کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

[farsibooks] دعای کميل؛ نفاق جديد و مسجد ضرار

دعای کمیل؛ نفاق جدید و مسجد ضرار!!!

يکي از مهمترين جریانهای دشمن با اسلام راستين که از زمان ظهور اسلام در شبه جزيره عربستان تا به امروز دست از عداوت و دشمني بر نداشته است، جريان نفاق است. منافقين با گسترش اسلام، آرام آرام در ساختار جامعه اسلامی رسوخ کرده و بر قدرت خويش افزودند تا اینکه با شکل‌گيري اولين حکومت اسلامي در مدينه النبي، به عنوان مهمترين تهديد داخلي در برابر اسلام قد علم کردند.

اهمیت خطر آنها به گونه ای بود که خداوند متعال طی آیات مختلفی به پیامبر اکرم(ص) این خطر را یادآور می شود.آيات متعددي از آخرين سورهای نازل شده به تحليل وضعيت منافقين و نشانه های آنها اختصاص دارد که سوره بقره، نساء، احزاب، توبه و ... از آن جمله‌اند.

 اخیرا که بحث دعای کمیل و سوءاستفاده جریان نفاق جدید از این مراسم مطرح است، بازخوانی شناخت نفاق خالی از فایده نیست.

 منافق کیست؟

منافق در ابتداي سوره بقره به عنوان كسي كه به زبان چيزي را مي‌گويد كه در دل اعتقادی به آن ندارد، معرفي شده است. منافق در عرف به انسان "دو چهره" و "دو رو" يا به انساني كه زبانش با دلش يك‌سو  نباشد گفته شده است. اما كمتر توجه شده كه ريشه اصطلاح منافق چه بوده كه به انسان دو رو منافق گفته شده است؟

معادل عربي اصطلاح "دو رو" «ذو وجهين» است، ولي به منافق ذو وجهين گفته نشده و قرآن از كلمه منافق استفاده كرده است؛ لذا ريشه اين اصطلاح را در جاي ديگر بايد جستجو نمود.

"نفق" به معني شكاف است. نفقه و انفاق عاملي است كه شكاف‌هاي اقتصادي موجود در جامعه  را پر كند به همين جهت به آن انفاق می گویند. يعني كسي كه در راه خدا انفاق مي‌كند، مي‌خواهد آن فاصله‌هاي طبقاتي و شكاف‌هايي كه به وجود آمده و به سبب آن عده ای فقير شده اند را از بين ببرد و برابري اقتصادي – اجتماعي برقرار نمايد.(عینی زاده، محمد"شاخصه خط نفاق در قرآن"صبح صادق،ش410)

اصطلاح "منافق" به عكس بيشتر در مسايل سياسي و اجتماعي مطرح است و كسي است كه در جامعه شكاف ايجاد مي‌كند؛ بنابراين منافق به صرف "دو رو" بودنش متصف به ويژگي "نفاق" نمي‌شود، منافق زماني منافق مي‌شود كه در صدد ايجاد شكاف و تزلزل در جامعه باشد و بخواهد آن انسجامي كه در جامعه وجود دارد را برهم بزند. بنابراين اصطلاح منافق يك اصطلاح كاملاً سياسي و اجتماعي است نه يك اصطلاح شخصي و عبادي.

رمز موفقيت فرد منافق در جامعه اسلامي بي شک دو رويي و تزوير است؛ چرا که در جامعه اسلامي، مسلمانان نمی پذیرند که کسي آموزه هاي اسلامي و شعائر ديني را با صراحت زير سوال ببرد. در اين صورت چنين فردي پايگاه اجتماعي خود را از دست داده و مطرود خواهد شد؛ بنابراین جهت باز کردن جای پا نقاب اسلام بر چهره زده و ادعاها و شعارهاي اسلامي سر مي دهد و از اصلاح اجتماعی سخن مي‌گويد در حالي که حقیقتاً اعتقادي بدان ندارد.

حضرت آيت الله العظمی خامنه‌اي در اين‌باره مي‌فرمايد: «منافق؛ يعني كسي كه ادعاي چيزي را مي‌كند، وعده‌ي چيزي را مي‌دهد، پرچم چيزي را بلند مي‌كند؛ اما در رفتار خود، در عمل خود و در راه خود، ملتزم و پايبند به آن چيز نيست. يك چيز ديگر، يك راه ديگر و يك عمل ديگر بر رفتار و گفتار او حاكم است؛ اين مي‌شود منافق»(30/6/81)

خط نفاق مقابل خط ولایت

خط نفاق اساساً خطي است كه در مقابل جريان رهبري اسلام ايستاده است. این مساله در صدر اسلام مصداق خود را پیدا کرد و قرآن کریم در آیات متعددی افرادی از مسلمانان که در مقابل پيامبر(ص) ایستادگی می کردند را با عنوان منافق یاد نمود. اهمیت این مساله تا جایی بود که خداوند متعال سوره «منافقون» را جهت شناسایی این جریان بر پیامبر اکرم (ص) نازل فرمود. بر اساس آیات قرآن منافقین کافر بوده و کفر آنها تا جایی است که خداوند در آیه 6 سوره منافقون خطاب به پیامبر(ص) می فرماید:« ای رسول تو از خدا بر آنان آمرزش بخواهی یا نخواهی یکسان است خدا هرگز آنها را نمی بخشد همانا قوم نابکار فاسق را خدا هیچوقت هدایت نخواهد کرد.»

در سوره نساء آيه 115 نیز مطالبی ذکر شده است که گناه ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی که منافقین آن را دنبال می کنند، ذکر می کند. طبق آیه «و من يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدي» بعد از آن كه رسول يعني رهبري جهان اسلام آمد و مسائل را روشن كرد، اگر كسي با رسول يعني با رهبري جامعه اسلامی مخالفت كند، «و يتبع غير سبيل المومنين» و در برابر راهي كه سبيل مؤمنين است،يعني آن راهي را كه رسول و رهبري نشان داده، بايستد، «نوله ما تولي» چنين كسي خط ولايت خود را تغيير داده و ولي‌اي غير ولي‌اي كه خدا تعيين كرده برگزيده است. قرآن کریم در ادامه مي‌فرمايد: چنين كسي كه «يشاقق ‌الرسول» در برابر رسول بايستد ما او را به همان ولي‌اي كه خودش برگزيده واگذارش مي‌كنيم!  يعني كسي كه در برابر رسول ايستاد، او خطش را از رسول جدا كرده و حالا كه جدا كرده ولي ديگري برگزيده است!

 مسجد ضرار؛ پایگاه جریان نفاق

ايستادگي خط نفاق در برابر رهبري و تلاش براي ايجاد انشقاق در جامعه اسلامي در صدر اسلام وارد مرحله عملیاتی خود شد ومنافقین جهت طراحی وایجاد خط وجبهه ای جدید در برابر جبهه مسلمانان اقدام به تاسیس مسجدی کردند تا بتوانند فعالیت های تخریبی خود علیه حکومت اسلامی پیامبر را سازماندهی کنند. این فتنه که در قالب یک اقدام دینی دنبال شد با قاطعیت از سوی پیامبر اعظم سرکوب گردید. حضرت رسول این مسجد را "مسجد ضرار" نامیده وآن را تخریب کردند.

حضرت آيت الله العظمی خامنه‌اي در نقل ماجراي مسجد ضرار مي فرمايند: «در قضيه‌ي مسجد ضرار، اينها رفتند مركزي درست كردند؛ با خارج از نظام اسلامي - يعني با كسي كه در منطقه‌ي روم بود؛ مثل ابوعامر راهب - ارتباط برقرار كردند و مقدّمه‌سازي كردند تا از روم عليه پيغمبر لشكر بكشند. در اين‌جا پيغمبر به سراغ آنها رفت و مسجدي را كه ساخته بودند، ويران كرد و سوزاند. فرمود اين مسجد، مسجد نيست؛ اين‌جا محلّ توطئه عليه مسجد و عليه نام خدا و عليه مردم است.»(28/2/80)

مسجد ضرار نماد سوء استفاد از شعائر اسلامي

طبق تاریخ اسلام و بر اساس آیات قرآنی مسجد ضرار را نماد سوء استفاده خط نفاق از شعائر اسلامي باید دانست. پنهان شدن در پس نمادهاي مذهبي و آراستن چهره حقيقي به آداب و شعائر اسلامي مهمترين ترفند تبليغاتي است که همواره خط نفاق از آن براي فريب افکار عمومي بهره جسته است.

در حوادث اتفاق افتاده به بهانه برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، رفتارها و برنامه هایی از سوی جریان اصلاح طلب و سربازان آشوب طلب آنها به نمایش گذاشته شد که به روشنی در چارچوب نفاق، ایجاد شکاف در جامعه اسلامی و به وجود آوردن خط وجبهه ای جدید در مقابل جبهه انقلاب اسلامی و ولایت فقیه دانست. در این  اقدام بهره‌برداري از نمادها و شعائر اسلامي به يکي از مهمترين ابزار به کار گرفته شده توسط اتاق فکر اين جريان تبدیل شد. جريان نفاق و دشمنان انقلاب اسلامي تلاش نمودند تا با ايجاد جرياني بدلي از نهضت اسلامي، سناريوي براندازي خود را به شعائر اسلامي مزين نمايند و حتي "فتنه سبز" را حرکتي مبتني بر الگوي نهضت حضرت امام جلوه دهند.

رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات مهم‌شان در مراسم تنفيذ از اين سناريوي پيچيده چنين پرده بر مي‌دارند: «دشمنان ما هم از اين انتخابات به نظر من يك تجربه‏اي اندوخته‏اند، و اگر نيندوختند، بايد بيندوزند. ... خيال نكنند با يك تقليد مغلوط از حضور عظيم مردمي در انقلاب سال 1357، يك كاريكاتور از آن انقلاب، مي‌توانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامي ضربه بزنند. اين تجربه براي دشمن بايد پيش آمده باشد. اشتباه نكنند؛ نظام اسلامي با اين حرفها شكست نخواهد خورد... اين ملت، ملت با ايماني است؛ ملت هوشياري است؛ ملت بااستعدادي است. با مسجد ضرار نمي‌شود اين ملت را شكست داد. ما در تاريخ خودمان نمونه‏هائي را از اين داريم: «و الّذين اتّخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفريقا بين المؤمنين و ارصادا لمن حارب اللَّه و رسوله».(توبه: 107) با تقليد از رهبر عزيز و عظيم‏الشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، كه از دل، از جان، با همه‏ي وجود غرق در قرآن بود، نمي‌شود اين مردم را فريب داد. اين مردم دلشان به ايمان روشن است؛ اين مردم آگاهند؛ جوانهاي ما آگاهند. اين تجربه‏اي است براي دشمن.»(12/5/88)

در بررسي اجمالي اين حوادث موارد زير را مي‌‌توان نمونه‌اي از موارد سوء استفاده اين جريان از شعائر اسلامي - انقلابي دانست:

1-استفاده از رنگ سبز به عنوان نماد و رنگ اهل بيت(ع)؛

2-ادعاي اخلاق‌گرايي و پايبندي به اصول اخلاقي؛

3-ادعاي خط امام و تبعيت و پيروي از آرمان‌ها و انديشه‌هاي حضرت امام(ره)؛

4-معرفي کانديداي مورد نظر به عنوان نخست وزير دوران دفاع مقدس، نخست وزير امام(ره) و ...؛

5-سردادن شبانه شعار الله اکبر؛

6-حضور در نمازجمعه و اقامت نماز به امامت شخصيتي همسو با اين جريان سياسي؛

7-برگزاري دعاي کميل و ديگر مراسم مذهبي؛

8-تلاش براي همراه نمودن خانواده‌هاي معظم شهداء؛

9-تلاش براي نزديک شدن به مراجع عظام تقليد و همراه نمودن ايشان؛

10-شهيد خواندن کشتگان اخير اغتشاشات و برگزاري مراسم سوگواري براي آنها

11- سردادن شعارهاي دوران انقلاب اسلامي.

اين همه در حالي است که مهمترين نماد پايبندي به اسلام و تعلق خاطر به حاکميت اسلامي که حمايت و تبعيت از فرامين و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي است  به هيچ وجه در رفتار و گفتار سياسي سران اين جريان در چندين ماه قبل و بعد از برگزاري انتخابات مشاهده نشده است. موسوي حتي در يک مورد نيز حاضر نشد نسبت به جايگاه ولايت فقيه و رهبري معظم انقلاب اسلامي و تاثير آن بر اداره کشور سخني بر زبان آورد. و اين درست همان ترفندي است که درباره خط نفاق گفته شد، چرا که خط نفاق تلاش دارد تا با ايستادگي در برابر رهبري، در جامعه اسلامي اختلاف و شکاف ايجاد نمايد و براي موفقيت در اين امر از نمادهاي اسلامي بهره مي‌گيرد.

اقدامات متعدد ديگري از سران اين فتنه سبز در اين ايام مشاهده شده است که حرکت در مسيرنفاق‌گونه را بیشتر تداعي مي‌کند. نفي حاکميت قانون و حرکت در مسير بي‌قانوني، بي‌اعتبار سازي تمامي نهادهاي قانوني برگزار کننده انتخابات، بزرگنمايي و علم نمودن چهره‌هاي مطرود انقلاب همچون منتظري براي زير سوال بردن نظام، نمونه‌اي از اقدامات است. و جالب است که شاهد نوعي يکپارچگي و هم قسم شدن سران پشت صحنه اين حوادث براي انجام این عملیات هستیم.

هر چه زمان مي‌گذرد چهره واقعي خط نفاق که مدتهاست در درون نظام سياسي کشور رخنه کرده اند آشکار مي‌گردد. حکيم بزرگ انقلاب اسلامي سال‌ها پيش بعد از ماجراي حضور برخي از تئوريسين هاي "فتنه سبز" امروز در کنفرانس ننگين برلين و در اوج فعاليت‌هاي فتنه انگيز قلم بدستان مزدور اين جريان در مطبوعات زنجيره‌اي، در ديدار با جوانان غيور ايران زمين در مصلاي بزرگ تهران، نسبت به خطر فعاليت منافقين در درون ساختار سياسي کشور چنين هشدار داده بود:

«عزيزان من! اگر ما در داخل متحد و منسجم باشيم، اگر مردم با دولت و مسؤولانشان صميمي باشند و ارتباط داشته باشند، دشمن خارجي هيچ تأثير سوئي نمي‌تواند بگذارد و هيچ اقدامي نمي‌تواند بكند؛ اما متأسفانه در داخل، ايادي دشمن هستند. امروز در اين كشور «عبدالله‌بن‌ابي»هاي منافق هستند؛ كساني كه حتي يك روز حكومت امام و حكومت نظام اسلامي را از بن دندان قبول نكردند! در زمان پيامبر، يكي از منافقان بسيار فعال، «عبدالله‌بن‌ابي» بود كه با يهودي‌ها و كفار قريش و جاسوس‌هاي امپراتوري روم مي‌ساخت و از هر وسيله‌اي استفاده مي‌كرد، براي اين‌كه شايد بتواند حكومت پيامبر را از بين ببرد؛ چرا؟ چون قبل از آن‌كه پيامبر به مدينه بيايد، او تصور مي‌كرد كه در آينده، رئيس و حاكم و پادشاه مدينه خواهد شد! پيامبر در واقع مقام او را از او سلب كرده بود. امروز در اين كشور «عبدالله‌بن‌ابي»هايي هستند؛ كساني كه خيال مي‌كردند اگر انقلابي در اين كشور رخ دهد، حكومت وقف آنها و متعلق به آنهاست. كساني كه نه فقاهت را قبول داشتند، نه امام را قبول داشتند، نه مردم را قبول داشتند، نه احساسات ديني را قبول داشتند. پيامبر با «عبدالله‌بن‌ابي» خوشرفتاري كرد و او را مجازات ننمود. نظام اسلامي هم با اينها خوشرفتاري كرد و به مجازاتشان نپرداخت. اينها امروز به برخي از پديده‌هايي كه دست دشمن در آنهاست، مي‌نگرند؛ خيال مي‌كنند فرصتي پيدا كرده‌اند كه به نظام اسلامي ضربه بزنند. فعاليتهاي منافقانه‌ي خودشان را مي‌كنند، به اين اميد كه بين مسؤولان اختلاف باشد؛ به اين اميد كه بين مردم اختلاف باشد؛ به اين اميد كه جوانان رابطه‌شان را با نظام اسلامي قطع كنند؛ به اين اميد كه جوانان با دين قهر كنند!

عزيزان من! هدف اصلي دشمنان - چه دشمنان خارجي، چه دشمنان دورو و منافق داخلي - عبارت است از نفي حكومت ديني و حكومت اسلام. اصل قضيه براي اينها اين است و به كمتر از اين هم راضي نيستند. اينها مي‌دانند تا وقتي كه قدرت در دست دين و احكام ديني است، تا وقتي‌كه مقررات مجلس شوراي اسلامي بايد طبق دين باشد، تا وقتي اين قانون اساسي هست - كه اين قانون اساسي منطبق بر دين است - در اين كشور نمي‌توانند كاري بكنند. تا وقتي مسؤولان كشور به مباني دين و اسلام و فقاهت پايبندند، اينها كاري نمي‌توانند بكنند. مي‌خواهند اين پايبندي را از بين ببرند؛ هدف اين است.. مي‌خواهند همان تجربه‌اي را كه در صدر اسلام به‌وجود آمد، دوباره تكرار كنند.»(1/2/79)

متاسفانه امروز شاهد آن بوديم که "عبدالله‌بن‌ابي‌هاي منافق" همانهايي که به تعبير رهبري انقلاب "حتي يك روز حكومت امام و حكومت نظام اسلامي را از بن دندان قبول نكردند" ستادهاي انتخاباتي جبهه دوم خرداد را جولانگاه خود قرار داده بودند، و به عنوان سربازان کودتاي مخملين نقش آفريني کردند و اکنون نیز از ابزار دینی جلسات مذهبی هم چون مراسم دعای کمیل (!) برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند.

امروز بر همه مومنين و معتقدين نظام اسلامي است که با افزايش بصيرت خط خود را از اين منافقين ديروز و امروز جدا ساخته و با توجه به رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي، اين فتنه ايجاد شده توسط جريان تفرقه افکن را بطور کامل ناکام بگذارند.


هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ