کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

[farsibooks] شعر سبز، کروبی، کروبی حمايتت می کنم

 

 

خبر دار شدم که متأسفانه عده ای مزدور  و مزور، که وطن خود را به بیگانه ها فروخته اند؛ در نمایشگاه مطبوعات، اقدام به پرتاب لنگه کفش به جناب آقای مهدی کروبی نموده اند.

از شنیدن این خبر، دلم به درد آمد و شعر سبزی در حمایت از ایشان سرودم

 تصویر بالا از وبلاگ سر فراز باشی میهن من

 

یه شیخ خوب و نازی، کرده زبون درازی

مونده تو کار دنیا، که همچی کرده بازی

*** 

یه لنگه کفش خوشگل، بدون خاک و بی گل

اومده سمتت اما،  انگاری داری مشگل

***

 

***

حوصله داری؟ هیچی، غصه نداری؟ هیچی

دیدی میون مردم، وجهه نداری هیچی؟

 ***

ماشاالله سنگ پا رو، کرامت شما رو

تفنگای واقعی، تو دست بچه ها رو

 ***

 

در تصاویر بالا، استفاده محافظان جناب کروبی از سلاح گرم را میبینید که نشان میدهد چند تا طرفدار داره ایشون. راستی یادتان هست تو آشوب های خردادماه تهران با اون حجم وسیع و گسترده چه انتقاداتی به نیروهای انتظامی شد؟ یعنی نیروهای انتظامی برای حفظ جان و مال مردم نباید اسلحه میکشیدند اما برای نخوردن لنگه کفش تو سر جناب کروبی باید اسلحه کشید . . . .جالب است نه؟

شما می توانید برای دیدن نحوه ی فرار جانانه جناب مهدی کروبی روی اینجا کلیک کنید و ببینید ایشان با چه مهارتی از دست ملت در می رود!!! جالب است که وقتی رسیده خونه، گفته اینائی که علیه من  شعار میدادن فقط ۱۰نفر بودن!!!حالا یا نمیدونه ۱۰ تا یعنی چی یا اینکه  . . . هر چی به ما چه؟

*** 

خلیج فارس و هرمز، کو مدرک تجاوز؟

تا که نیای به اونجا، کاشکی میکردی ترمز

 ***

مردم ما دلیرن، مثاله نره شیرن

حقشونو از اونی، که میخوره میگیرن

 

***

اتل متل کولوچه، تنها نیای تو کوچه

دیدی که ادعای، تو بیخودی و پوچه؟

*** 

اتل متل توتوله، حالا کیه کوتوله؟

بدونه تیر و تهدید، حرفای تو قبوله !

*** 

خیلی عزیز و ماهی، اما تو اشتباهی

کندی یه چاه و الان، تو انتهای چاهی

 ***

آخی! شدی فراری؟  سر به سرم میذاری؟

با کی گذاشته بودی، اونجا قرار مداری؟

 ***

آهای عمو خبردار، خوابی الان یا بیدار؟

وقتی که پس شد اوضاع، بگو خدا نگه دار


هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ