کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

[farsibooks] توهين فاطمه رجبی به موسوی

توهین فاطمه رجبی به موسوی ، خاتمی و کروبی به بهانه مرگ کردان


فاطمه رجبي در انصارنيوز نوشت: مرحوم کردان را فقط يک بار ديدم، آن هم چند سال پيش و در حرم امام رضا عليه السلام. پيش از وزارتش و پيش از تخريب يا افشاگري، يا هر آنچه در سياست ماکياولي براي راست ناراست و چپ منحرف يک اصل است. آنچه که اخلاق را، اسلام را، وجدان و انسانيت را، زير پا مي گذارد، تا «هدف شوم قدرت طلبانه» را به دست آورد.اين عمل ننگين سال هاست دنبال مي شود، تا هر آنچه خارج از حلقه مافياي قدرت و ثروت است، و هر آن که از «آقازادگي» به دور است، نابود گردد. احمدي نژاد در دوره انتخابات رياست جمهوري يادمان هست، اما در دولت احمدي نژاد که يک معيار بزرگ براي سنجش مسلماني شد و انسانيت، اين راهکار پنهان، آشکارتر شد و ننگين تر! و کردان يک قرباني بزرگ آن در مسلخ سياست ماکياولي. راستي آن است که چون اين سياسي کاران به «نام» مسلمانند و قطعا غربزده هم نيستند، از ماکياول تبعيت نمي کنند.

اما جمع شدن زير خيمه معاويه و پيروي از راهکارهاي بسيار سياست مدارانه عمروعاص! عيب نيست! به ويژه اگر «حزب اموي» و «سبز لجني» پس از رسوايي بيش از پيش برخي راست هاي ناراست را از عوامل پنهان خود، بنمايانند.واقعا اگر کردان به احمدي نژاد روي نياورده بود اين گونه به قربانگاه مي رفت؟ مگر محمد خاتمي با يک مدرک ليسانس در تربيت مدرس تدريس نمي کرد، سال هاي سال، و موسوي خوئيني ها حتي بدون همان مدرک بي ارزش در همانجا مدرس نبود، و مگر ميرحسين موسوي بدون داشتن مدرک لازم در تربيت مدرس استاد نبود و کروبي بدون توان خواندن و فهم يک جمله ابتدايي «دول خليج العربي» خود را داراي جواز اجتهاد از 4 مجتهد نمي خواند و مگر براي اين چنين مفسداني، آيت الله نمي نويسند و مگر خاتمي به دروغ «دکتر» نشد و موسوي جنايتکار و دروغ گوي بزرگ، بارها در نطق هاي انتخاباتي، به ويژه در تلويزيون وي را دکتر خاتمي نخواند و مگر....وي ادامه داد: حال، کردان در جوار رحمت حق آرميد.

حق رحمان و رحيم، حق قهار و ستار، حق غفار و جبار، و روزي بر مي خيزد مانند همه.امروز در تشييع پيکر کردان، آيت الله مهدوي کني که در اين دوران، که دين سياسي شده بيداد مي کند، «وارستگي» و «حريت» روحانيت را بار ديگر به صحنه آورد و بر کردان نماز گذارد. خداوند بر سلامتي و طول عمر اين مجاهد وارسته بيافزايد. روحانيون ديگري هم آمده بودند. وزرا و مقامات دولت نهم. و برخي مقامات دولت دهم. نمايندگاني از مجلس و گروه هايي از مردم، کردان را مظلوم خواندند و بر بي رحمي سياست اموي نسبت به او گريستند. هر چند دوربين تلويزيون نخواست واقعيت را به تصوير درآورد.

اما «علي لاريجاني» نبود. او در جشنواره بود يا جاي ديگر، نمي دانم، اما مي دانم، که کردان ده سال معاون توانمند وي در صداوسيما بود به طوري که به گفته آگاهان، لاريجاني بدون او نمي توانست اين رسانه را بچرخاند. لاريجاني نيامد حتي براي چند لحظه.امروز در تشييع شنيدم که کردان گفته بود، از دو نفر نمي گذرم، اين دو نفر چه کساني هستند؟ حساب همه ما با کرام الکاتبين است و روز حساب به آن رسيدگي خواهد شد.کلام آخر آن که از امشب و نه، حتي از ديروز، کردان مزد خادمي امام رضا عليه السلام را دريافت کرده و مي کند، اين «قول حق» امام معصوم عليه السلام است. کردان آقازاده نبود. از حلقه مافيا نبود. اما خادم امام رضا عليه السلام بود.

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ