خوبه تو این مرگ بر صهیونیست رو بهت یاد دادن وگرنه میگفتن زبونتو موش خورده گل پسر :)))))))))
مطلبی که فرستادم از سایت مجاز پرسش و پاسخهای قرآنی برداشت شده اینم آدرسش:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=4810
حالا تو هی زر بزن وهابی صهیونیست فلان بهمان، اگه عرضه داشتی تا حالا یه کلمه بجای مرگ بر صهیونیست گفتن جواب منطقی با یه رفرنس معتبر ارائه میکردی. تو که تا حالا غیر از "توضیخ المسائل" و تاریخ دبیرستانت هیچ کتابی نخوندی بهتره اول بری دو کلاس دیکته بنویسی تا بتونی بدون غلط املایی و انشایی دو خط تحریر کنی بعد بیای تو بحث دو تا بزرگتر نظر بدی. اگرم نمیدونی توضیخ چیه متن نامه خودتو یه بار دیگه بخون بفهمی
--- On Wed, 10/28/09, Sia Sat <siasat.iran@yahoo.com> wrote:
From: Sia Sat <siasat.iran@yahoo.com> Subject: Re: [farsibooks] ازدواج در اسلام To: farsibooks@yahoogroups.com Date: Wednesday, October 28, 2009, 10:41 AM
هر قدر اين شبهات رو بيشتر مطرح كنيد
چهره واقعي صهونيستي و ضد ايراني شما نمايان تر مي شود
اگر شبه صهيونيستي و يا وهابي اي داري
دونه دونه بپرس جوابتو بدم
يهو هر چي از دهنت در مي آد نريز بيرون
البته تو و امثال تو دنبال جواب نمي گردن ولي براي دوستان توضيخ مي دم
شما هم برين به ارابابانتان اطلاع بديد كه براي مبارزه اخبار جعلي و شبهات جديد
را مي توانند درست كنند
البته در اين رابطه وهابيون هم خوبن چون يكي از علماي بزرگ وهابيون كه
كه شما بايد خوب بشناسيدش گفته كه
اصلاً روز غدير و غدير خمي وجود نداشته و شيعيان اينو خودشون درست كردن
فكر كنم اينم سبز باشه كه چون از اين موضوع خوشش نمي آد و به نفعش نيست مي گه دروغه
مرگ بر صهيونيست
From: Ali Faghiri <real_alf@yahoo. com> Sent: Tue, October 27, 2009 5:07:53 PM Subject: [farsibooks] ازدواج در اسلام ازدواج در اسلام امام علی، امام اول شیعیان در خطبه ی ٨٠ نهج البلاغه «ای مردم، زنها از ایمان و ارث و خرد کم بهره هستند. نقصان ایمان آنها به جهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن است. «در روزهای حیض» و جهت نقصان خردشان آن است که در اسلام گواهی دو زن به جای گواهی یک مرد است و از جهت نقصان نصیب و بهره هم، ارث آنها نصف ارث مردان می باشد. پس از زنهای بد پرهیز کنید و از خوبانشان بر حذر باشید و در گفتار و کردار پسندیده از آنها پیروی نکنید تا در گفتار و کردار ناشایسته طمع نکنند.» محمد صحیح بخاری جزء 1 حدیث 301 من هرگز مانند شما زنان ناقص در عقل و ایمان ندیده ام. یک مرد مؤمن و آگاه میتواند به وسیله شما گمراه گردد. یکی از زنان پرسید: ای رسول خدا نقص در عقل و ایمان ما چیست؟ او گفت: آیا مگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد نیست؟ آنها تکرار کردند که اثبات. او گفت: این هم نقص عقل شما ... آیا درست نیست که شما زن ها نمیتوانید در دوران قاعدگی نه روزه بگیرید و نه عبادت نمائید ؟ ... او گفت: این هم دلیل بر نقص ایمان شماست ..." در سوره نسا آیه 25 آمده است که: و من لم یستطع منكم طولا ان ینكح المحصنات المؤمنات فمن ما ملكت ایمانكم من فتیاتكم المؤمنات و الله اعلم بایمانكم بعضكم من بعض فانكحوهن باذن اهلهن و آتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان فاذا احصن فان اتین بفاحشة فعلیهن نصف ما على المحصنات من العذاب ذلك لمن خشی العنت منكم و ان تصبروا خیر لكم و الله غفور رحیم. و آنها كه توانایى ازدواج با زنان «آزاد» پاكدامن باایمان را ندارند، مىتوانند با زنان پاكدامن از بردگان باایمانى كه در اختیار دارید ازدواج كنند .خدا به ایمان شما آگاهتر است و همگى اعضاى یك پیكرید. آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید. به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگیرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این «اجازه ازدواج با كنیزان» براى كسانى از شماست كه بترسند «از نظر غریزه جنسى» به زحمت بیفتند; و «با این حال نیز» خوددارى «از ازدواج با آنان» براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. «برگردان آیت الله مکارم شیرازی» پیغمبر خدا گفت: «صحیح بخاری، ترجمه انگلیسی، جزء هفت، حدیث صد و بیست و یک» هرگاه مردی زنش را جهت ارضای تمایلش فرا خواند، و او «زن» رد کند، و مرد شب را با خلق تنگی سر کند، فرشتگان تا هنگام سحر آن زن را نفرین کنند. در واقع از دیدگاه اسلامی خواستهای جنسی برای زن نه بعنوان یک تمایل روانی، بلکه با نام یک وظیفه ی اضطراری شناسانده میشود؛ که زن در هر زمانی به قول محمد حتی در هنگامی که اگر زن مشغول انجام کاری همانند نان پختن باشد، باید بدون گلایه و تامل آن را بانجام برساند. در آیه ی سی و چهارم سوره ی نساء اینگونه آمده است که: الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله و اللاتی تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن فی المضاجع و اضربوهن فان اطعنكم فلا تبغوا علیهن سبیلا ان الله كان علیا كبیرا مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایى كه خداوند «از نظر نظام اجتماع» براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهایى كه از اموالشان «در مورد زنان» مىکنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غیاب «همسر خود» اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىكنند. و «اما» آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! «و اگر مؤثر واقع نشد» در بستر از آنها دورى نمایید! و «اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظایفشان نبود» آنها را تنبیه كنید! و اگر از شما پیروى كردند، راهى براى تعدى بر آنها نجویید! «بدانید» خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. «و قدرت او، بالاترین قدرتهاست» «برگردان آیت الله مکارم شیرازی ------------ --------- --------- --------- --------- --------- ------- آنگونه که آگاه هستید در قوانین اسلامی کودک و یا دختر خردسال 9 ساله بالغ و تکامل یافته برای انجام مسئولیت های سنگین تصور میشود و از آن به پس بدون هیچ تردیدی آمادگی برای همبستری با جنس مخالف را دارد. ما در این بخش سخن از عایشه، صدیقه ی 6 ساله محمد و همسر 9 ساله ی او سخن میگوییم. عایشه، دختر ابوبکر تنها 6 سال داشت که محمد او را از پدرش خاستگاری کرد و در سن 9 سالگی به همسری خود در آورد و با او در نخستین روزی که او را به خانه ی خود برد، همبستر شد. چند نقل قول زیر از عایشه که در معتبر ترین و کهن ترین کتب حدیث اسلامی بایگانی شده است، بسادگی گویای همه چیز است. صحیح بخاری 8.73.151 منقول است از عایشه: من در حضور پیامبر با عروسکهایم بازی میکردم و دختر بچه های دیگر که دوستان من بودند نیز با من همبازی میشدند. وقتی پیامبر خدا به مکان بازی من وارد میشد آنها «دوستان عایشه» پنهان میشدند، اما پیامبر آنها را صدا میکرد تا بیایند و با من بازی کنند. «بازی با عروسک و تصاویر ممنوع است، اما برای عایشه مجاز بود زیرا در آن زمان وی هنوز دختر کوچکی بود، و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود «فاتح البری ج.13 ص.143» صحیح مسلم 8.3311 عایشه روایت کرده است که وقتی پیامبر با او ازدواج کرده وی 7 سال داشته، و وقتی به خانه پیامبر وارد شده است 9 سال داشته است، و عروسکهایش همراه وی بوده اند، و وقتی پیامبر اسلام فوت شد، وی 18 سال سن داشته است. سنن ابو داوود 31.4915 و 31.4916 , 31.4917 منقول است از عایشه مادر مومنان: پیامبر اسلام وقتی با من ازدواج کرد که من شش یا هفت ساله بودم. وقتی ما به مدینه آمدیم، چند زن آمدند، ام رومان وقتی من در حال تاب بازی بودم پیش من آمد، مرا بردند، آماده و آرایشم کردند، بعد مرا نزد پیامبر خدا بردند، و او وقتی من 9 ساله بودم با من جماع کرد. او مرا جلوی در نگه داشت و من از خنده در حال ترکیدن بودم. بحار الانوار جلد 22 برگ 202 خط 11 ام، نوشته علامه محمد باقر مجلسی (از مهمترین کتب شیعه) و الثالثه: عایشه بنت ابی بکر، تزوجها بمکه و هی بنت سبع، و لم یتزوج بکراً غیرها، و دخل بها و هی بنت تسع لسبعه اشهر من مقدمه المدینه، و بقیت الی خلافه المعاویه. سومین (زنی که محمد با او ازدواج کرد): عایشه دختر ابی بکر (بود)، با او در مکه ازدواج کرد در حالی که 7 سال سن داشت و غیر از او با هیچ دختر باکره ای ازدواج نکرد، و در زمانی که او 9 سال سن داشت به او دخول (تماس جنسی Intercourse) کرد و این اتفاق 7 ماه بعد از وارد شدنش به مدینه بود، و (عایشه) تا زمان خلافت معاویه زندگی کرد. وسائل الشریعه، الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسین الحر العاملی ج 1 برگ 31، به نقل از فروع کافی ج 2 ص 351، روایت کرده است که عایشه در زمان ازدواج 10 ساله بوده است. 5- و عن علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن ابی ایوب الخزار، عن اسمائیل بن جعفر فی حدیث - ان رسول الله دخل بعایشه و هی بنت عشر سنین، و لیس یدخل بالجاره حتی تکون امراه. وسائل الشریعه، الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسین الحر العاملی ، جلد 14، برگ 177 ، به نقل از فروع کافی، ج 2 برگ 77 از امام صادق حدیثی را روایت کرده است: محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم، عن هارون بن مسلم، عن مسعده ابن صدقه عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول و سئل عن التزویج فی شوال، فقال: ان النبی - تزوج بعائشه فی شوال، و قال انما کره ذلک فی شوال اهل الزمن الاول، و ذلک ان الطاعون کان یقع فیهم فی الابار و الکمملکات فکرهوه لذلک لاغیره. و رواه الشریخ باسناده عن محمد بن احمد بن یحیی عن هارون بن مسلم ، عن مسعده بن زیاد، عن جعفر بن محمد مثله الا انه قال و ذلک ان الطاعون وقع فیهم ففنی الابکار و المملکات. یعنی، همانا پیامبر در (ماه) شوال ازدواج کرد، این حدیث دقیقاً موافق قول احادیث اهل تسنن است ک روایت کرده اند عایشه در ماه شوال با محمد ازدواج کرده است، که نشان میدهد در مورد صغارت سنی عایشه در بین تشیع و تسنن اختلافی وجود ندارد و هردو معتقدند وی در ماه شوال ازدواج کرده است و 9 یا حداکثر 10 سال داشته است و هم شیخ کلینی و هم علامه مجلسی که از بزرگترین شخصیت های تشیع هستند این را تایید کرده اند، روایات دیگری از اهل تسنن که همین قول را تایید کرده اند از این قرارند: "زوج عائشه لرسول الله، و کان ذلک فی شهر شوال سنه عشر من النبوه ، قبل الهجره بثلاث سنین، و هی یومئذ بین السادسه و السابعه من عمرها." الطبقات کبری (48-46/8) اسد الغابه (189/7) الاصابه (223/8) البدایه و النهایه (91/8) سیر اعلام النبلاء (150،149/2). عایشه همچنین گفته است: تزوجنی رسول الله فی شوال، و ادخلت علیه فی شوال، فای نسائه کن احظی عنده منی؟ الاصابه (232/8) الطبقات الکبری (48-46/8) البدایه و النهایه (133-130/3)، سیر اعلام النبلاء (164/2) صفه الصفوه (16/2) آنچه مسلما هدف گذاردن این نقل قول ها از عایشه است، اثبات بی پایه گی ادعای اسلامگرایان و دروغگویی آشکار آنها در ارتباط با مسئله ی عایشه میباشد. اکنون آنچه بر ما روشن است، درستی این پندار است که عایشه در هنگامی که محمد او را به همسری خود در آورده بود، کاملا دارایی روحیات کودکانه بوده و «عروسک بازی» میکرده است و هنگامی که به خانه ی محمد به عنوان «عروس» رفته بوده، بهمراه خود «عروسکهایش» را نیز برده است. این تصویر تلخی که عایشه اکنون در ذهن های ما با این گفتارش زنده میکند، کاملا عادی و طبیعی است، زیرا عایشه دقیقا بر خلاف ادعاهای اسلامگرایان تنها و تنها یک کودک با اخلاقیات کاملا کودکانه و مختص به سن و سال خود بوده است. از آن گذشته نکته ی پر اهمیت دیگری که باز هم اثباتی دیگر برای گفتار آمده در بالا بوده و هم مسئله ای بسیار دردناک و غیر انسانی دیگری را بر ما آشکار میکند یک نقل قول دیگر از عایشه است که در زیر خواهد آمد. صحیح بخاری 5.234 پیامبر مرا زمانی خواستگاری کرد که من دختری شش ساله بودم. ما به مدینه رفتیم و در خانه ی بنی الحارث بن خزرج سکونت گزیدیم. من در آن زمان بیمار شدم و موهای سرم ریخت. ولی بعد ها دوباره موهایم رشد کردند. روزی مادرم ام رمان نزد من آمد و من در آن هنگام سرگرم تاب بازی با تنی چند از دوستام بودم. او مرا نزد خود فرا خواند، و من به پیشگاه او رفتم. من هیچ آگاهی نداشتم که او میخواست با من چکار کند. او دست مرا گرفت و در کنار در خانه مرا نگه داشت. من همان هنگام دچار تنگ نفسی شده بودم و نمیتوانستم نفس بکشم. پس از مدتی که نفس خود را باز یافتم، مادرم سر و صورت مرا با آب شست. او سپس مرا به داخل خانه برد. در آنجا من چندی از زنان انصاری را دیدم که به من گفتند؛ « با بهترین آرزوها و انشاالله با موفقیت و پیروزی» مادرم مرا به آنان سپرد و آنها من را آماده کردند. «برای ازدواج و عروسی». ناگهان پیامبر خدا در گاهان ظهر به آنجا آمد و مادرم مرا تحویل او داد. در آن زمان نه ساله بودم. عایشه حتی در هنگامی که او را به پیامبر دادند، خود هیچ خبری از چگونگی ماجرا نداشت و هیچ چیزی نمیدانست. او در آن روز تلخ بدلیل شرایط غیر عادی که آن را احساس کرده بود حتی دچار دشواری نفس کشیدن شده بود. و این نیز خود دلیلی برای رد ادعای «بالغ بودن» عایشه است که مسلمانان بدان اشاره میکنند . رفتار محمد و ارتباط جنسی او با عایشه در جامه ی مدرن و در نزد انسان های امروزی «کودک آزاری» نام دارد و بشدت از نظر قوانین مشروع بین الملی محکوم بشمار میرود. حال باید پرسید که چگونه است که مسلمانان از آئین و روشی پیروی میکنند که کسی بمانند محمد پیشوا و پیامبر آن بوده باشد! همواره اکنون نیز بهمین دستاویز است که پس از گذشت هزار و چهارصد سال بسیاری از مسلمانان باورمند و پایبند به محمد پیامبر اسلام دقیقا همین رفتار او را با پیروی از سنت و سیرت رسول الله انجام داده و از «قانون مشروع» کودک آزاری در اسلام همچنان بهره وری میکنند. ------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- یک مرد و چهار زن قانونی با استناد به قرآن سوره ی النساء، آیه ی سوم؛ و إن خفتم الا تقسطوا فی الیتامی فإنکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعولوا فواجدة او ما ملکت أیمانکم ذلک ادنی الا تعولوا. و اگر مىترسید كه «هنگام ازدواج با دختران یتیم» عدالت را رعایت نكنید، «از ازدواج با آنان، چشمپوشى كنید» و با زنان پاك «دیگر» ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر مىترسید عدالت را «درباره همسران متعدد» رعایت نكنید، تنها یك همسر بگیرید، و یا از زنانى كه مالك آنهائید «کنیز» استفاده كنید، این كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مىكند. «برگردان آیت اللّه مکارم شیرازی» یک نمونه از اعتراض هایی که در رد چند همسری در نزد علامه طباطبایی بیان شده است به شرح زیر است: "حكم چند همسری، آثار سوئى در اجتماع به بار مىآورد زیرا باعث جریحه دار شدن عواطف زنان مىشود و آرزوهاى آنان را به باد داده، فوران عشق و علاقه به شوهر را خمود و خاموش مىكند و حس حب او را مبدل به حس انتقام مىگرداند. و در نتیجه، دیگر به كار خانه نمىپردازد و از تربیت فرزندان شانه خالى مىكند. و در مقابل خطائى كه شوهر به او كرده، در مقام تلافى بر مىآید و به مردان اجنبى زنا مىدهد و همین عمل باعثشیوع اعمال زشت و نیز گسترش خیانت در مال و عرض و...مىگردد و چیزى نمىگذرد كه جامعه به انحطاط كشیده مىشود." و اکنون پاسخگویی علامه به این انتقاد را مشاهده میکنیم: اسلام زیربناى زندگى بشر و بنیان جامعه انسانى را بر زندگى عقلى و فكرى بنا نهاده است، نه زندگى احساسى و عاطفى، در نتیجه هدفى كه باید در اسلام دنبال شود رسیدن به صلاح عقلى در سنن اجتماعى است، نه به صلاح و شایستگى آنچه كه احساسات دوست مىدارد و مىخواهد. و عواطف به سویش كشیده مىشود. تربیت دینى در اسلام زن را بگونهاى بار مىآورد كه هرگز از اعمالى نظیر تعدد زوجات ناراحت نگشته و عواطفش جریحهدار نمىشود، او همینكه مىبیند خداى عز و جل به شوهرش اجازه ی تعدد زوجات را داده تسلیم اراده پروردگارش مىشود، و وقتى مىشنود كه تحمل در برابر آتش غیرت، مقامات والائى را نزد خداى تعالى در پى دارد به اشتیاق رسیدن به آن درجات، تحمل آن برایش گوارا مىگردد. «ترجمه المیزان، پوشینه ی 4 برگ 290». آنگونه که مشاهده میکنید، گفته ها و شکل بررسی یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی، درباره ی یک چنین موضوع مهمی، از یک حالت توجیهی کودکانه چیزی بیش نیست. «صحیح بخاری ، برگردان انگلیسی، بخش 7، حدیث 142، و بخش 1 حدیث 268» رسول خدا با همه ی زنانش در یک شب مقاربت جنسی میکرد، و در این زمان او 9 زن داشت. سنن النبی نوشته آیت الله علامه طباطباعی، شماره 158، الکافی 320/5، الفقیه 382/3، و تهذیب الاحکام 403/7، و تحف العقول. حضرت رضا فرمود: سه چیز از سنت پیامبران است: عطر زدن، زدودن موهای زاید بدن و آمیزش زیاد با همسران. سنن النبی نوشته آیت الله علامه طباطباعی، شماره 160، الکافی 320/5، و تهذیب الاحکام 403/7 و مکارم الاخلاق 197. امام صادق فرمود: از اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است. سنن النبی نوشته آیت الله علامه طباطباعی، شماره 160، الکافی 321/5، الکافی 321/5. رسول خدا فرمود: روشنی چشم من در نماز، و لذتم در زنان قرار داده شده است. سنن النبی نوشته آیت الله علامه طباطباعی، شماره 161، الفقیه 463/3، و المستدرک 451/14 و بحار الانوار 305/103. بکربن محمد میگوید: از امام صادق درباره ازدواج موقت پرسیدم، فرمود: من دوست ندارم که مسلمانی بمیرد در حالی که سنتی از رسول خدا مانده باشد و او بدان عمل نکرده باشد. سنن النبی نوشته آیت الله علامه طباطباعی، شماره 184، المقنع 100 و الفقیه 388/3، و تهذیب الاحکام 402/7، و المستدرک 180/14. از رسول خدا روایت است که چون میخواست با بانویی ازدواج کند زنی را نزد او میفرستاد و به او میفرمود: صفحه گردن او را بو کن، زیرا اگر بوی گردنش خوب بود بوی بدنش نیز خوب خواهد بود. پيامبر اسلام در مورد زن چنين ميگويد «نهج الفصاحه تمثيلات و خطبه های محمد از کتاب مستند و معتبر اسلامی» «در بارهي زنان از خدا بترسيد كه آنها پيش شما اسيرند.» (ش 45، ص 163) «از دنيا بترسيد و از زنان بپرهيزيد؛ زيرا شيطان، نگران و در كمين است و هيچيك از دامهاي وي [شيطان] براي پرهيزگاران مانند زنان مورد اطمينان نيست» (ش50 ص 164) محكمترين سلاح شيطان هم زنان هستند. (ش970، ص 350) «از بي لباسي براي نگه داري زنان [در خانه] كمك جوئيد؛ زيرا زن وقتي لباس فراوان و زينت كامل دارد، مايل به بيرون رفتن است.» (ش 282 ص 209) با زنان هم اساسا نبايد گفتوگو كرد؛ چرا كه هرگاه مردي با زني خلوت كند، حتما قصد او ميكند. (ش1004، ص 356) «اعرو والنساء يلز من الحجال. زنان را بي لباس بگذاريد تا در خانهها بمانند.» (ش343، ص 220) هر زني كه بدون اجازهي شوهرش از خانه بيرون برود، مورد خشم خداست تا به خانه برگردد، يا شوهرش را راضي كند. (ش1020، ص 359) «فتنهي سخت را ديديد و صبر كرديد و من از فتنه[اي] سختتر بر شما بيم دارم كه از طرف زنان ميآيد؛ هنگامي كه النگوي طلا به دست و پارچههاي فاخر به بر [مي]كنند…» (ش314، ص 215) «از هيچ فتنهاي كه خطرناكتر از زن و شراب باشد، بر امت خويش بيم ندارم.» (ش2611، ص694) «اگر زني خود را معطر كند و بر مردمي بگذرد كه بوي او را دريابند، زناكار است.» (ش 177، ص188) و (ش 1019، ص 359) قيمت گذاري روي زنان هم براساس زيبايي بيشتر، خرج كمتر، مهريهي سبكتر و اطاعت بيشتر انجام گرفته است: «بهترينِ زنان، آن است كه رويش خوبتر و مهرش كمتر است.» (ش 356، ص222) «پس از من براي مردان، فتنهاي زيانانگيزتر از زنان نخواهد بود.» (ش2572، ص 678) «گروهي كه زمام كار خويش [را] به زني سپارند، هرگز رستگار نشوند.» (ش 2294، ص 639) نتیجه گیری: با توجه به اینکه آیات و احادیث در این باره بسیار هست بنده فقط به گوشیه ای از آن اشاره کردم اما با توجه به همین منابع اندک میتوان فهمید زن در آئین اسلام اساسا از جایگاه شایسته ای برخوردار نیست و او صرفا برای خدمتگزاری به مرد و همچنین انجام وظایفی از پیش تعیین شده توسط الله آفریده شده است و پس از ازدواج نیز از کوچکترین حقوقی که یک انسان عادی غیر مسلمان دارد، بهره ور نیست. |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر