کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

[farsibooks] DOA yaran

 

هُواللّه

از بدايت عالم تا امروز هر وقت ندای الهی بلند شد ندای شيطان هم بلند شد. زيرا هميشه ظلمت ميخواهد مقاومت نور کند ظلم ميخواهد مقاومت عدل نمايد جهل ميخواهد مقاومت علم نمايد؛ اين عادت مستمره اهل اين جهانست، ملاحظه کنيد در زمان موسی فرعونی بود مقاومت ميکرد تا نورانيت حضرت موسی را از انتشار منع کند؛ در زمان حضرت مسيح قيافا و حنّا رؤسای مذهب يهود بودند؛ اينها بنهايت قوت مقاومت حضرت مسيح ميکردند و افتراهائی چند بحضرت نوشتند و انتشار دادند؛ حتی مجمع فريسيان جکم بر قتل مسيح داد که اين شخص مسيخ است استغفر اللّه گمراه است استغفر اللّه بی پدر مشروعست چيز هائی که نميخواهم برزبان بياورم و در بين جميع يهود شرق اين مفتريات را انتشار ميدادند و مقصدشان اينکه نورانيت مسيح را منع کنند؛ و همچنين در زمان محمد علمای قريش خواستند نورانيت حضرت محمد را از انتشار منع کنند، جميع فتوی بر قتل او دادند و نهايت اذيت را بر او وارد آوردند و بقوه شمشير خواستند آن بنيان عظيمرا هدم نمايند؛ آيا هيچيک توانستند مقاومت نمايند عاقبت مغلوب شدند و نورانيت امر الهی آفاقرا احاطه کرد؛ جميعشان مانند اردوی شکست خورده از ميدان در رفتند کلمة اللّه نافذ شد شريعت اللّه منتشرگشت تعاليم الهيه آفاق را احاطه کرد نفوسيکه در ظل حق بودند مثل ستاره از افق سعادت کبری درخشيدند حال هم باز همان دستگاه است؛ جمعی نادان که خود را بدين نسبت ميدهند ميخواهند نورانيت بهاء اللّه را منع کنند مقاومت امر اللّه نمايند تا آفاقرا از اين اشراق محروم نمايند؛ چونکه برهانی ندارند بافترا دست زنند زيرا عادت مردم نادان چنين است؛ وقتی که برهان ندارند شمشيرشان افتراست و الّا اگر برهان داشته باشند بآن مهاجمه نمينمودند صحبت ميکردند بدگوئی نمينمودند کلام رذيل بر قلم و زبان نميراندند مثل مرد ميدان بيان برهان ميکردند؛ ما با آنها نزاع و جدالی نداريم بدگوئی از آنها نمی کنيم حقيقت حال آنها و سوء سيرت آنان را بيان نمی کنيم ببرهان لب گشائيم؛ ميگوئيم برهان ما اينست اگر شما در مقابل برهان ما برهانی داريد بنمائيد؛ امّا آنها ابداً نزديک نميآيند زبان بافترا گشايند و در جرائد مرقوم ميدارند که اين بهائيان چنين و چنانند چنانکه فريسيان در حق حواريين ميگفتند هر چه از قلمشان جاری شود مينويسند؛ وقتيکه شما ملاحظه کنيد چنين اوراقی منتشر شد ابداً مکدّر نشويد بکمال قوت بموجب تعاليم بهاء اللّه عمل نمائيد اعتنائی نکنيد همين نفوس سبب ميشوند که کلمة اللّه بين خلق منتشر ميشود؛ البته نفوسيکه منصفند فحص ميکنند تحقيق و تدقيق ميکنند همان فحص و تدقيق سبب هدايت آنها ميشود؛ مثل اينست که کسی بگويد در فلان اطاق شمعی است خاموش؛ بعد شخص سامع فحص کند ببيند روشن است؛ ميشنود در فلان باغ درختانی زرد برگ شکسته شاخ تلخ ثمر است و گلها بد بو زنهار نزديک او نرويد؛ لابد نفوسيکه منصفند با اين قناعت نميکنند بلکه ميگويند ميرويم ميبينيم و تحری حقيقت مينمائيم؛ چون فحص و تحقيق نمايند ميبينند درختهای باغ در نهايت اعتدالست ساقها در نهايت راستی برگها در نهايت سبزی شکوفه ها در نهايت معطّری ميوها در نهايت حلاوت گلها در نهايت طراوت؛ پس ميگويد الحمد للّه آن بدگو سبب شد که من باين باغ راه يافتم سبب هدايت من شد؛ اين بدگويان چنينند سبب ميشوند که مردم تفحّص ميکنند؛ در زمان مسيح کتبی که در مذهب مسيح تأليف کردند افتراهائيکه بمسيح زدند کذبهائيکه در حق حواريين گفتند آيا هيچ اثری داشت؛ کتب که فلاسفه آن زمان ردّ بمسيح نوشتند آيا هيچ ضرری رسانيد؛ بلکه جميع آن کتب سبب ترويج شد زيرا ذکر مسيح را مردم شنيدند به تفحص و تجسّس آمدند و هدايت يافتند؛ ما نميخواهيم در حق اين نفوس حرفی بزنيم ما بد نميگوئيم بلکه همين قدر ميگوئيم اين مفتريات ابداً عظمی ندارد؛ اين مفتريات بمنزله ابر است که حجاب آفتاب گردد؛ ابر هر قدر کثيف باشد اشعه آفتاب عاقبت او را متلاشی مينمايد و محو ميکند؛ انوار آفتاب حقيقت را هيچ ابری حجاب نشود نسيم گلستان الهی را هيچ سدّی مانع نگردد باران آسمانيرا هيچ حائلی حاجز نشود؛ از اين کلام مرادم اينست که وقتيکه کتابهای افترا منتشر شود و در جرائد مفتريات نوشته گردد شما محزون نشويد بلکه بدانيد که اين سبب قوت امر اللّه است؛ زيرا درخت بی بار را کسی سنگ نزند چراغ خاموش را کسی تعرض ننمايد آنچه واقع شود همان سبب قوت امراللّه است نظير آنکه از پيش گذشت؛ در زمان موسی نگاه کنيد غرور فرعون بنی اسرائيل را مدد و عون بود؛ هر چند آن ظالم اعلان کرد که موسی قاتل است لهذا بايد قصاص گردد ولی اين قوت تأثيری نداشت؛ فرياد کرد که اين موسی و هارون هر دو مفسدند ميخواهند دين مبين شما را بهم زنند و در مملکت اختلاف و فساد اندازند لهذا اهلاک و اعدام آنها لازمست ( ان هذان لساحران يريدان ان يبدّلا دينکم بسحر هما و يذهبا بطريقتکم المثلی ) ابداً تأثير نکرد بلکه نور موسی درخشيد شريعتش منتشر شد نورانيت تجلی سينا احاطه کرد؛ و همچنين فريسيان وقتی فرياد بر آوردند که مسيح استغفر اللّه مسيخ است زيرا سبت را شکسته شريعة اللّه را منسوخ کرده طلاق را حرام نموده تعدد نساء را منع کرده مقصدش هدم قدس الاقداس است خرابی بيت اللّه است؛ وا ويلا وا دينا وا مذهبا فرياد بر آوردند که بدار زنيد بدار زنيد؛ اين اعتراضات آنها هيچ اثری نداشت صبح مسيح طلوع نمود نفثات روح القدس در جميع عالم تأثير کرد همه اقوام مختلفه را متحد نمود؛ مقصد اينست که از مفتريات قوم و کذب و مجادله آنها هيچ فتوری بامر اللّه وارد نميآيد بلکه سبب علوّ امر اللّه است و دليل بر آن است که اگر امر عادی بود کسی تعرضی بر آن نمينمود؛ امر هر قدر عظيم تر است دشمنش بيشتر است، لهذا ما بايد در نهايت ثبوت و رسوخ بموجب تعاليم بهاء اللّه عمل نمائيم مرحبا

************

حضرت بهاء الله ميفرمايند:

"يا حسين بمحبت إلهي وشعلۀ نار مودت رحماني بر خدمت امر قيام نما، امروز هر نفسي ارادۀ نصرت نمايد بايد از ما عنده بگذرد وبما عند الله ناظر باشد. يا حسين امروز درياي كرم موّاج واشراقات انوار آفتاب جود كل وجودرا احاطه نموده، هر نفسي لله برخاست قعود اورا نبيند وتوقف اورا اخذ نكند... امروز روز استقامت است وروز خدمت، جهد نمائيد كه شايد فائز شويد بآنچه لدى الله مذكور ودر كتاب مسطور..."

حضرت بهاءالله : آيات الرّحمن

ونيز ميفرمايند:

"وبعد از ورود اين مقام اعلى ( مقام معرفت مطلع اوامر الهيه) دو امر از براي هر نفسي لازم وواجبست يكي استقامت بر امر الله بشأنيكه اگر جميع ناس بخواهند اورا از مصدر امر منع نمايند قادر نباشند و امر ديگر اتّباع اوامر الهيه است…"

حضرت بهاءالله : آيات الرّحمن

ای دوستان ، الحمد للّه به عنايت حقّ فائز شديد . در ايّامی که قلوب متزلزل بود و ارکان مضطرب شما از عنايت مالک اسماء به افق اعلی توجّه نموديد و به طراز اعزّ انور ابهی که معرفت حقّ جلّ جلاله است مزيّن شديد .... قدر اين مقام بلند را بدانيد و به حبل استقامت متمسّک شويد ، چه که شياطين در کمين بوده و هستند . امروز روزی است که سدرة المنتهی ندا می فرمايد و جميع را به فردوس اعلی هدايت می نمايد . گوش از برای امروز است، چه که ندای حقّ جلّ جلاله مرتفع و بلند است و روز بصر است ، چه که انوار آفتاب حقيقت از افق ظهور ظاهر و باهر . ای دوستان ، جهد نمائيد و بلايا و رزايائی را که حقّ بنفسه و همچنين اوليای او از برای نجات شما حمل نموده‌اند ذکر نمائيد . بسا شبها که جان در جسد راحت نبود و چشم نوم را ادراک ننمود .

حضرت بهاءالله : آيات الهى جلد ۲

حضرت عبدالبهاء : منتخباتى از مكاتيب حضرت عبدالبهاء جلد ۶

 

چون به حقيقت نگری جام بلا هرچند تلخست ولی تأثير شيرين دارد. به عواقب امور بايد نظر کرد. از راحت و خوشی هيچ وقت نتيجه‌ای حاصل نه، چون امواج می‌آيد و می‌گذرد و مانند کف دريا می‌آيد و می‌رود ولکن جام بلا به موهبت کبری سرشار است و باقی و برقرار است. هيچ شنيده‌ای که کسی از برای خوشی بزرگواران گذشته بزمی سرور بيارايد که فلان شخص از انبياء عليهم السّلام يا اوليا در فلان سال و فلان روز به خوشی و سرور شام نمودند ولکن ملاحظه کن که از برای شاه شهيدان حضرت سيّدالشّهدآء چه قيامتی برپاست. هزار و سيصد سال می‌گذرد و هنوز ماتم متحتّم است. در قرآن می‌فرمايد فأمّا الزّبد فيذهب جفاءً و امّا ما ينفع النّاس فيمکث فی الأرض. اين خوشی‌ها و راحت‌ها و منصب‌ها و بزم‌ها و رزم‌ها مانند کف درياست محو و نابود می‌شود ولکن محنت و مشقّت در سبيل حضرت احديّت تأثيرش مانند آب دريا باقی و برقرار. هيچ روزی بر شما گذشت که راحت کرديد و شبانگاه يا بامداد ممنون بوديد خوشنود بوديد لا واللّه. هر روزی که مشقّت زيادی کشيديد و شام سود و منفعت در تجارت يافتيد آن شام مانند صبح روشن بود و کمال سرور ميسّر. حال چنين است. اوقاتی که به خوشی و راحت می‌گذرد بعد خسران مبين است ولی ايّامی که از شدّت مصيبت مانند شام تاريکست و در پی انوار صبح ساطع سبب سرور و حبور مقرّبين است.

ای ياران رحمانی عبدالبهآء نامه شما که به تاريخ سنبله ١٣٠٠ نمرو ١٢٣٣ مورّخ بود رسيد. الحمد للّه که مضمون برهان ثبوت و استقامت در امر حضرت بيچون بود. امروز ثبوت و رسوخ بر امر لازم، استقامت واجب. خدا در قرآن می‌فرمايد انّ الّذين قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائکة و همچنين می‌فرمايد فاستقم کما امرت. هر شجری که ريشه محکم دارد از طوفان و ارياح و گِردباد استفاده نمايد زيرا ريشه محکم است و هر شجری را که ريشه سُست از ارياح خفيفه متزلزل گردد تا چه رسد به اعصار و زوابع و گردباد ريشه‌کن زيرا امتحانات شديد است. اينست که می‌فرمايد النّاس هلکاء الّا المؤمنون و المؤمنون هلکاء الّا الممتحنون و الممتحنون هلکاء الّا المخلصون و المخلصون فی خطر عظيم. باری الحمد للّه آن ياران باوفا چون اطواد راسخه و اطوار شامخه در نهايت ثبوت و استقامت لهذا عبدالبهآء متضرّع به آستان مقدّس تا اين نفوس موفّق به خدمت امر اللّه گردند و سبب نشر نفحات و اعلآء کلمة اللّه شوند.

تلغرافی از کاشان رسيد که معارف مدرسه مبارکه وحدت بشر را بست. سبحان‌اللّه مدنيّت بر لسان می‌رانند و ريشه مدنيّت را براندازند. مدرسه بايد باز کرد نه مدارس بست. در جميع ممالک متمدّنه هر حزبی و هر ملّتی و هر مذهبی مدارس دارند و دولت و ملّت آن مملکت نهايت معاونت را مجری می‌دارند مگر ممالک متوحّشه نظير زنجيان که از کثرت درندگی کشته‌ها را می‌خورند لهذا به تمام قوّت مانع از نشر معارفند. بستن مدارس ريشه انسانيّت را قطع کند علی‌الخصوص مدرسه وحدت بشر که اساسش الفت و محبّت و وحدت بين جميع اديانست. چون دانايان اروپ و امريک و استراليا و افريک مطّلع بر اساس اين مدرسه شدند شلّيک سرور بلند نمودند ولی ايرانيان به دست خود بنيان خويش را ويران نمايند. يخرّبون بيوتهم بايديهم و ايدی المؤمنين. اگر مدرسه بهائيان در ايران بسته شد ولی مدارس متعدّده در ممالک متمدّنه در اروپ و امريک حتّی در جاپان تأسيس شد. البتّه روزنامه‌ای که در جاپان طبع می‌شود و ارسال شده بود خوانده‌ايد و فتوغراف مدرسه بهائی که در جاپان تأسيس شده ارسال می‌گردد. حضرات ايرانيان دير خبر شدند. وقتی که سلطان محمّد عثمانی فاتح قسطنطنيّه اسلامبول را محاصره نموده بود و هدف مرميّات مدافع نموده بود يکی از وزراء نزد پاطريق يعنی رئيس عموم کشيش‌های مسکونه رفت ديد که به نگاشتن پرداخته. وزير گفت سرکار رئيس عمومی روحانی چه می‌نگاری. رئيس جواب داد که کتابی ردّ بر محمّد ابن عبداللّه می‌نويسم. وزير گفت ای بی‌عقل نادان وقتی که پرچمش در حجاز بلند شد آن وقت بايد ردّ بنويسيد حال که محمّد ابن عبداللّه عليه السّلام قسطنطنيّه را به توپ بسته و عَلَمش در اروپا موج می‌زند به ردّ نوشتن مشغول شدی. ای بی‌عقل ای بيفکر پس سيلی بسيار سختی بر قفای رئيس زد و گفت پا شو برو گُم شو. حالا هم ايرانيان متعصّب می‌کوشند که مدرسه بهائيان را که اوّل خادم عالم انسانيست و اساس وحدت بشر است ببندند و حال آنکه در امريک و افريک و جاپان مدارس بهائی تأسيس می‌شود. از اينکه در ايران ببندند چه خواهد شد. ملاحظه کنيد در ايران در اطفای سراج الهی مدّتی پيش ملّت و دولت به نهايت قوّت قيام نمودند. عَلَم ظلم و عدوان برافراختند و هزاران بنيان بهائی را بنياد برانداختند و هزاران نفوس مبارکه را هدف سهام و سنان نمودند. اقلّاً بيست هزار نفر را شرحه شرحه کردند و تالان و تاراج نمودند. پدران را به ماتم پسران نشاندند پسران را بی‌پدر نمودند اطفال و زنان را بی سر و سامان کردند حتّی طفلان شيرخوار را به خنجر ظلم و ستم حنجر بريدند. چه بسياری را شکنجه نمودند و عقوبت کردند و داغ بر روی سينه نهادند و عاقبت سر بريدند. جميع اين ظلم و اعتساف از ظالمان بی‌انصاف ردع و قلع و قمع ننمود بلکه روز بروز آهنگ الهی بلندتر شد و نار محبّت اللّه شعله بيشتر زد تا به درجه‌ای رسيد که جهانگير شد و اروپ و امريک و ترک و تاجيک و آسيا و افريک مانند دو دلبر دست در آغوش يکديگر نموده و شلّيک وحدت انسانی بلند شده. نهايتش اينست که ايرانيان تبر و تيشه بر ريشه خود می‌زنند زيرا بهائيان چنان ايران را در انظار جلوه داده‌اند که امروز جمّ غفيری از اقاليم سبعه پرستش ايران می‌نمايند زيرا شمس حقيقت از آن افق طلوع نموده و وطن مقدّس حضرت بهآءاللّه است. ملاحظه کنيد که چه موهبتی حضرت يزدان در حقّ ايران و ايرانيان فرموده لکن چه فائده زيرا اگر لآلی و جواهر به دست اطفال افتد زينت تاج و افسر نشود و شايد از سنگ جفا خورد و پراکنده گردد چنانکه ملّای رومی گفته گوهری طفلی به قرصی نان دهد. باری ای احبّای الهی نظر به اعتساف و بی‌انصافی نادانان ننمائيد. ظلم را به عدل مقاومت کنيد و اعتساف را به انصاف مقابلی نمائيد و خونخواری را به مهربانی معامله نمائيد. در ترقّی ايران و ايرانيان خيرخواه باشيد و در مدنيّت عموميّه بکوشيد. اگر مدرسه بهائی بستند مدارسی بی نام و نشان باز کنيد و بر عموم ملل در بگشائيد. تا جان داريد جانفشانی نمائيد و تا توانائی داريد ترويج معارف و صنعت و فلاحت و تجارت نمائيد و اين آيه مبارکه را تلاوت نمائيد و قل لا اسألکم عليه اجراً ان اجری الّا علی اللّه ربّ العالمين و آيه ثانی ان تسألهم خرجاً فخراج ربّک خير. می‌فرمايد چون به خدمت حقّ پردازيد و سبب هدايت گرديد اجر و مزدی نطلبيد زيرا اجر و مزد شما بر خداست. باری محزون مباشيد، از دست تطاول ظالمان و اهل عدوان دلگير مگرديد. اينست شأن غافلان و اينست روش و سلوک بيخردان و انّ جندنا لهم الغالبون متيقّن و محتوم است. يريدون ان يطفئوا نور اللّه بافواههم و يأبی اللّه الّا ان يتمّ نوره ولو کره الکافرون و عليکم البهآء الأبهی عبدالبهاء عباس ٢٤ صفر ١٣٤٠.

اين نامه را جناب ميرزا علی اکبر ميلانی به خطّ خوشی مرقوم نمايند و انتشار در جميع آفاق دهيد. ع ع

حضرت عبدالبهاء : منتخباتى از مكاتيب حضرت عبدالبهاء جلد ۶

 



__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ