگی بر ابطال ایین بهایی متفق القول هستند پس لابد این نتیجه گیری، صحیح و یا حد اقل تا حد زیادی صحیح می باشد.
۲- تکراری بودن
علی رغم تعداد زیاد این حملات، در کمال تعجب مشاهده می شود که عمده انها، چه از لحاظ محتوی و چه از لحاظ روشها، یکسان می باشند. این یکسانی، به این دلیل نیست که حقیقت یکی است و تعدد نمی پذیرد و نه حتی به این سبب که چون همه انها با یک غرض و نیت سوء، به تحقیق پرداخته اند، به نتایج مشابه رسیده اند، بلکه به این خاطر است که عمده آنها، عینا یا شبیه عینا، از روی دست یک یا چند نفر رونویسی شده و کسانی مثل آقای عبدالله شهبازی و یا سایتهایی مثل سایت بهایی پژوهی، محور و مرجع بقیه قرار می گیرند یعنی اصولا تحقیقی در میان نیست و فقط کپی کردن است.
۳- سیاه نمایی تمام و کمال
اکثریت قریب و اقرب به اتفاق این مخالفان، بسیار مراقبند که مبادادر ضمن حملاتشان، ناخواسته نکته ای ذکر شود که توجه کسی را به نحوی از انحاء به بهاییان، جلب کند و لذا نهایت کوشش خود را می نمایند تا همه وجوه آنرا زشت و منفور جلوه دهند و در مواردی که قادر بر چنین کاری نیستند، اصولا یا ذکری نکرده و از پرداختن به ان مساله خودداری می کنند و یا اینکه با استفاده از انواع روشهای نگارشی و پردازشی، به تمسخر و استهزاء و لودگی روی می آورند و مثلا اگر می خواهند اعتراض کنند که جرا خانه باب، محل حج بهاییان است، ابتدا مطلب را به حالت طعنه و تمسخر مطرح می کنند اما بناگاه، متوجه می شوند که در این میان، ناخواسته اقرار نموده اند که بهاییان، حج هم دارند و ممکن است خوانندکان تحت تاثیر قرار گیرند و این گونه است که برای خنثی کردن این تاثیر، جلوی کلمه "حج"، نشانه ها و یا کلماتی را قرار داده و بجای "حج" می نویسند "به اصطلاح حج" و یا "به خیال خودشان حج" و جلوی ان هم چند تا علامت تعجب و سوال گذاشته و دست آخر هم یک پرانتز اضافه می کنند که ( البته این ها را چه به حج!!؟) و یا وقتی به حکم قبله اعتراض می کنند که بهاییان مدفن بهاءالله را قبله خود می دانند و رو بدان سو نماز می گذارند، چون ممکن است کسانی تحت تاثیر واقع شده و بگویند پس معلوم است که بهاییان نماز هم می خوانند، باز به همان ترتیب عمل می کنند. در هر حال به هیچ وجه حاضر نیستند نکته ای مثبت، هر چند کوچک، چه مستقیما و چه بصورت غیر مستقیم ذکر کنند.
۴- تنوع اتهامات و استفاده از عناوین غوغا آفرین و مو ضو عات عجیب و غریب
پیشتر مذکور شد که یکی از اهداف عمده ردیه نویسان و ردیه نویسی این است که به گونه ای عمل کنند که نظر هیچکس به دیانت بهایی جلب نشود یا بهتر بگویم کسی نکته مثبتی در ان نبیند. انها در این مسیر برای دور باش مردم، به هرداستان و روایتی هر چند غریب و دور از ذهن متوسل می شوند. داستان کیهان در مورد "مسلمان کشی بهاییان در شب عاشورا" و یا قضیه مجاز بودن ازدواج با خواهر و مادر و یا اینکه بهاییان خود عمدا، حوادثی را بوجود اوردند که در طی انها با کشته شدن بهاییان بدست مسلمانان، فضایی برای مظلوم نمایی خود ایجاد نمایند و یا اینکه در جریان حمله هواپیماهای عراقی به شهرهای ایران ، بهاییان ،عمدا چراغهای خانه خود را روشن می گذاشتند تا به انها علامت دهند تا حتی به قیمت جان خود، تعداد بیشتری از مسلمانان را به کشتن دهند نمونه های خوبی از این دست می باشند. در عین حال تنوع اتهامات وارده نیز در نوع خود بسیار جالب است. اجتماع بعضی از انها اصولا غیر ممکن است.مثلا نمی توان هم فعال در عرصه سیاست و جاسوسی و تجارت تریاک بود و هم عزلت طلب و گوشه نشین و عرفان مسلک. نمی توان در ان واحد هم ساخته دست روس بود و هم انگلیس و امریکا. نمی توان هم مهم بود و هم بی اهمیت و یا از همه ساده تر نمی توان هم بود و هم نبود. اتهام جاسوسی، علت اکثریت قاطع محکومیتهای بهاییان بوده است و تقریبا هیچ یک از اتهامات دیگر مانند زنا، تجارت تریاک، قتل و ترور، بمب گذاری، و نظایر انها، منشا صدور حکمی نبوده است و مشخص نیست اینها چگونه اتهاماتی هستند که هیچ محکومیتی در پی نداشته اند آن هم در محیطی که متهمان فاقد هر نوع نفوذ و قدرت می باشند. در هر حال هیچ گروهی را در ایران و یا شاید در جهان، سراغ نداریم که به اندازه بهاییان،با تنوع اتهامات روبرو باشند.
۵- در هم آمیختن موضوعات مختلف با یکدیگر به قصد سر در گم کردن خوانندگان
اکثر این حملات رسانه ای، موضوع واحد و مشخصی ندارند و با پرداختن هم زمان به چند موضوع، خود را از لزوم ارائه مدارک و مستندات برای اثبات اتهامات خود، بی نیاز نشان می دهند گویی با وارد کردن اتهامات متوالی و گوناگون، دیگر نویسنده ضرورتی برای ارائه دلایل و شواهد نمی بیند. او پس از بیان تهمتها و افترائات و همراه با چاشنی تمسخر و تحقیر، به محض اینکه به مرحله ارائه دلایل و مستندات وارد می شود حد اکثر به ذکر نام چند شخصیت و کتاب و تاریخ و چند جمله شکسته بسته مربوط و نا مربوط پرداخته و بدون ایجاد ارتباطی منطقی بین انها، به یکباره به موضوع دیگری پرداخته و باب جدیدی را می گشاید. ردیه نویسان، با این تنوع، در ضمیر ناخود اگاه خوانندگان خود این باور را ثبت می کنند که تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها و حتی اگز یک دهم این مطالب هم صحیح باشد برای ابطال این دیانت کفایت می کند.
ویژگیهای فوق الذکر که شاید بتوان موارد دیگری را هم به آنها اضافه نمود، باعث شده که ردیه ها و حملاتی که بر علیه بهاییان تنظیم می شوند، علی رغم ظاهر پرهیاهوشان، فاقد نظم منطقی بوده و عقل گریز بلکه عقل ستیز باشند. برایند تمام مشخصات فوق، بخوبی مغرضانه بودن این حملات را روشن می سازد زیرا وقتی قرار شد که یک تفکر را یکسره سیاه و باطل نشان داد و این تصمیم از قبل بعنوان هدف اصلی تعیین شده باشد، شکی نیست که غرض و سوء نیت، حاکم شده و ناچار باید انصاف را به کناری نهاد. حتی مردود ترین مکاتب فکری دنیا غالبا دارای نکات مثبتی هم هستند یعنی حداقل در تئوری و نظر نمی توان انها را یکسره پوچ دانست .
به بهاییان، فرصت و امکانی برای دفاع داده نمی شود سهل است، ان گونه که از اظهارات مقامات رسمی بر می اید، هر گونه پاسخگویی، جرمی است که بهاییان مرتکب می شوند. انچه که مسوولان، ان را تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی می خوانند، در اکثریت مواقع، چیزی بجز پاسخگویی به همین اتهامات و دفع اتهامات وارده و رفع شبهات نیست. شبهاتی که باعث اصلی ایجاد انها، همین حملات رسانه ای و ردیه ها هستند .
اکثر ردیه ها و حملات رسانه ای علیه بهاییان، بصورت سازمان یافته و مورد حمایت مالی و معنوی نهادهای رسمی و غیر رسمی و یا ظاهرا غیر رسمی، و با هدف منزوی ساختن انان تهیه و تدوین می گردند. با این وجود، محتوای انها، علی رغم وسعت و گستردگی از لحاظ تعداد و میزان انتشار، بسیاری از جنبه های مهم این ایین را به عمد، مورد غفلت قرار می دهند. ایین بهایی، در مسائل حیاتی بشر، دارای نظریاتی است که بسیاری از انها، یادر طیف موضوعات مورد توجه ردیه نویسان قرار نمی گیرند و یا بصورت محدود و گزینشی و در حدی که مقاصد شان را تامین کند به انها می پردازند که این باعث می شودکه از جنبه های دیگر غفلت شود. به اعتباری، همان جنبه های ایین بهایی که باید بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گیرند، عمدا مورد اعتنای کمتری واقع می شوند. باید نظر بهاییان در مورد جهانی شدن، نقش زنان، تعلیم و تربیت کودکان، اعتیاد، جنگ، صلح، سازمانهای بین المللی، ازادی، حقوق بشر، سیاست، محیط زیست، اخلاق، اخلاق در روابط بین المللی و نظایر ان، به ویژه به مردم ایران معرفی گردد. این، حق طبیعی انان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر